فوت و فن روانشناسی؛ مرزگذاری سمی چیست؟

مرزهای سالم برای محافظت و توانمندسازی شما هستند، نه برای کنترل دیگران.
فرارو - در دنیایی که آگاهی از سلامت روان رو به افزایش است، برخی افراد از ادبیات روان درمانی برای توجیه رفتارهای خود استفاده میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از سایکولوژی تودی، مرزهای سالم به معنای تعیین استانداردهای شخصی است، نه تحمیل رفتارهای خاص به دیگران. درک صحیح این مفهوم، به تعاملات محترمانه و آگاهانه در روابط کمک میکند. برخی افراد از اصطلاحات روانشناختی برای اجتناب از مسئولیتپذیری استفاده میکنند. بهعنوانمثال، دوستی که مرتب برنامهها را در لحظه آخر کنسل میکند، بهانهی حفظ «انرژی» یا «سلامت روان» خود را میآورد و از اطرافیان انتظار حمایت دائمی دارد. یا کسی که میگوید: «فقط دارم مرز تعیین میکنم»، درحالیکه درواقع در حال فرار از پذیرش مسئولیت آسیبهایی است که به دیگران زده است.
با افزایش آگاهی از سلامت روان، استفادهی نادرست از اصطلاحاتی مانند «مرز»، «تریگر» و «تروما» نیز رایج شده است. این واژهها گاهی بهجای تشویق به رشد، به ابزاری برای توجیه رفتارهای نادرست تبدیل میشوند. مرزهای سالم، شامل تعهدات شخصی هستند، نه دستور دادن به دیگران. اجرای مرزها به معنای عمل کردن به آنهاست، نه صرفاً اعلام کردنشان.
چرا مرزگذاری برای سلامت روان مهم است؟
درک مرزها به مدیریت بهتر چالشهای سلامت روان کمک میکند. آنها مشخص میکنند چه چیزی قابلقبول است، کجا باید تعدیل ایجاد شود و چگونه میتوان روابط سالمی پرورش داد. مرزهای ضعیف میتوانند منجر به احساس خشم، فرسودگی و ناراحتی شوند. اگر فردی دائماً به نیازهای دیگران اولویت دهد، درنهایت دچار اضطراب و خستگی خواهد شد. تعیین مرزهای روشن، به حفاظت از انرژی، سلامت روان و ارزشهای شخصی کمک میکند.
اصول کلیدی برای تعیین مرزهای مؤثر
تشخیص مرزهای سالم: مرزها رفتارهای شخصی ما را تعریف میکنند، نه اعمال دیگران را. اگر کسی مرز شما را نادیده بگیرد، مسئولیت شما اجرای آن است؛ مانند ترک موقعیت یا پایان دادن به یک رابطه ناسالم. در موارد شدید، مانند سوءاستفاده، کمک گرفتن از متخصصان ضروری است.
سلامت روان شما تقصیرتان نیست، اما مسئولیت شماست: درحالیکه دیگران باید به احساسات شما توجه کنند، مدیریت سلامت روان یک وظیفهی شخصی است. راهکارهایی مانند دارو، مراقبت از خود و تغذیهی مناسب میتوانند در حفظ تعادل عاطفی کمک کنند. نادیده گرفتن درمان لازم یا خودمراقبتی، میتواند منجر به مشکلات بیشتر شود.
مرزها را از ابتدا و بهطور مداوم تعیین کنید: برقراری ارتباط شفاف از همان ابتدا، از سوءتفاهمها جلوگیری میکند. این امر بهویژه در روابط بسیار مهم است، زیرا انتظارات ناگفته میتوانند موجب رنجش شوند. تعیین مرزها در ابتدای رابطه، به ایجاد درک و همکاری کمک میکند.
به افراد فرصت اشتباه کردن، بدهید: همهی افرادی که گاهی اشتباه میکنند، «سمی» نیستند. درعوض، بر نحوهی واکنش آنها تمرکز کنید: آیا اشتباهات خود را میپذیرند و اصلاح میکنند، یا آنها را نادیده میگیرند و تکرار میکنند؟ نشان دادن درک در لحظات دشوار، میتواند روابط را تقویت کند.
راهکارهایی برای حفظ مرزها
ارتباط شفاف و محترمانه: مرزهای خود را محکم، اما با احترام بیان کنید. از زبان منفعل - تهاجمی یا توجیهات بیشازحد پرهیز کنید.
مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید: فعالیتهایی که به شما آرامش میدهند، مانند ورزش، مدیتیشن یا گذراندن وقت با دوستان حمایتگر را همیشه در برنامه روزانه خود بگنجانید.
برای مقاومت احتمالی آماده باشید: همه افراد مرزهای شما را فوراً نخواهند پذیرفت. برخی ممکن است آنها را نادیده بگیرند یا زیر سؤال ببرند. قاطع باشید و به دلایل تعیین این مرزها پایبند بمانید.
روابط خود را ارزیابی کنید: بررسی کنید که آیا اطرافیانتان به مرزهای شما احترام میگذارند و به سلامت روان شما کمک میکنند یا خیر. در غیر این صورت، ممکن است لازم باشد از این افراد فاصله بگیرید یا رابطه را بازنگری کنید.
نقش درمان در مرزگذاری
یک درمانگر میتواند در شناسایی الگوهای ناسالم و یادگیری مهارتهای ارتباطی مؤثر کمک کند. بسیاری از افراد به دلیل عادتهای طولانیمدت، احساس گناه یا ترس از رویارویی، در تعیین مرزها مشکل دارند. درمان میتواند به افراد کمک کند تا بین درخواستهای منطقی و دستکاری عاطفی تمایز قائل شوند.
مرزگذاری مهارتی است که میان احترام به خود و درک متقابل، تعادل ایجاد میکند. هدف، کنترل دیگران نیست، بلکه ساختن روابط سالمتر و معنادارتر است. با تعیین و حفظ مرزهای سالم، میتوان از سلامت روان محافظت کرد و زندگیای توانمندانهتر داشت. اگر در این مسیر دچار چالش هستید، مشورت با یک متخصص سلامت روان میتواند راهنماییهای مؤثری ارائه دهد.
از دست ندهید