«قصه» ابزار خلاقانه تفکر است
به گزارش گروه آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، نشست علمی «ادبیات و هنر با رویکرد قصه، قصهگویی و قصهپردازی»، با موضوع «واکاوی نقش تربیتی و آموزشی قصه و قصهگویی در کودکان ونوجوانان» با حضور عالیه مهرابی، پژوهشگر، نویسنده و شاعر در دانشگاه فرهنگیان پردیس شهیدان پاکنژاد یزد برگزار شد.
وی در ابتدای این نشست، درباره رابطه شعر و قصهگویی گفت: ادبیات یکی از شاخههای هنری است که شعر و داستان در آن حضوری گسترده دارند. اغراق نیست اگر بگوییم ادبیات، شعر و داستان، مبنای هنرهای دیگر هستند. حتی شاعران، از قصه و روایت، در سرودههایشان بسیار استفاده کردهاند. برای نمونه، آنچه شاهنامه را رقم زده است، قصههایی است که فردوسی به شکل منظوم درآورده است. یا مثنوی معنوی مولانا نیز به همین شکل است و در همان ابتدا از مخاطب میخواهد به زبان روایت و حکایت این اثر را بخوانیم.
مهرابی ادامه داد: متناسب با زبان و سن کودک، دو مولفه داریم؛ یکم ادبیات کودک که در برگیرنده مسائل و دغدغههای او باشد و دوم از لحاظ فرم که از نظر زبانی باید با حال و هوای کودکی سازگار باشد. کارکردی که ادبیات کودک دارد، جدا از لذتبخشی و حس آرامشی که به کودک میدهد، پیامد آموزشی هم به بار میآورد.
این نویسنده درباره تاریخچه ادبیات کودک، توضیح داد: نگاه به کودک در طی قرنها تمدن بشری، متفاوت بوده است. در جهان پیش از رنسانس، کودک، بزرگسالی کوچک بود که باید مسیر زندگی را یاد میگرفت که این نگاه، ادبیات خودش را خلق کرد. اما نگاه ویژه به ادبیات کودک زمانی شکل گرفت که هویت او را مستقل گرفتند و بابی بود که بعد از انقلاب صنعتی شکل گرفت. در این حوزه، هانس کریستین اندرسن پایهگذار ادبیات کودک با نگاه خاص خود بود که آثار متفاوتی را پدید آورد.
وی افزود: در ایران نیز این نگاه وجود داشت، ما پیش از مشروطه، هویتی برای کودک در نظر نگرفتیم و بعد از آن، نگاه هم به ادبیات کودک تغییر کرد؛ تا پیش از آن، ادبیات به زبان کودکانه نداشتیم. به طور مثال شعر «موش و گربه» عبید زاکانی با محتوای کودکانه است، اما به زبان کودک نیست. بازآفرینیها و اقتباسهایی که بعد شکل گرفت، این خلأ را پر کرد. «کلیله و دمنه» هم متناسب با زبان کودک نبود و اقتباسها، این اثر را در حوزه کودک قرار داد.
مهرابی در توضیح تأثیر قصه بر کودکان و نوجوانان گفت: اولین اثرگذاری قصه در کودک، زبانآموزی و کسب مهارت کلامی است. زبان به عقیده ساختارگرایان، ایجادکننده تخیل و اندیشه است. در واقع، ابزار خلاقانه تفکر است و کمک میکند تا خلاقیتهای تفکر به بار نشسته و ارتباط بین فرهنگها از این طریق شکل بگیرد. مهارت زبانآموزی در کودک با درست گوش دادن شکل میگیرد و یک کارکرد اصلی قصه همین است. نارامی کودک با گوش کردن فعال از بین میرود و تمرکز روی ساختار پیدا میکند. از سوی دیگر افزایش دایره لغات را به همراه دارد که از طریق قصه برای کودک ایجاد میشود.
این شاعر ادامه داد: آموزش ناخودآگاه دستور زبان، نکته بعدی است که اهمیت دارد و قصهگو اگر ماهر باشد و جملهبندی درستی انجام دهد، از این طریق میتواند به کودک آموزش دهد. در حوزه زبان، نظم هم اهمیت دارد. هر داستانی، مقدمه، طرح مسأله و گرهگشایی دارد که این ریتم، نظم در کلام را به کودک آموزش میدهد و باعث شکلگیری فن بیان میشود. قصه، ارتباط اجتماعی بسیار قوی را برای کودک بهوجود میآورد.
وی افزود: تأثیر قصه بر هوش هیجانی، خودآگاهی، همدلی، خودمدیریتی و مهارتهای اجتماعی را به همراه دارد. در واقع با شنیدن قصه، مخاطب در یک موقعیت احساسی قرار میگیرد و دریافت و تطبیق این احساسات و تعاملی که ایجاد میشود، هوش هیجانی را شکل میدهد. فضای قصه شبیهسازی شده از فضای واقعی است که اجازه میدهد در یک شرایط امن، فضای همدلی ایجاد شود. همچنین قصه و داستان، برحافظه بلند مدت ما اثرگذار است، چراکه ریتم و الگویی دارد که کودک میتواند این چارچوب را الگوی ذهن خود قرار دهد و بسیاری از مفاهیم در ذهن کودک دستهبندی میشود. در این میان، تکنیکهای قصهگو نیز اهمیت دارد و باعث میشود تا مخاطب حدس بزند و در یادگیری و حافظه بلند مدت او اثر بگذارد.
پایان پیام /