ماجرای رسوایی اخلاقی خالق «داستان اسباب بازیها»
همشهری آنلاین نوشت: وقتی نخستین قسمت «داستان اسباببازی» در سال 1995 اکران شد، رسانهها آن را بهعنوان اولین انیمیشن تمامکامپیوتری تاریخ معرفی میکردند که بدون دخالت دستان پرمهارت استادان انیماتور قدیمی تولید شده است.
در آن دوران هنوز خبری از فناوریهای پیشرفته امروزی نبود و انیمیشنهای دوبُعدی، مثل «دیو و دلبر» (1991)، » علاءالدین» (1992) و «شیرشاه» (1994)، با داستانهای جذاب و شخصیتهای دوستداشتنیشان، به فانتزیهایی جان میدادند که هم از سر هوش کودکان میبرد و هم بزرگسالان را به تحسین وامیداشت. اما «داستان اسباببازی» انقلابی در صنعت انیمیشن به وجود آورد که یکی از مهمترین دستاوردهایش گسترش مرزهای خیالپردازی بود. اسباببازیهای این انیمیشن نهتنها در غیاب آدمها جان میگرفتند و با یکدیگر حرف میزدند بلکه دارای عواطف و احساسات انسانی متفاوتی همچون حسادت، ترس، شجاعت، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، غرور، ازخودگذشتگی و... بودند که باعث میشد تماشاگران سریع و بیواسطه با آنها همذاتپنداری کنند و به «کلانتر وودی»، «باز لایتر»، «آقای سیبزمینی»، «اسلینکی» و باقی شخصیتها دلبسته شوند. جان لَسِتِر، کارگردان فیلم، به همراه همکارانش شازدهکوچولوهای قرن بیستم را خلق کرده بودند که همه درگیریها و اختلافهایشان بر سر این بود که چطور همدیگر را اهلی کنند و با یکدیگر دوست شوند. اما جان لستر کیست و چطور به نامی معتبر در درنیا انیمیشن تبدیل شد و چرا حالا کمتر خبری از او می شنویم؟
والت دیزنی معاصر
با اینکه لستر تنها 5 انیمیشن بلند کارگردانی کرده، «داستان اسباببازی»، «زندگی یک حشره» (1998)، «داستان اسباب بازی 2» (1999)، «اتوموبیلها» (2006) و «اتوموبیلها 2» (2011)، اما به دلیل تأثیری که در پیشرفت انیمیشن داشته، به اعتقاد برخیها بهحق لایق عنوان «والت دیزنی معاصر» است. جان لستر با نام کامل جان آلان لستر در 12 ژانویه 1957 در هالیوود ایالت کالیفرنیا متولد شد. مادرش علم هنر و پدرش مدیر فروش پارهوقت کمپانی شورلت بود. جان از کودکی به انیمیشن علاقه زیادی داشت و در 5 سالگی با نقاشی یک سوارکار بدون سر برنده جایزهای محلی شد. در دبیرستان با خواندن کتابی درباره نحوه ساخت انیمیشن زیبای خفته متوجه شد که به چه شغلی علاقه دارد و زمانی که انیمیشن «شمشیر در سنگ» دیزنی را دید، تصمیم گرفت انیماتور شود. لستر در مورد دوره انیمیشنسازی موسسه هنرهای کالیفرنیا چیزهایی شنید و تصمیم گرفت که رویاهایش را دنبال کند و انیمشنساز شود. بعد از فارغ التحصیلی در سال 1979، به سرعت کار انیماتوری را در والت دیزنی به واسطه موفقیت انیمیشن کوتاهش یعنی «خانم و چراغ» آغاز کرد. در بین سال های 1980 و 1981 به طور اتفاقی با انیمیشن های کامپیوتری ابتدایی و کوتاهی برخورد کرد که چیزی بیشتر از کرههای شناور نبود اما اولین تجربه از انیمیشن کامپیوتری را برای او رقم زد.
یکی از آثاری که باعث به سر زبان افتادن نام جان لستر شد، انیمیشن «اسباببازی کوچک»، برنده جایزه اسکار بهترین انیمشن کوتاه، بود. این انیمیشن کوتاه که لستر انیماتور، کارگردان و طراح مدل آن بود، در مورد نوزادی است که به اسباب بازیهایش حمله میکند. این انیمیشن بسیار تاثیرگذار از آب درآمد و لستر امیدوار شد که انیمیشن کامپیوتری توانایی بهتر شدن دارد. جان در سال 1995 داستان اسباببازی را در پیکسار و با کمک دیزنی کارگردانی کرد که در گیشه بسیار موفق ظاهر شد و البته پول فراوانی را هم به جیب لستر سرازیر کرد. در سال 1998، جان دومین فیلم انیمیشن بلند پیکسار با نام زندگی یک حشره را کارگردانی کرد که در مورد زندگی حشرات و رابطه آنها با یکدیگر است و همانند فیلم قبلی پیکسار گیشه ها را در نوردید. سال بعد، داستان اسباب بازی 2 در مورد دور شدن آنها از خانه و محیط امنی که می شناختند ساخته شد. این فیلم موفقیت دیگری برای پیکسار بود که فروش بالایی را تجربه کرد. 7 سال بعد، جان در سال 2006، به خاطر علاقه به خودروها، کارگردانی انیمیشن اتوموبیل ها را بر عهده گرفت. فیلم در مورد ماشین مسابقهای به نام «مککویین» است، که به شهری ناشناخته پا میگذارد. منتقدان نظرات مختلفی درباره فیلم داشتند اما فروش خوب آن نشانه استقبال تماشاگران بود. در سال 2011، لستر دوبراه به سراغ اتوموبیل های محبوبش رفت و دنباله ای بر فیلم نخست ساخت که مثل همه کارهای لستر در گیشه موفق شد.
لستر در سفری به ژاپن در سال 1987 هایائو میازاکی، انیماتور مشهور ژاپنی، را ملاقات کرد و زمانی که کارگردان بلندآوازه ای شد، وظیفه نظارت و انتشار بعضی از آثار میازاکی را در آمریکا بر عهده گرفت و حتی بر دوبله آثار میازاکی به انگلیسی هم نظارت داشت. در سال 2017، لستر به سوءاستفاده جنسی متهم و به مدت 6 ماه مجبور به ترک کارش شد. پس از ترک دیزنی در ابتدای امسال، لستر به استخدام اسکایدنس انیمیشن درآمد که با پارامونت انیمیشن و لیون انیمیشن استودیوز همکاری میکند.
تبعات رسوایی اخلاق و بدنامی
نام لستر در داستان اسباببازی 4تنها به عنوان نویسنده داستان در تیتراژ آمد و حتی به سمت او در مقام تهیهکننده اجرایی اشاره نشد. اما چرا او از کارگردانی این فیلم انصراف داد و جای خود را به جاش کولی سپرد؟ آیا این تصمیم او به ماجرای رسوایی اخلاقیاش ارتباطی داشت؟ لستر در توضیح علت این تصمیم به وبسایتی چینی گفته بود: «همیشه این احساس را داشتم که باید کارگردانی کنم. به همین دلیل هم تصمیم گرفتم که داستان اسباببازی 4 را بسازم. اما من بر 3 استودیوی فیلمسازی نظارت میکنم و فکر میکنم 24 فیلم را تحت نظر داشتم و واقعا عملی نبود که کارها را پیچیده کنم. جاش کولی شگفتانگیز است! صبر کنید تا خودتان ببینید. او خیلی خوب است. وقت آن رسیده که از دوچرخه پیاده شوم و اجازه دهم او به مسیر ادامه دهد. او به خوبی از عهدهاش برمیآید. او واقعا خارقالعاده است. از اینکه تهیه کننده اجرایی باشم رضایت دارم و از اینکه به عنوان به این گروه عالی کمک میکنم خوشحالم. این دلیلی بود که پشت این تصمیم وجود داشت. واقعا کاری را که انجام میدهم دوست دارم. من بهترین شغل جهان را دارم.»
لستر از سال 2011 که «اتوموبیلها 2» را نوشت و ساخت در بیش از 20 و اندی پروژه به عنوان تهیهکننده اجرایی حضور داشته و تنها 3 بار نامش به عنوان فیلمنامهنویس در تیتراژ آمده است. لستر یکی از نوابغ دنیای انیمیشن بود که با تصمیمات و انتخابهای نادرست، خودش به دست خودش به اعتبار و شهرتش لطمهای جبرانناپذیر زد.
245245
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1861674