عزتی بی ادعا در بازیگری / تمرکز بر گیشه تمساح خونی
جواد عزتی به عنوان یک بازیگر برجسته، به ویژه در زمینه کمدی، استعداد بسیار خوبی دارد. بازی او به تمامیت و هماهنگی بیان فنی و حرکات بدنی، برای بینندهها شیرین و لذتبخش است. اما این بار، جواد عزتی تنها به بازیگری خود محدود نمانده و در پشت دوربین به عنوان کارگردان نیز در اولین اثر خود قرار گرفته است.
وقتی در مورد این فیلم فکر میکنیم، میتوانیم فقط به جمعآوری درآمد از نمایش این فیلم فکر کنیم و تمامی ویژگیهای ژانر کمدی را کنار بگذاریم. همچنین، میتوانیم ریتم و داستان را به عنوان ویژگیهای یک فیلمنامه خوب فراموش کنیم و نقدهای اساسی نسبت به فیلمنامه، به خصوص پس از جدایی دو قهرمان اصلی داستان، را کنار بگذاریم. در نتیجه، میتوان گفت که این فیلم، یک اثر خوب از کارگردانی جواد عزتی است و او را در اولین فیلم کارگردانی خود به موفقیت رسانده است.
توجه به این نکته البته ضروری است که فیلم های کمدی اکشن در سالن ها خوب می فروشند و باقی فیلم ها همه شکست تجاری می خورند و سود که هیچ، حتی سرمایه اولیه فیلم را هم در نمی آورند و در این میان اگر احساسات و نگرانی ها درباره خود هنر سینما و یک فیلم وزین با کاگردانی درست و فیلمنامه درست تر را در یک کفه و شکست تجاری و فروش را در کفه دیگر بگذاریم علیرغم میل باطنی کفه فروش به سمت فیلم های بفروش سنگین تر است و اینجاست که بسیاری از سازندگان این نوع فیلم ها که اتفاقا جواد عزتی یکی از پرکارهای این عرصه است فقط به سرگرم کردن مخاطب خود می اندیشند و در این میان اصلا مهم نیست که فیلم پیامی داشته باشد یا خوش ساخت باشد و حرفی برای گفتن این وسط پیدا شود!
بی شک نقطه قوت فیلم بازی بازیگران آن است؛ گرچه هرکدام ساز خود را می زنند و هر آنچه در چنته داشته اند رو کرده اند و بازی ها هماهنگ نیست اما همه در نقش های خود فرو رفته اند و در این میان البته خود عزتی و عباس جمشیدی فر در نقش هومن و پیمان کاملا جا افتاده اند و بده بستان های خوبی با هم دارند. الناز حبیبی هم در نقش خاطره برای بیننده باورپذیر است و سعید آقاخانی در نقش بیوک عالی است.
در این میان بازی خلج کمی توی ذوق می زند که آنهم در کل فیلم خیلی دیده نمی شود. استفاده از افراد حرفه ای در نقش های خیلی کوتاه هم از ایده های جالب سازنده است: پژمان جمشیدی و هومن حاجی عبداللهی و مهران غفوریان و کامبیز دیرباز و سایرین.
فیلم قصه سرراستی دارد و از همان اول اشخاص مثبت و منفی داستان را به بیننده معرفی می کند و یک خط داستانی ساده بدون افزودن حواشی و ماجراهای اضافی با ریتمی تند ماجراها را پیش می برند و به جز سکانس های پایانی یعنی بعد از حضور دایی که به نظرم کمی ریتم را کند و غیرقابل باور کرده.
در بقیه موارد بیننده همراه فیلم است و برایش سرنوشت اشخاص داستان مهم است و این یعنی موفق بودن سازنده، به ویژه اگر فراموش نکنیم که در هرصورت این اولین اثر سینمایی عزتی است و آنگونه که از قرائن بر می آید به احتمال قوی این اکشن کمدی پرهیجان در گیشه نمی تواند ناموفق باشد.
انتخاب این نام برای فیلم هم از نکات جالب توجه فیلم است: «تمساح خونی» در پوکر به بازیکنی حرفه ای گفته می شود که در شرایطی که باختش حتمی است بازی را ادامه می دهد و نتیجه را به نفع خودش عوض می کند؛ همان کاری که عزتی در مقام کارگردان انجام داده و با وجود همه کاستی ها و ایرادات کارگردانی و فیلمنامه، فیلمی را روانه پرده سینما کرده که تماشاگر را تا آخر در سالن نگه می دارد و این البته موفقیت بزرگی است.