عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی: اقتصاد ایران دیگر دستور نمی پذیرد
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه محقق اردبیلی گفت: مکانیزم اقتصاد ایران دیگر دستور نمی پذیرد چرا که در صورت کارکرد اقتصاد بخشنامه ای و دستوری ما امروز شاهد بی نظمی ها، نابسامانی ها و آشفتگی بازارهای پولی - ارزی، مالی - سرمایه ای و ریخت و پاش های بودجه ای نمی شدیم.
زهرا فتوره چی در گفت و گو با ایسنا با تاکید بر اینکه با راهبردهای دستوری و بخشنامه ای امکان ساماندهی اقتصاد ایران غیر ممکن است، اضافه کرد: طولانی بودن سیر زمانی و دست و پا گیر بودن قوانین و دستورات، بندها و ماده های مرتبط با آیین نامه ها و بخش نامه ها و حتی عدم آگاهی و عدم درک صحیح کارکنان و مدیران سازمان های دولتی و خصوصی با مفاهیم دقیق قوانین و مقررات می تواند از عوامل ناکارآمدی نظام اقتصادی بخشنامه ای باشد طوری که آغاز و تداوم هر گونه فعالیت رسمی اقتصادی در بخش خصوصی نیازمند گذشتن از مجوزهای متعدد، خشنود کردن مدیران و کارکنان حزبی و جناحی و داشتن روابط مناسب با آنهاست.
فتوره چی اظهار کرد: حداکثر ساختن سود سهامداران، برآورد کردن مطلوبیت مصرف کنندگان، فراهم کردن شرایط مساوی در سرمایه گذاری و رقابت از جمله مفاهیم ناآشنا در فرآیند سرمایه گذاری در نظام اقتصاد دستوری قلمداد می گردد، در نتیجه این موارد منجر به انصراف شمار زیادی از فعالان اقنصادی و سرمایه گذاران و یا در صورت تداوم فعالیت اقتصادی منجر به پیدایش رفتارهای سهم خواهی، رانت خواری و اختلاس یا دست های پنهانی و واسطه های مرتبط با آنها می گردد.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه محقق اردبیلی با بیان اینکه اعمال اقتصاد دستوری منجر به عدم شفافیت حداکثری در بخش های مختلف اقتصادی شده است، گفت: این عدم شفافیت حداکثری اطلاعاتی، خود مانع اصلی چرخه تولید و کسب و کار شده است.
وی با بیان اینکه اعمال سیاست های دستوری دولت های مختلف به آشفتگی کنونی بازار دامن زده است، ادامه داد: عدم تبیین صحیح برنامه جامع بلندمدت سیاست کشوری و عدم اتکای دولت های مختلف به آن، تضاد سیاست های بلندمدت با سیاست های اعمالی میان مدت و کوتاه مدت جناح های مختلف به دلیل کسب آرا و تضمین نفع جناح مربوطه از جمله عوامل شکست کارکرد اقتصاد دستوری در ایران است.
فتوره چی با اشاره به اینکه هدف اصلی نظام اقتصاد دستوری برخلاف نظام اقتصادی بازار آزاد، به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی به جای حداکثر کردن سود اقتصادی می باشد، ادامه داد: سیاست های حمایتی دیگر پاسخگوی نابرابری های اجتماعی نیست و تشدید کننده بیشتر انحصار بخش های دولتی، خصوصی و خصولتی است.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه محقق اردبیلی اضافه کرد: اگر چه دخالت دولت در اقتصاد، در تمامی اقتصادهای جهان کمابیش دیده می شود، اما دخالت دولت و اعمال سیاست های اقتصاد دستوری و آمرانه بیشتر در مواجه با بحران های غیر منتظره و غیر قابل کنترل ملی همچنون بلایای طبیعی، جنگ، بیماری های واگیردار و غیره حتی توسط نظام های اقتصاد آزاد جهت استقرار و حرکت به سمت تعادل اقتصادی می تواند کارا باشد.
وی با اشاره به اینکه در شرایط بحران همه گیری بیماری کرونا بیشتر کشورهای جهان با اعمال سیاست های حمایتی و کینزی به دنبال برون رفت هر چه سریعتر از بحران اقتصادی می باشند، گفت: در اقتصاد ایران کوچک کردن بدنه اقتصاد دولتی، کاهش تسلط بودجه ای و غیر بودجه ای (قوانین و مقررات) و تصدیگری های دولتی، نظارت بر اجرای قوانین برنامه پنج ساله و سند چشم انداز توسعه کشوری، جلوگیری از عدم انظباط بودجه ای و شفافیت در بودجه ریزی از جمله پیشنهادات جهت برون رفت از اقتصاد کنونی ایران است.
وی ادامه داد: فراهم کردن زیر ساخت های لازم شامل نهادهای حافظ حقوق مالکیت، سیاستگذاری، الزام به اجرای تعهدات، ثبات نظام های مالی جهت اطمینان دهی به سرمایه گذاران بخش خصوصی و فراهم کردن عرصه رشد اقتصادی برای آنها، ایجاد محیط امن برای فعالیت اقتصادی و تامین سطحی از رفاه اجتماعی، کاستن بروکراسی و قوانین دست و پا گیر جهت تسریع سرمایه گذاری داخلی و خارجی، ارایه تسهیلات و اعمال سوبسید یا معافیت های مالیاتی جهت تقویت تولید و صادرات از جمله پیشنهادات دیگر جهت برون رفت از اقتصاد کنونی ایران است.
انتهای پیام