لیگ دوومیدانی بانوان و سایه سنگین غیبت ستارهها

مرحله نخست لیگ دوومیدانی بانوان ایران در حالی به پایان رسید که بسیاری از ستارههای شاخص این رشته در اعتراض به نبود حمایتها از حضور در آن انصرف دادند.
مرحله نخست لیگ دوومیدانی بانوان ایران در حالی به پایان رسید که بسیاری از ستارههای شاخص این رشته در اعتراض به نبود حمایتها از حضور در آن انصرف دادند.
به گزارش خبرنگار مهر، لیگ برتر دوومیدانی زنان ایران در حالی نخستین مرحله خود را پشت سر گذاشت که غیبت ستارهها و ملیپوشان این رشته چهرهای متفاوت و کمرمق از رقابتها به نمایش گذاشت. آنچه میتوانست میدان محک جدی برای ارزیابی تواناییهای ورزشکاران و شناسایی استعدادهای تازه باشد به صحنهای با کمترین جذابیت و شور و شوق بدل شد؛ صحنهای که نه تنها دل هواداران و کارشناسان را خالی کرد بلکه زنگ خطر جدی برای آینده دوومیدانی زنان در کشور را نیز به صدا درآورد.
ملیپوشان و قهرمانان غایب لیگ علت عدم حضور خود را مجموعهای از عواملی همچون نبود اسپانسر، بیتوجهی فدراسیون به تسهیل ورود بخش خصوصی و همچنین تعیین ورودی سنگین 400 میلیون تومانی برای تیمها عنوان کردند. عددی که در شرایط اقتصادی کنونی و کاهش انگیزه حامیان مالی به سد بزرگی در برابر باشگاهها تبدیل شده است. بسیاری از تیمهایی که پیشتر حضور پررنگی در لیگ داشتند حالا عطای رقابت را به لقایش بخشیدهاند و از دید آنها نتیجه این سیاست برگزاری یکی از کمرمقترین دورههای لیگ زنان در تاریخ دوومیدانی کشور بوده است.
مرحله نخست رقابتها 26 مرداد 1404 کلید خورد. آمار شرکتکنندگان کمتر از 100 نفر بود؛ آماری بیسابقه که سطح رقابتها را به شدت تحتالشعاع قرار داد. در برخی مواد روز نخست تنها دو یا سه ورزشکار برابر هم صفآرایی کردند؛ اتفاقی که نه تنها کیفیت رقابت را کاهش داد بلکه عملاً مفهوم رقابت حرفهای را زیر سوال برد.
در این دوره از لیگ پنج تیم دانشگاه آزاد، چادرملو اردکان، مس کرمان، ستارگان البرز و آکادمی کاکتوس خراسان حضور دارند اما تنها دو تیم از میان این پنج تیم توانستهاند دستمزد ورزشکاران را بپردازند. حتی همین دستمزدهای پرداختی نیز به گفته ورزشکاران «قابل پذیرش» نبوده و همین مسئله اعتراضهای پنهان و آشکار دختران دوومیدانیکار را به همراه داشته است.
مقصر کیست؟ فدراسیون یا باشگاهها؟
این پرسش مهمی است که در روزهای اخیر بارها مطرح شده؛ آیا مقصر اصلی فدراسیون دوومیدانی است که با وضع قوانین جدید مانع حضور برخی تیمها شده یا باشگاههایی که خود را موظف به سرمایهگذاری در دوومیدانی بانوان نمیدانند؟ آیا تعیین ورودی 400 میلیون تومانی برای تیمهایی که تنها با هدف جذب ملیپوشان و حضور در بخش بزرگسالان وارد لیگ میشوند تصمیم درستی بوده است یا خیر؟
در پاسخ باید گفت هرچند این قانون فشار زیادی به تیمها وارد کرده اما نمیتوان از جنبه مثبت آن چشم پوشید. واقعیت این است که دوومیدانی تنها با خرید و جمعآوری چند ملیپوش ساخته نمیشود. باشگاهی که هیچ سهمی در پرورش ورزشکاران پایه ندارد طبیعی است که در آینده این رشته نیز تأثیرگذار نخواهد بود. حضور چنین تیمهایی در لیگ صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد و عملاً به جریان پشتوانهسازی کمک نمیکند.
فدراسیون دوومیدانی در این بخش رویکرد درستی اتخاذ کرده است. اگر باشگاهی تمایل دارد تنها با اتکا به چند چهره ملیپوش در لیگ حضور یابد منطقی است که ورودی بیشتری بپردازد. در مقابل باشگاههایی که در ردههای پایه سرمایهگذاری میکنند و بخشی از بار پرورش استعدادها را بر عهده دارند میتوانند از تخفیف و حمایت فدراسیون بهرهمند شوند. این سیاست نه تنها عدالت بیشتری به همراه دارد بلکه به نوعی تضمینکننده آینده دوومیدانی ایران نیز است.
هشدار جدی برای آینده رشته
در تحلیل نهایی میتوان گفت که مشکل اصلی ترکیبی از دو عامل است. نخست شرایط اقتصادی و محدودیتهای مالی باشگاهها که مانع سرمایهگذاری مناسب در دوومیدانی بانوان شده و دوم سیاستهای فدراسیون که با تعیین ورودی سنگین و تمرکز صرف بر حضور تیمها با ملیپوشان فشار مضاعفی بر باشگاهها وارد کرده است. با این حال همانطور که پیشتر ذکر شد این سیاست میتواند در صورت اجرای درست به نفع رشته باشد. تأکید بر پرورش بازیکنان پایه و ایجاد انگیزه برای حضور باشگاهها در ردههای مختلف ورزشی نه تنها آینده لیگ را تضمین میکند بلکه تیم ملی نیز از حضور ورزشکاران تربیت شده در ردههای پایه بهرهمند خواهد شد. به عبارت دیگر تمرکز صرف بر جذب چند ستاره ملیپوش بدون حمایت از فرایند بازیکنسازی هرگز نمیتواند راهگشای موفقیت پایدار در دوومیدانی باشد.
از سوی دیگر شرایط اقتصادی کشور و بحرانهای مالی اخیر واقعیت انکارناپذیری است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بسیاری از شرکتها و حامیان مالی ترجیح میدهند از سرمایهگذاری در دوومیدانی که بازگشت مالی و تبلیغاتی کمتری دارد خودداری کنند. با این حال تجربه نشان داده که در مقایسه با هزینههای کلان باشگاههای فوتبال یا برخی رشتههای پرطرفدار سرمایهگذاری در دوومیدانی بسیار معقولتر و کمهزینهتر است و میتواند نتایج ملموسی در سطح ملی و بینالمللی به همراه داشته باشد. اگر تنها بخشی از این حمایتها به لیگ دوومیدانی تزریق شود نه تنها انگیزه ورزشکاران افزایش مییابد بلکه زمینه رشد و ظهور استعدادهای تازه نیز فراهم خواهد شد.
بدون تردید لیگ امسال نمایانگر یک هشدار جدی بود؛ هشدار به فدراسیون، باشگاهها و مسئولان ورزشی که بدون برنامهریزی دقیق و حمایت واقعی دوومیدانی بانوان نه تنها نمیتواند رشد کند بلکه حتی ممکن است با افت شدید مواجه شود. برای زنده نگه داشتن این رشته ضروری است که سیاستگذاریها با نگاه بلندمدت، حمایت مستمر از تیمهای پایه و ایجاد انگیزه مالی و حرفهای برای باشگاهها همراه شود. تنها با چنین رویکردی است که لیگ دوومیدانی میتواند به شاهرگ حیاتی تیم ملی و سکوی پرتابی برای کسب مدالهای آسیایی و المپیکی تبدیل شود و دختران ورزشکار ایران با انگیزه و امید مسیر حرفهای خود را ادامه دهند.

