چهارشنبه 29 مرداد 1404

قصه نان و نمک (12)؛ بوی جگر و قلیان عطر شب‌های تهران!

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

از سر کنجکاوی ایستادم. پسر جوانی که روی گردن و دست‌هایش تتو داشت، برایم دو سیخ جگر زد. آنقدر جگرها را باریک و نازک می‌گیرند که آدم انگار سیخ داغ سفارش داده با بوی جگر....