لزوم یک نهضت ادبی و تاریخی در صنایع فرهنگی / آشتی با ادبیات ایرانی
در حوزه صنایع فرهنگی نیاز به یک نهضت و انقلاب ادبی و تاریخی داریم؛ شاید نیاز باشد یکبار تصمیم بگیریم تا با ادبیات غنی خودمان آشتی کنیم و نگاهمان را بیشتر از گذشته معطوف به ادبیات کنیم.
در حوزه صنایع فرهنگی نیاز به یک نهضت و انقلاب ادبی و تاریخی داریم؛ شاید نیاز باشد یکبار تصمیم بگیریم تا با ادبیات غنی خودمان آشتی کنیم و نگاهمان را بیشتر از گذشته معطوف به ادبیات کنیم.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ؛ بعد از گذشت 9 شماره از پروندهی ظرفیتهای ادبی در خلق کاراکتر اسباببازی، مصاحبه با بسیاری از مسئولین و متخصصان این حوزه و همچنین توضیحات و یادداشتهای فراوان در این موضوع به نظر اکنون اهمیت ورود این ظرفیت بزرگ در صنعت بازی و اسباببازی مشخص شدهاست. اما مسئلهی مهمتر این است که آیا تولیدکننده و طراح ایرانی نیز با دانستن این اهمیت، حاضر به پذیرش این ریسک، یعنی طراحی و تولید محصول با الهامگرفتن از کاراکترهای برجستهی ادبی و تاریخی ایرانی، هست یا خیر و اگر پاسخ منفی است، دلیل این انگیزه نداشتن چیست؟!
در این پرونده تلاش میکنیم برخی از مهمترین عواملی را بیان کنیم که اجازهی ریسککردن را به طراح و تولیدکنندهی ایرانی نمیدهد و برداشتهشدن این عوامل، میتواند اتفاقات مهمی را در دنیای اسباببازی کشورمان رقم بزند.
شاید اولین پاسخی که از یک طراح در این مورد بشنویم، عدم استقبال تولیدکنندهی ایرانی از این موضوع است. متأسفانه امروزه عموم تولیدکنندگان ایرانی، اولویت اول را به درآمدزایی و دورهی بازگشت سرمایهی خود میدهند. اگرچه که این موضوع اهمیت بسیار بالایی دارد و اصلا شاید یکی از فاکتورهای اصلی برای ورود به یک صنعت و راهاندازی یک کسبوکار باشد، اما باید بپذیریم که گاهی باید برخی ریسکها را حداقل به خاطر رشد صنعتی که در آن مشغول فعالیت هستیم، بپذیریم؛ چراکه بدیهی است رشد صنعت ما به رشد کسبوکار ما منجر خواهد شد. اما این عدم استقبال، طراح ایرانی را بیانگیزه میسازد و او نیز ترجیح میدهد هنر خود را در جایی هزینه کند که برای آن ارزش قائل باشند.
زمانی که بازار در قبضهی محصولات خارجی باشد که با کمترین هزینهها و تعرفهها وارد کشور میشوند و با کمترین قیمتها به فروش میرسند، تولیدکننده نیز ترجیح میدهد از این طرحها استفادهکند و حتی گاهی او نیز وارد بازار واردات شود و دوباره همان داستانهای قبلی تکرار شود
از طرفی اگر از زاویهی یک تولیدکننده با مسئله نگاه کنیم، هزینههای بالای طراحی، خود عاملی است که تولیدکننده را به سمت کپیکاری سوق میدهد. با یک حساب سرانگشتی به راحتی این موضوع مشخص میشود که استفاده از طرحهای آمادهی خارجی دو مزیت جدی برای تولیدکننده دارد: اول اینکه ریسک فروش خود را گذرانده و تولیدکننده اطمینان دارد که محصول به راحتی فروش میرود. دوم اینکه هزینهی تمامشدهی محصول را در مقایسه با طرحهای جدید چند برابر پایینتر میآورد و در نتیجه محصول با قیمت کمتری به دست مصرفکننده میرسد و قدرت بیشتری برای رقابت با سایر تولیدکنندهها را دارد.
سومین عامل که به نوعی میتواند با عملکرد مناسب دو عامل قبلی را از بین ببرد، حمایتهای سیاستگذاران و مسئولین امر داخلی است. اگر این حمایت به نوعی باشد که خیال طراح را از بکارگیری طرح و خیال تولیدکننده را از فروش قابلیت رقابت داشتن محصول راحت کند، قطعا شرایط تغییر خواهد کرد و شاهد رشد و پیشرفتهایی جدی در این عرصهها خواهیم بود. اما زمانی که بازار در قبضهی محصولات خارجی باشد که با کمترین هزینهها و تعرفهها وارد کشور میشوند و با کمترین قیمتها به فروش میرسند، تولیدکننده نیز ترجیح میدهد از این طرحها استفادهکند و حتی گاهی او نیز وارد بازار واردات شود و دوباره همان داستانهای قبلی تکرار شود!
اگر از سطح عملیاتیتر موضوع کمی فاصله بگیریم و وارد بخشهای نظریتر بشویم، اولین عامل در عدم استفاده از کاراکترهای ادبی ایرانی، عدم شناخت این کاراکترها توسط طراحان ایرانی است. درواقع برخی از طراحان اصلا با تاریخ کشورمان آشنایی خاصی ندارند و آنها نیز فقط یک رستم و سهرابی و یا یک کلیله و دمنهای شنیدهاند که احتمالا آنهم به واسطهی امتحانات ادبیات فارسی پایانترم مدارس بودهاست! زمانیکه یک نفر اطلاعی از موضوعی ندارد و هنوز به آن تسلط (بخوانید آشنایی سطحی) پیدا نکردهاست، چگونه میتواند آن را برای دیگری توصیف کند؟! حال اینکه باید آنرا برای گروههای سنی کوچکتر و به زبانخودشان بپردازد که این خود یک مسئلهی دیگری است. شاید اگر طراح ایرانی از این ظرفیتها به درستی آگاه شود، باانگیزه و امیدواری بیشتری به سراغ آنها برود و پرداخت بسیار بهتری داشته باشد که تولیدکننده را مجاب به استقبال از این کاراکترها کند.
اگر از سطح عملیاتیتر موضوع کمی فاصله بگیریم و وارد بخشهای نظریتر بشویم، اولین عامل در عدم استفاده از کاراکترهای ادبی ایرانی، عدم شناخت این کاراکترها توسط طراحان ایرانی است
البته این عامل فقط مختص طراح نیست؛ حتی بسیاری از والدین نیز آشنایی بسیاری سطحی با تاریخ کشورمان دارند و به همین دلیل خیلی به کاراکترهای ایرانی روی خوش نشان نمیدهند و از آنها استقبال نمیکنند. شاید نیاز به یک نهضت و انقلاب ادبی و تاریخی داریم؛ شاید نیاز باشد یکبار تصمیم بگیریم تا با ادبیات غنی خودمان آشتی کنیم و نگاهمان را بیشتر از گذشته معطوف به این ادبیات کنیم.
این عوامل فقط بخش بسیار کوچکی از اقیانوس عواملی (بخوانید بهانهها!) است که اجازه و انگیزهی استفاده از ظرفیتهای ادبیمان را در تولید و طراحی محصولات نمیدهد. آسیبشناسی و شمردن این عوامل، گام بسیار مهمی در حلکردن این مسئله دارد. اما باید توجه کنیم که این، گام اول است و مهمتر از آن، گام بعدی یعنی جامهی عمل پوشاندن به این عوامل و تلاش در رفع آنها است.