یک‌شنبه 4 آذر 1403

عطاری اصلاح‌طلبان دمنوش انتخاباتی دارد!

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
عطاری اصلاح‌طلبان دمنوش انتخاباتی دارد!

صریح‌ترین اعتراف به مرگ «اصلاحات»، در گفت‌وگوی دیروز عباس عبدی با یورونیوز فارسی منعکس شد.

به گزارش مشرق، غلامرضا صادقیان سردبیر روزنامه جوان طی یادداشتی نوشت: صریح‌ترین اعتراف به مرگ «اصلاحات»، در گفت‌وگوی دیروز عباس عبدی با یورونیوز فارسی منعکس شد. آقای عبدی قبلاً از اینکه روزنامه جوان نوشته بود: «اصلاحات مرده است» بسیار عصبانی شده و با عبارات «ما مرده، شما زنده...» واکنش نشان داده بود، اما اکنون خود اعترافی می‌کند که گویی اصلاحات هیچ‌وقت وجود نداشته است! او می‌گوید: «اصلاح‌طلبان بدون جلب موافقت رهبری، نمی‌توانند وارد انتخابات شوند. وارد هم شوند، باید با یک نیروی درجه سه یا چهار بیایند که کمتر کسی حاضر است به او رأی دهد.»

صرف‌نظر از مغالطه همیشگی اصلاح‌طلبان درباره نقش رهبری، همین اعتراف که اگر اصلاح‌طلبان با یک نیروی غیردرجه یک خود وارد انتخابات شوند، کسی از مردم حاضر نیست به او رأی دهد، به معنای سلب هویت تحزب و تشکیلاتی‌بودن از جبهه اصلاحات است؛ و نیز به این مفهوم که اصلاحات برای مردم یک جریان معنادار سیاسی که می‌توان به ایده‌های آن تکیه کرد، نه به افراد آن، نیست یا نشده است.

اگر یک تشکیلات سیاسی، در نظر مردم بزرگ باشد و مردم به آن به‌واسطه هویت خود آن تشکیلات، نه به‌واسطه هویت سلبریتی‌های سیاسی آن توجه کنند، دیگر درجه یک و دو و سه ندارد. هرکس که رهبر اصلاحات و خود جبهه آن را معرفی کند، شرف‌المکین بالمکان خواهد شد. اما وقتی آدم درجه دو و سه اصلاحات از مردم رأی نگیرد، این یعنی چنین شرافتی با تشکیلات اصلاحات ایجاد نمی‌شود، چنان که در انتخابات قبلی نیز نامزد اصلاحات (همتی، ظاهراً درجه دو) به‌رغم حمایت خاتمی شکست خورد.

البته آقای عبدی که سعی می‌کند مرزبندی مشخصی با تمامی انواع اصلاح‌طلبان داشته باشد، مواضع انتخاباتی روزهای اخیرش به‌وضوح نرم شده است. باقی سران و تحلیلگران اصلاح‌طلب نیز همین‌گونه. این یعنی امیدبستن به بازگشت به قدرت، آن‌هم در حالی که بخشی از اصلاح‌طلبان و خود خاتمی، انتخابات اخیر را تحریم کردند، و بخش دیگر نیز که تحریم نکردند، با همان ادبیات تخریبی در انتخابات حاضر شدند.

اصلاح‌طلبان تندرو (نزدیک به خاتمی) که به تعبیر بهزاد نبوی می‌خواستند از آشوب براندازان در پاییز 1401 «سرشان بی‌کلاه نماند»، و انتخابات مجلس را تحریم کردند، گفته‌اند که «انتخابات را در دستور کار قرار داده‌اند.» بخش‌دیگر نیز که پارسال بیانیه «روزنه‌گشایی» را در آستانه انتخابات مجلس دادند، فعال شده‌اند و کسانی را معرفی کرده‌اند. فقط می‌ماند همان سفسطه و مغلطه همیشگی که از همین‌حالا شکست احتمالی را به گردن منع حضور افراد درجه یک خود بیندازند.

شاید بسیاری حالا دیگر باور کرده باشند که برای اصلاح‌طلبان، جاانداختن اینکه «رهبری مانع ماست» از «پیروزی یک کادر درجه دوم اصلاحات در انتخابات» مهم‌تر باشد! آن‌ها خود می‌دانند که پیروزی خاتمی در 76 را باید به دلایلی مثل «نوبودن مفهوم اصلاحات و تازه‌کار بودن و محک‌نخوردن آن، کمتر سیاسی‌بودن مردم، رأی‌دادن به سید اولاد پیغمبر! نزدیک‌بودن ناطق‌نوری به هاشمی و رویگردانی مردم از آن دستگاه اشرافیت و گرایش به تغییر» مربوط دانست که هیچ‌کدام ربطی نه به ماهیت تشکیلات اصلاحات داشت و نه خاتمی در آن زمان، نیروی درجه یک‌شان به حساب می‌آمد! اما حالا که وقت انتخابات دیگری است، تزها و تحلیل‌ها همگی فرق کرده است! چون خود اصلاحات فرق کرده است.

الان چالش پایگاه اجتماعی دارد و اخیراً هم چالش «اتحاد با شاهزاده» از طرف استاد و نواندیش دینی اصلاح‌طلبان مطرح شد. آقای عبدی خود گفته بود «مشارکت مردم تحت‌تأثیر تعداد و تنوع نامزدها نیست و عملکردها موجب کاهش میزان مشارکت شده است» (گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی) و در فرصت دیگری گفت: «آنچه موجب می‌شود مردم به اصلاح‌طلبان توجه نکنند، این است که حرف آن‌ها مابه‌ازای عینی ندارد... سیاست‌های اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیده، چون مردم به نوستالژی‌ها رجوع می‌کنند.» (گفتگو با روزنامه شرق)، اما حالا تحلیل‌ها باید این رنگ‌وبو را بگیرد که اگر آدم درجه یک ما فرصت حضور نیافت، تقصیر نظام است! در عطاری اصلاح‌طلبان هر چیزی پیدا می‌شود فقط باید کسی ناله کند، تا آنان علفی‌جات خود را رو کنند!

اگر اصلاحات یک هویت واقعی دارد، چرا باید نگران رأی‌نیاوردن یک غیرسلبریتی سیاسی شود؟! چرا الان روی افرادی با سابقه اصولگرایی مانند علی لاریجانی حساب می‌کنند؟! با یک «نامزد درجه یک» حتی با سابقه یک مجلد خاطره‌گویی مرحوم هاشمی از اظهارات ضد اصلاح‌طلبی لاریجانی، کنار می‌آیند، اما با آدم درجه‌دوم ساختارمند خود که عمری را در خدمت اصلاحات بوده، نه؟! این چه تشکیلاتی است که راه انداخته‌اند؟ می‌خواهند یک اصولگرای سابق را با همراهی چند سلبریتی سیاسی اصلاح‌طلب به نمایش ثبت‌نام ببرند، اما به نیروهای خود اعتماد ندارند؟! مطمئن باشید اگر مانند 76 با یک نیروی معمولی (همچنان که خاتمی در آن زمان معمولی بود)، به انتخابات بیایید و رأی بیاورید و مشارکت را بالا ببرید، رهبری مانند همان موقع آن را «حماسه» خواهند خواند. چالش شما اکنون با تغییرات عظمایی است که در ماهیت خود داده‌اید. آن را از گردن خود ساقط نکنید. این یکی از ده‌ها صداقتی است که از دست داده‌اید و کار خود را به اینجا رسانده‌اید.