لزوم تسهیلگری در ایفای نقش سامانههای توزیع هوشمند کالاهای اساسی
اخبار شرکتها؛ مدیریت هوشمند زنجیره تامین و توزیع نقش به سزائی در افزایش کیفیت و کمیت کالا و خدمات دارد. مدیریت سنتی زنجیرههای تامین کالا و خدمات در کشور ما سبب پدیدار شدن نقائص و معایب متعددی در ارائه کالا و خدمات مطلوب شده است. به گونهای که نارضایتی مصرف کنندگان نهایی و تولیدکنندگان را در پی داشته است. گسترش شبکه دلالی در بیشتر زنجیرههای تامین و توزیع کالاهای اساسی کشاورزی ناشی از مدیریت نامناسب این زنجیره است. وزارتخانههای صمت و جهاد کشاورزی به عنوان دو وزارتخانه مهم مسئول در تامین و توزیع کالاها و مایحتاج ضروری زندگی مردم باید اهتمام ویژهای به این امر مهم داشته باشند. اهمیت این موضوع به ویژه در حوزه کالاهای کشاورزی در این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرد.
نوسانات قیمت و کیفیت نامطلوب مواد غذایی و گران بودن کالاهای مرغوب سبب نارضایتی مردم از عملکرد فعالان زنجیره تامین و توزیع کالاهای اساسی شده است. در این زنجیره تولید کنندگان، تامین کنندگان نهادهها، صنایع فرآوری (کشتارگاه، صنایع بسته بندی، صنایع محصولات غذایی و...)، اصناف و فروشندگان مواد غذایی، عمده فروشیها، فروشگاههای بزرگ و کوچک و... حضور دارند. مراودات تمامی فعالان این زنجیره مبهم و غیر شفاف است و مدیریت آنها برای حاکمیت دشوار است. معمولا هریک از این صنوف که در اتحادیهها و انجمنها گوناگون فعالیت مینمایند نواقص و مشکلات و نارسایی را به دیگری و یا به شبکه واسطهگری منتصب مینمایند.
البته براساس یک سنت و ذهنیت به اصطلاح علمی مداخله دولت را هم ریشه اصلی همه مشکلات میدانند. آنها در زمان پایین بودن قیمت به دولت حمله میکنند که از تولید داخلی حمایت نمیکند و در زمان گران شدن کالا حتی بالاتر از قیمت جهانی دولت را محکوم به صدور قیمت دستوری نموده و با بار منفی اصطلاح قیمت دستوری مسئولیت اجتماعی خود را در تنظیم بازار نمیپذیرند و پاسخگوی وضعیت موجود نیستند. آش وقتی شور می شود که حتی دلالان اظهار ناراحتی کرده و میگویند دلالی باعث به وجود آمدن این وضعیت شده است. آنها درست می گویند زیرا چند حلقه دلالی ایجاد شده است که هر یک دیگری را مزاحم و اضافی میداند. البته از نگاه دستگاههای نظارتی و مردم دولت متهم اصلی است. اما مسئله اصلی این است که مشکل کجاست؟ و چگونه میتوان این اوضاع نابسامان را ساماندهی کرد؟ دولت باید دقیقا چه کارهایی را انجام دهد؟
نظر به گستردگی شبکه زنجیره تامین و توزیع کالاهای اساسی در هزاران واحد تولیدی، صدها تامین کننده و وارد کننده و چند ده هزار واحد عرضه کنند اعم از عرضه کنندگان و فروشندگان، سازماندهی با نگاه سازمان یکپارچه مجازی فقط از طریق فناوری و ایجاد سازمانهای مجازی یکپارچه شده در قالب زنجیرهها شکل میگیرد. باید زنجیرههای تامین و توزیع مختلف کالاهای اساسی با مشارکت شرکتهای فن آور و اتحادیهها و صنوف مختلف شکل بگیرد و این زنجیرها تبدیل به زنجیرههای ارزش آفرین شود. در این زنجیرهها همه باید به صورت مستقل کار کنند اما تعاملات نظاممند و دوطرفه باشند. باید جریان کالا، اطلاعات و مالی به صورت شفاف مدیریت شوند.
بوجود آمدن سامانههای توزیع هوشمند کالاهای اساسی مانند "ستکاوا" که محصول گروه فن آوا از شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شاغل در بخش خصوص میباشد نوید بخش حرکتی نوین در این زمینه میباشد. این سامانههای در پی آن هستند تا مدیریت زنجیره تامین و ارزش کالاهای اساسی را از محل تولید اعم از مزرعه، کارخانه، مرغداری و یا انبارهای کالاهای اساسی تا رسیدن به دست مصرف کننده نهایی مدیریت نمایند. عملیاتیسازی این سامانهها فقط مسئله فنی نیست. باید برخی مشکلات دیگر به موازات مسئله فنی توسط دستگاههای دولتی، بانک ها، دستگاههای نظارتی و قانونگذاری حل شود تا فضای فعالیت و ایفای نقش موثر توسط این سامانه ها فراهم شود. برخی از این مسائل شامل موارد زیر است؛
زیرساختها و سکوهای (پلتفرم) مدیریت زنجیره تامین مانند فروشگاه های مجازی نیستند. آنها راهی را احداث می نمایند تا فعالان زنجیره ها در این راه بسان خودروها در بزرگراه آمد و شد نموده و هزینه احداث و نگهداری جاده را از خودروها در قالب عوارض اخذ نمایند. این مسئله باید در رویکردها و در صورت لزوم قوانین تجارت به رسمیت شناخته شود.
دستگاههای متولی اقتصاد دیجیتال در سازمان فن آوری اطلاعات کشور، معاونت علمی ریاست جمهوری و سایر سازمانهای مربوط باید به این سکوها کمک های حقوقی و مالی و حتی فرهنگی نمایند. این دستگاه ها هنوز در این عرصه به اندازه کافی فعال نبوده و منفعل هستند. نقش آفرینی آنها محدود به دادن وام به یک شرکت فناور و رها کردن آنها در جادههای پر پیچ و خم بوروکراسی اداری کشور نیست.
بانکها باید امکان مراودات مالی با ارقام بزرگتر را برای این سکوها فراهم نمایند. لازم به تاکید است مدیریت سه جریان مالی، اطلاعات و کالا به طور همزمان اثر بخشی دارد. اگر جریان مالی خارج از سامانهها به دلیل محدودیت های بانکی جریان یابد عدد سازی و انحراف در آمار و اطلاعات آسان میشود. آنگاه این سامانه ها نمی توانند نقش خود را ایفا کنند.
وزارتخانه ها و سازمان های دولتی باید از حضور بخش خصوصی در این عرصه ها استقبال نموده و از ایجاد مانع در فعالیت آنها خودداری کرده و زیرساخت فنی لازم برای یکپارچه سازی و ایفای نقش سیاستگذاری و تنظیم گری را فراهم نمایند. نظارت بر این سکوها به صورت نظاممند بسیار اهمیت دارد. شرکت های فن آور باید نوآوری در زنجیره های تامین و توزیع هوشمند کالا و خدمات را برای خود فرض لازم دانسته و با ارائه روش ها و ابزارهای روز آمد جهانی و تطبیق آن با شرایط ایران جذابیت لازم را برای بخش های خصوصی فراهم کنند.
بخش های خصوصی باید به کار تخصصی خود بپردازند و از ورود به عرصه ای که کار آنها نیست خودداری نمایند برای مثال یک اتحادیه تولیدی نباید به عرصه تولید سامانه نرم افزاری ورود نماید و رسالت تولید خود را فراموش کند. آنها باید از ظرفیت شرکت های فن آور استفاده نمایند.
امید است حرکت شروع شده بتواند آینده نوید بخشی را در سازماندهی زنجیره های هوشمند تامین و توزیع کالا و خدمات در کشور با اولویت کالاهای اساسی رقم بزند.
پایان پیام /