محمدرضا هنرمند: شبهتهیهکنندگانی در سینما داریم که فرق فیلم «راننده تاکسی» و راننده اسنپ را نمیدانند
محمدرضا هنرمند کارگردان سینما و عضو شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی در گفتگو با ایسنا با گلایه از وضعیت سینمای ایران گفت: سینمای امروز ایران از بیسوادی و سوداگری و دغلبازی رنج مضاعف میبرد. از ستارگان باسمهایاش خجل است، از تازه تهیهکنندگانی که پولهای به چنگ آورده از بیعدالتیهای اجتماعی را در مقابل فقر شرافتمندانهاش به رخ میکشند منفعل است. شبهتهیهکنندگانی که هیچ نسبت و علاقهای به سینما نداشته و امروز در معرکهی سینما صرفا عقده گشایی میکنند. منظورم همان بلای آوارگونه تهیهکنندگانی است که اگر «ئی تی» به گوششان بخورد تصور میکنند که یک میوه استوایی است، اگر بگویی «پستچی همیشه دو بار زنگ میزند» می گویند حتما زنگ خانهتان اشکال دارد! یا اگر از «توت فرنگیهای وحشی» بگویی، میگویند جای شما خالی در شب یلدا خوردیم، یا تصور میکنند که در همان مهمانی «پرتقال کوکی» هم بود ولی در بشقاب! اگر بگی «جاده» یاد جاده منتهی به ویلایشان در لواسان خواهند افتاد. آنها هرگز و هرگز لذت «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» را تجربه نکردهاند، فرقی بین «راننده تاکسی» و راننده اسنپ قائل نیستند. اصلا توی باغ نیستند و «کتاب» برایشان دوران دبیرستانشان را تداعی میکند و بس. افسوس که تهیهکنندگان عاشق و فهیممان کناره گرفتهاند، همانهایی که روزگاری سینمای ما را با تعامل هوشمندانه، تلاش و ریسک به اوج بالندگیاش رساندند و امروز قانع به سود 18 درصدی سپردهای بانکیشان زندگی آرام و بی دغدغهای را سپری میکنند تا همچنان مدال خفت بار ابتذال بر سینه خالقان بیکفایت و صاحبان پولپرستاش باشد. بهتر از همیشه میفهمیم که سینمای اندیشمند و متعهد ایران در مقابل این هجوم بی رحمانه بیپروا، چنان به حاشیه برده شده که معدود فیلمسازان جوان و فهیم و کار بلد سینما که در این آشفته بازار بیسروسامان همچنان با خون دل و خلق آثار ارزشمندشان میدرخشند، دست و دلشان برای خلق آثار بعدی به ترس و لرز افتاده است. کدام شورایی میتواند در این اوضاع کار مؤثری بکند؟ کدام نماینده در شورای پروانه ساخت توان رویارویی با این سطح ابتذال و آشفتگی را دارد؟ من تردید دارم که اعضای جدید شورای پروانه ساخت که به فهم من از دانش، سلیقه، تشخیص و حسن نیت هم بهره مند هستند بتوانند کاری از پیش ببرند.