شنبه 24 آبان 1404

فرود فجیع در مرداب!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
فرود فجیع در مرداب!

در روزگاری که بسیاری از جریان‌های فکری تلاش می‌کنند در میانه سیاست و ایمان، صداقت خود را حفظ کنند، مهدی نصیری با سقوط آزاد در ورطه انکار و تحریف، نشان داده است که چگونه می‌توان به نهایت فروپاشی فکری رسید. زمانی او خود را سرباز اندیشه اسلامی می‌دانست، متعلق به جناح انقلاب و منتقد مدرنیسم غربی؛ اما امروز در نقاب منتقد دین و انقلاب، همان حرف‌هایی را تکرار می‌کند که رسانه‌های معاند سال‌ها با دلار دشمن منتشر می‌کردند.

نصیری زمانی سردبیر روزنامه ای بود که مدعی دفاع از آرمان‌های امام خمینی و انقلاب بود، اما حالا به بلندگوی کسانی تبدیل شده است که هیچ نسبتی با ایمان و غیرت ملی ندارند. او دیگر در موضع نقد دلسوزانه نیست، بلکه در قامت بریدگی و جسارت بر آرمان‌هایی ظاهر شده که از آنها نان خورده بود. این تغییر مسیر، صرفاً یک چرخش فکری نیست؛ بلکه فرود فجیع در مردابی است که بوی تسلیم، سرسپردگی و بی‌وطنی می‌دهد.

وقتی کسی مانند نصیری، که سال‌ها داعیه «دین‌داری آگاهانه» داشت، امروز در برابر هر مظاهر مقاومت و استقلال ملی می‌ایستد و از زبان شبه‌روشنفکری به بدترین اتهامات علیه روحانیت و نظام سیاسی انقلابی متوسل می‌شود، مشکل صرفاً اختلاف نظر نیست. او اکنون بخشی از پروژه‌ای است که از لندن تا واشنگتن برای شکستن پشت جامعه مذهبی ایران طراحی شده است؛ پروژه‌ای که دشمن برایش هزینه می‌دهد و نصیری‌ها با قلم خسته و بی‌رمقشان برای آن تئوری‌سازی می‌کنند.

سال‌ها پیش هشدار داده می‌شد که بخشی از شبه‌روشنفکران مذهبی، اگر در تقاطع ایمان و عقلانیت دینی به بن‌بست برسند، نه راه نقد سازنده پیش می‌گیرند و نه شجاعت سکوت دارند، بلکه از سر حقارت، به تمسخر ایمان مردم می‌پردازند. امروز نصیری نمونه زنده همین پیش‌بینی است. او به نام اندیشه، نفرت می‌پراکند؛ به نام آزادی، زبان سانسور رسانه‌های بیگانه می‌شود؛ و به نام نقد، دروغ و تحریف را سامان می‌دهد.

آنچه در رفتار و گفتار او مشهود است، نه دغدغه اندیشه که عطش دیده‌شدن است؛ حرف‌های تکراری و سطحی که در شبکه‌های بی‌اعتبار خارجی پخش می‌شود و جز چند تیتر زرد چیزی در خود ندارد. نصیری، به‌جای بازنگری در کارنامه‌اش، ترجیح داده در مسیر رسانه‌هایی قدم بزند که فخرشان تخریب ریشه‌های این کشور است. همین انتخاب او را از مرحله خطا به مرحله خیانت رسانده است.

مهدی نصیری دیگر صرفاً یک فرد نیست؛ او نشانه انحطاط کسی است که از ایمان مردم برای خود نام ساخت و حالا در نبود مخاطب، به دشمن پناه برده است. این سقوط، اگرچه تلخ است، اما درس مهمی دارد: هرکه در زمین دشمن قلم بزند، دیر یا زود به همان جایی می‌رسد که نصیری رسیده است؛ جایی میان دروغ، غرور و بی‌وطنی.