شنبه 3 آذر 1403

لبخندی سبز به کتاب «شکارگاه عجیب»؛ حامی محیط زیست

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
لبخندی سبز به کتاب «شکارگاه عجیب»؛ حامی محیط زیست

کتاب «شکارگاه عجیب» تالیف سمیرا آرامی و معصومه صحبتی در بین نامزدهای نشان‌های طلایی و نقره‌ای هشتمین دوره لاک‌پشت پرنده قرار گرفت.

کتاب «شکارگاه عجیب» تالیف سمیرا آرامی و معصومه صحبتی در بین نامزدهای نشان‌های طلایی و نقره‌ای هشتمین دوره لاک‌پشت پرنده قرار گرفت.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ، کتاب «شکارگاه عجیب» از تولیدات کارگاه کتاب تصویری سپیدار از کتاب‌های نردبان (واحد کودک و نوجوان انتشارات فنی ایران) در سی‌و دومین فهرست لاک‌پشت پرنده امتیاز 5 لاک‌پشت را گرفت و در بین نامزدهای نشان‌های طلایی و نقره‌ای هشتمین دوره لاک‌پشت پرنده قرار گرفت.

به این بهانه، مصاحبه‌ای با سمیرا آرامی (نویسنده) و معصومه صحبتی (تصویرگر) این کتاب انجام دادیم تا با حال و هوای خلق این اثر برگزیده بیشتر آشنا شویم.

از چگونگی شکل‌گیری طرح داستان و سبک تصویرگری کتاب برایمان بگویید.

آرامی: در کارگاه تولید کتاب تصویری سپیدار که کتاب‌های نردبان برگزار کرده بود، به عنوان نویسنده دعوت شدم. در این کارگاه نویسنده باید طرحی با موضوع محیط‌زیست مطرح می‌کرد. من از مدت‌ها پیش به شکار حیوانات فکر کرده بودم، اما دلم می‌خواست نگاه متفاوتی به موضوع شکار داشته باشم و داستان نو و خلاقانه‌ای بنویسم. چون در خانه مادربزرگم فرش شکارگاه پهن بود و از کودکی نقش‌های فرش ذهن من را درگیر کرده بود، از فرش شکارگاه به عنوان یک اثر فاخر و هنرمندانه ایرانی استفاده کردم و طرح داستان خودم را بر این اساس نوشتم. می‌خواستم هم به موضوع شکار بپردازم و هم فرش شکارگاه را معرفی بکنم.

صحبتی: این سبک تصویرگری من فقط برای این کتاب نیست. من نقاشی خوانده‌ام. از سال 87 کم‌کم نقاشی‌های من به تصویرگری نزدیک شد و حالت روایت‌گونه پیدا کرد. از سال 88 به صورت حرفه‌ای شروع به کار تصویرگری کتاب کردم. از همان موقع این سبک شکل گرفته و به تدریج جاافتاده‌تر شد. چون من در رشته نقاشی تحصیل کرده بودم و یک ترم هم طراحی فرش خوانده بودم، به‌علاوه مینیاتور هم کار کرده بودم، همیشه علاقه زیادی به نقاشی ایرانی داشتم و دلم می‌خواست که نقاشی اصیل ایرانی با نقاشی غربی، که در دانشگاه تدریس می‌شود، ترکیب بشوند. تلفیق این دو در ابعاد کوچک را دوست داشتم. بنابراین با تلفیق این دو با فضاهای جدید به این شیوه و مدل رسیدم. من در سه تا کتاب قبلی خودم، که البته منتشر نشده‌اند، و در مسابقات و رقابت‌های ملی و بین‌المللی هم شبیه همین روش کار کرده‌ام، حتی در نقاشی‌های دیواری سطح شهر به سفارش زیباسازی هم از همین سبک استفاده کردم، البته متناسب با فضاهای بزرگ‌تر. در این کتاب، داستان راجع به فرش بود و من توانستم به طور خاص از داشته‌ها و آموخته‌ها و علاقه‌ام به فرش ایرانی و نقاشی ایرانی استفاده کنم. محصول نهایی و این نتیجه حاصل تمام اینهاست.

چه شد نقش شکارگاه در فرش را انتخاب کردید؟

آرامی: نقش شکارگاه در فرش را اولین بار در خانه مادربزرگم دیدم. از نقش فرش می‌ترسیدم و در کودکی طوری روی فرش قدم می‌گذاشتم که پایم روی حیوانات فرش نرود. فرش به نظرم واقعی می‌آمد. این فرش پر بود از حیوانات درنده و پرنده و شکارچی، که پادشاهی بود، سوار بر اسب و کمان به دست.

صحبتی: نقش شکارگاه قبلا در فرش ایرانی بارها کار شده است. در موزه فرش می‌توانیم نمونه‌هایش را ببینیم. من با هنر قالیبافی و فرش از کودکی پیوند داشته‌ام، چون مادرم به صورت حرفه‌ای قالی می‌بافت. بنابراین با نقوش فرش آشنایی داشتم. نقش شکارگاه هم یکی از طرح‌های فرش بوده که من همیشه در معرض آن قرار داشتم.

روند تولید کتاب چطور بود؟ ارتباطتان با همدیگر چگونه بود؟

آرامی: از صفر تا صد تولید این کتاب در کنار هم بودیم و با هم همفکری می‌کردیم، از اولین جلسه در کارگاه تولید کتاب که ایده داستانم را مطرح کردم تا زمانی که ماکت کتاب را در مسابقه شرکت دادیم. با هم خوب فکر کردیم و ایده‌هایمان را پرورش دادیم. اجرا کردیم و خانم صحبتی به زیباترین شکل ممکن براساس متن داستان، تصویرگری کردند.

صحبتی: روند تولید کتاب خیلی جذاب بود، به صورت ارتباط مستقیم و مستمر و همکاری کاملا دو جانبه نویسنده و تصویرگر به صورت حضوری و طی ورکشاپ چند روزه‌ای که نشر فنی ایران، کتاب‌های نردبان، برگزار کرد. در این کارگاه چند روزه‌، نویسنده‌ها و تصویرگرها توانستند در کنار همدیگر و با هم، با توجه به سلایق و علایق مشترک کار کنند. روند تولید پویا و کاملا مستقیم بود و به همین دلیل تولید کتاب انسجام داشت. شاید اگر ناشر، داستان یک نویسنده را به صورت جداگانه یا داستان از پیش نوشته شده را به تصویرگر بدهد، کتاب انسجام کافی نداشته باشد. ایجاد ارتباط عاطفی در حین تولید کتاب و تغییراتی که در ایده و متن کتاب تصویری به وجود می‌آید، محصول همفکری تصویرگر و نویسنده است. این‌طور نیست که نویسنده داستان را از پیش کامل نوشته باشد یا تصویرگر بلافاصله بعد خواندن داستان در مورد سبک کار تصمیم بگیرد. بلکه این در طی پروسه همفکری شکل می‌گیرد. حتی ممکن است که ایده اولیه تغییرات مهم و قابل‌توجهی کند و نهایتا نظر اساتید نویسنده و تصویرگر می‌تواند راهنما و مشاوری باشد برای اینکه وحدت و هماهنگی بین تصاویر و متن تولید یک محصول خوب منجر شود.

با کتاب‌های نردبان چطور آشنا شدید؟ ویژگی‌های انتشارات نردبان چی بود؟

آرامی: با کتاب‌های نردبان از زمانی آشنا شدم که معلم شدم و برای دانش‌آموزانم دنبال کتاب مناسبی می‌گشتم. کتاب‌های نردبان، تقویت تمام مهارت‌های انسانی و آموزش زندگی بهتر است. کتاب‌های نردبان، طبیعت را می‌ستاید و برای جایگاه تمام موجودات بر روی کره زمین ارزش قائل است.

صحبتی: من از کتاب‌های نردبان شناخت کافی نداشتم. گمان می‌کنم اولین بار با فراخوان کارگاه سپیدار برای تولید کتاب تصویری توسط نشر نردبان، تصاویر مرا فرستادم و خوشبختانه کار من جز کارهای انتخاب شده قرار گرفت. به ورکشاپ چند روزه دعوت شدم و در آنجا با نویسنده‌هایی که انتخاب شده بودند آشنا شدم. در این کارگاه ما توانستیم این کتاب را تولید کنیم.

از رفتن به نمایشگاه کتاب فرانکفورت و بولونیا برایمان بگویید.

آرامی: رفتن به نمایشگاه کتاب فرانکفورت زیباترین سفر من در میان سفرهای قبل و بعد از آن بود. چون جایزه بود. جایزه کتابی که خلق کردم. آن جایزه که از سوی انتشارات خوب نردبان بود، من را برد به جهان کتاب. کتاب‌هایی به هر زبان. به هر رنگ. به هر آئین و فرهنگ. به هر فکر. من جهانی را به یک‌باره تجربه کردم که هرگز تا آن‌زمان تجربه نکرده بودم. انگار تمام دنیا جمع شده بودند توی یک چهار دیواری خیلی بزرگ. این شیرین‌ترین جایزه من بود که برایم طعم توت سفید داشت.

صحبتی: رفتن به نمایشگاه کتاب بولونیا خیلی جایزه جذاب و دوست‌داشتنی از طرف کتاب‌های نردبان بود. فرصتی برای اینکه من، به عنوان تصویرگر، بتوانم با کتاب‌های تصویری کل دنیا، که در نمایشگاه بین‌المللی کتاب بولونیا ارائه می‌شود، آشنا بشوم و خودم را در معرض سنجش قرار بدهم. همینطور دیدن ناشرین و تصویرگران مختلف از سراسر دنیا را تجربه کردم و با فضای پویای کتاب تصویری بیشتر آشنا شدم. این فرآیند به رشد و توسعه تصویرگر و کتاب تصویری، معرفی کتاب تصویری کشور خودمان و مقایسه آن با کتاب‌های تصویری که در دنیا تولید می‌شوند، کمک می‌کند.

استقبال از کتاب‌تان در نمایشگاه کتاب فرانکفورت و بولونیا چطور بود؟ چه کسانی به کتابتان توجه می‌کردند؟

آرامی: در نمایشگاه کتاب فرانکفورت اغلب از کتاب استقبال می‌کردند و برایشان موضوع فرش شکارگاه هیجان‌انگیز بود. خیلی‌ها فرش ایرانی را می‌شناختند و با لذت به تصاویر نگاه می‌کردند. موضوع داستان برایشان جذاب بود و از پایان داستان، شگفت‌زده می‌شدند.

ناشر هلندی وقتی که به پایان داستانم رسید، دهانش بازمانده و هیجان‌زده شده بود. ناشر آلمانی دوست داشت در مورد فرش شکارگاه بداند. ناشران به موزه‌هایشان اشاره می‌کردند که فرش ایرانی دارد. فردی فرانسوی با دیدن کتاب من به موزه لوور پاریس اشاره کرد که فرشی از دوران صفوی دارد. برای اغلب افراد تحسین‌برانگیز و نشانی از فرهنگ و هنر ایرانی بود. در آن هنگام بیشتر از اینکه از نویسنده بودنم خوشحال باشم، به خاطر ایرانی بودنم خوشحال بودم که فرهنگ و هنری دیرینه دارد و هنرش برای کشورهای دیگر قابل ستایش است.

صحبتی: استقبال از کتاب، در نمایشگاه کتاب بولونیا نمی‌توانم بگویم خوب بود یا بد. شاید دلیل اصلی‌اش دانش ناکافی من در زبان انگلیسی بود و چون مترجم هم نداشتم، نتوانستم کتاب را خوب معرفی کنم. ولی با این حال من تلاش خودم را کردم و یک آژانس کتاب عربی و یک آژانس کتاب فرانسه واکنش‌های مثبت و علاقه‌مندی برای نشر کتاب نشان دادند. ولی تجربه شد که در سال‌های آینده و نمایشگاه‌های کتاب دیگر با تهیه پوسترهای بزرگ و راهکارهای دیگر کتاب را معرفی کنیم، به شکلی که کتاب دیده بشود. فکر می‌کنم چگونگی معرفی کتاب در نمایشگاه‌ها اهمیت زیادی دارد.

دغدغه‌های محیط زیستی‌تان چیست؟ در زندگی روزمره چه ملاحظات محیط‌زیستی را اجرا می‌کنید؟

آرامی: مهم‌ترین دغدغه محیط‌زیستی من شکار حیوانات و آلودگی دریاهاست که بسیار برایم ناراحت‌کننده است. در زندگی روزمره این دغدغه از تفکیک زباله خودش را نشان می‌دهد تا مراقبت از پرندگانی که گاه سری به بالکن خانه‌ام می‌زنند. تغذیه و جای مناسب آن‌ها را هرگز فراموش نمی‌کنم. با پسرم، در مورد تفکیک زباله‌های تر و خشک و پاک‌سازی سواحل و رودخانه‌ها صحبت می‌کنم، در مورد آداب رفتار با یک درخت از تاب‌سواری گرفته تا قطع کردن و آتش زدن درخت. تلاش کردم درختان را بیشتر دوست بدارد و برای سواحل دریاها ارزش زیادی قائل باشد. خیلی وقت‌ها سواحل را با هم تمیز می‌کنیم.

صحبتی: محیط‌زیست برایم اهمیت بسیار زیادی دارد. به مهربانی با حیوانات و مراقبت از حیوانات و گیاهان اهمیت زیادی می‌دهم، به آلوده نکردن زمین با پلاستیک‌ها و همینطور استفاده از کیسه‌های پارچه‌ای برای خرید به جای کیسه‌های پلاستیکی، به استفاده نکردن از وسایل شخصی رفت‌وآمد، در عوض استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی و استفاده از دوچرخه در مسافت‌های کوتاه و ایمن. همینطور به تفکیک زباله در منزل، به استفاده کمتر از محصولاتی که بسته‌بندی‌های غیرضروری و آسیب‌زننده به محیط‌زیست دارند، همینطور به افزایش آگاهی در مورد حیواناتی که به طور روزمره با ما زندگی می‌کنند مثل سگ، گربه، پرنده‌ها، مارمولک و.... اینکه ما چطور می‌توانیم از آنها حمایت کنیم، شکل درست این حمایت چگونه باشد که چرخه طبیعی تولید مثل آنها را به مسیر اشتباه نکشاند و دخالت ما، حتی با اهداف خیرخواهانه و حمایتی، بدون آگاهی و دانش نباشد.

امتیاز 5 لاک‌پشت شدن چه حسی دارد؟ امید دارید نشان طلایی یا نقره‌ای لاک‌پشت را هم ببرید؟

آرامی: من در این دوره دو کتابم پنج لاک‌پشتی شد. «شکارگاه عجیب» علاوه بر پنج لاک‌پشتی که گرفت، جز 9 کاندید نشان طلایی و نقره‌ای لاک‌پشت هم شد. بسیار هیجان‌زده شدم و خوشحال از اینکه به آن چیزی که هدفم بود رسیدم و کتابم خوب دیده و خوانده شده است. حس مفید بودن داشتم.

بله امیدوارم که کتاب «شکارگاه عجیب» این نشان ارزشمند را کسب کند. چون به کتابم مانند فرزندم عشق ورزیدم و دوستش دارم. امیدوارم شما هم آن را دوست بدارید.

صحبتی: نشان لاک‌پشت پرنده برای من به لحاظ معنوی اهمیت خیلی زیادی دارد و خیلی خوشحال شدم از اینکه این کتاب که با اشتیاق فراوان و با روابط صمیمانه با نویسنده و ناشر محترم به نتیجه رسید و برایش زحمات زیادی کشیده شد، توانست نشان 5لاک‌پشت را بگیرد. امید دارم که با دریافت نشان طلایی هشتمین دوره لاک‌پشت پرنده یک خاطره بسیار خوب در قلبم ماندگار بشود و آثار بیشتری در جهت حفظ محیط‌زیست بتوانم ارائه کنم. این کتاب اولین کاری بود که در زمینه محیط‌زیست در آن مشارکت کردم. نشان 5لاک‌پشت برای من مشوق بسیار خوبی هست برای اهمیت بیشتر به محیط‌زیست با استفاده از حرفه خودم و هنر.

نهایتا از ناشر کتاب‌های نردبان و لاک‌پشت پرنده تشکر می‌کنم. امید دارم که ما بتوانیم به محیط‌زیست کشورمان و دنیا اهمیت بیشتری بدهیم و با افزایش دانش و آگاهی‌مان از فجایعی مثل آتش‌سوزی جنگل‌ها و صدمه زدن به حیوانات جلوگیری کنیم، تولید زباله و استفاده از پلاستیک را به حداقل برسانیم و روزی را ببینیم که زمین لبخند سبزی به لب دارد و پرنده‌ها آسمان ما را ترک نکنند.