«عروسی پشت خاکریز» در بازار نشر / وقتی گلولههای آرپیجی از پس T72های دشمن برنمیآمدند
با اینکه مثل باران از بالای سرش گلوله رد میشد، پیش من آمد. آنقدر با هم زور زدیم تا موشک خارج شد. موشک بعدی را توی قبضه گذاشتم و جلوی چشم جمشیدیان تانک را هدف گرفتم. موشک به هدف خورد، اما منفجر نشد! جمشیدیان گفت: «یا به خاطر اینکه فاصلهمون نزدیکه تانک منفجر نمیشه، یا اینا تانک تیهفتادودوئه، موشک آرپیجی از پسِش برنمییاد.»