مدت زمان تغییر شکل مغز توسط کووید و درمان آن
بیماران مبتلا به کووید طولانی هنگام انجام وظایف مرتبط با شغل خود با دشواریهایی روبرو میشوند. نتیجه بررسی آنان در مرکز اختلالات عملکرد مغز در دانشگاه وندربیلت پس از گذشت چندین ماه از ابتلای اولیهشان به کووید وجود نقصهای عمیق در حافظه را نشان داد.
فرارو - خبر خوب این است که دست کم در برخی از بیماران اثرات طولانی مدت کووید روی مغز ممکن است دائمی یا پیشرونده نباشد.
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، مردی جوان چیزی را از پشت هر دو گوشاش کشید. این شوهر و پدر 32ساله گفت: «من بدون سمعک تازهام نمیتوانم چیزی بشنوم. بدن من در هم شکسته است». زمانی او یک آتش نشان و تکنسین فوریتهای پزشکی بود. او بیش از 18 ماه پیش مبتلا به کووید و تقریباً ناشنوا بود. او به تازگی از اضطراب ناتوان کننده، اختلال شناختی و افسردگی رنج میبرد. زنی 41ساله با گریه گفت: «نزدیک به دو سال است. دیگر مثل سابق نیستم. حتی نمیتوانم به اندازه کافی شفاف فکر کنم که بتوانم وضعیت مالیام را ثابت نگه دارم».
این دو مورد تنها چند نمونه از موارد متعددی از افرادی هستند که دچار فاجعه جهانی بهداشت عمومی کووید طولانی مدت شدهاند فاجعهای که دنیای پزشکی در تلاش برای درک آن است و جامعه در مقابله با آن ناکام مانده است.
همان طور که در روایت افراد مبتلا دیده میشود کووید مدتها پس از عفونت اولیه ویروسی از نظر بیولوژیکی به شکلی خطرناک باقی میماند. یکی از فرضیههای اصلی پشت کووید طولانی مدت آن است که ویروس کرونا به نوعی میتواند یک مخزن در بافتهایی مانند دستگاه گوارش ایجاد کند. با این وجود، برخی دیگر از پژوهشگران معتقدند توضیح علت کووید طولانی مدت شومتر است.
علم به طور فزایندهای روشن میسازد که کووید -19 باعث التهاب میشود و سیستم عصبی را تغییر میدهد حتی زمانی که به نظر میرسد ویروس مدت هاست از بین رفته است. ویروس با آلوده کردن سلولهای پوششی بینی و تنفسی کار را آغاز میکند و التهاب ناشی از آن مولکولهایی را از طریق خون میفرستد که باعث آزاد شدن سیتوکینها (دستهای از مولکولهای پروتئینی محلول در آب هستند که از یاختههای گوناگون و بیشتر در پاسخ به یک تحریک ترشح میشوند و وظیفه انتقال پیام میان یاختهها را برعهده دارند) در مغز میشود.
این وضعیت حتی ممکن است در موارد خفیف ابتلا به کووید نیز رخ دهد. از طریق این تماس سلول به سلول سلولهای سیستم عصبی به نام میکروگلیا (یاختههایی کوچک و غیرعصبی و میان بافتی با منشاء میان پوستی هستند که بخشی از ساختار حمایتی دستگاه عصبی مرکزی را تشکیل میدهد.) و آستروسیتها (یاختهای گلیایی و ستاره شکل است که تغذیه و حفاظت یاختههای عصبی را بر عهده دارد) به روشهایی که برای ماهها شاید سالها ادامه مییابد به شدت و با سرعتی زیاد فعال میشوند. مانند سنگی که روی پدال گاز یک خودرو سنگینی میکند و موتور آن را از کنترل خارج میکند. این وضعیت باعث وارد شدن آسیب به بسیاری از سلولها از جمله نورونها میشود.
مدت زمانی طولانی اسرار مرتبط با کووید طولانی مدت باعث شد تا بسیاری از متخصصان مراقبتهای بهداشتی آن را به عنوان یک بیماری غیرقابل درمان یا یک بیماری روان تنی بدون پایه علمی قلمداد کنند. بخشی از این سردرگمی به کُندی آهنگ پیشرفت علمی برمیگردد.
همان طور که در یکی از گزارشها اشاره شد در دوره ابتدایی شیوع کرونا یافتههای کالبدشکافی از بیمارانی که بر اثر کووید جان خود را از دست دادند، بروز آنسفالیت یا سایر تغییرات خاص مغزی قابل ارجاع به ویروس را نشان ندادند. بیماران مبتلا به بیماریهای عصبی عمیق ناشی از کووید -19 هیچ اثری از ویروس در مایع مغزی نخاعی پوشانده مغز خود نداشتند.
این مطالعات باعث شد اکثر متخصصان پزشکی به اشتباه متقاعد شوند که این ویروس به مغز آسیب نمیرساند. بر این اساس پژوهشگران تمرکز خود را روی ریهها و قلب محدود کردند و سپس از این موضوع شگفت زده شدند که موارد کما و هذیان گویی در بیش از 80 درصد از بیماران مبتلا به کووید در بخش مراقبتهای ویژه مشاهده شده بودند.
نتیجه بررسیای صورت گرفته در هلند نشان داد که دست کم 12.5 درصد از بیماران مبتلا به کووید سه ماه پس از ابتلا به ویروس به کووید طولانی مدت مبتلا میشوند، اما از آنجایی که ابتلا به «مه مغزی» تا اواخر دوره شیوع اخیر کرونا شناسایی نشد پژوهشگران مشکلات شناختی یا ذهنی را در دادههای جمع آوری شده مرتبط با اختلالات مرتبط با سلامت در نظر نگرفتند. در نتیجه، در مطالعات صورت گرفت درباره کووید طولانی مدت تاثیر آن بر روی مغز دست کم گرفته شده بود.
از روزهای اولیه پاندمی کرونا ما چیزهای زیادی در مورد اثرات عصبی SARS-CoV-2 آموختهایم. در اوایل سال جاری، مطالعه تصویربرداری عصبی بانک زیستی بریتانیا نشان داد که حتی ابتلا به کووید خفیف نیز میتواند منجر به کاهش کلی اندازه مغز شود و اثرات قابل توجهی در قشر پیشانی و سیستم لیمبیک (از انواع عملکردها، چون هیجان، رفتار، حافظه بلند - مدت و بویایی پشتیبانی میکند. زندگی هیجانی عمدتا در سیستم لیمبیک جا داده شده و در تشکیل حافظه نقش عمدهای دارد) داشته باشد. این یافتهها به توضیح اضطراب عمیق، افسردگی، از دست دادن حافظه و اختلال شناختی که توسط بسیاری از بیماران مبتلا به کووید طولانی مدت تجربه شده کمک میکند.
در یک مطالعه تازه منتشر شده در نشریه علمی «لنست» که بر روی بیش از 2.5 میلیون نفر صورت گرفته بیماران مبتلا به کووید -19 با بیماران غیر مبتلا به کووید مطابقت داده شدهاند تا میزان بهبودی سلامت روان و نقصهای عصبی مانند افسردگی و مه مغزی در افراد مشخص شوند. نتایج تا حدی دلگرم کننده و تا حدودی ویرانگر بودند: اختلالات اضطرابی و خلقی در کووید طولانی مدت طی ماهها برطرف میشوند در حالی که مشکلات جدی شبه زوال عقل، روانپریشی و تشنج تا دو سال باقی میمانند.
اکنون پژوهشگران در حال جمع آوری دادههای علمی هستند تا با استفاده از مدلهای حیوانی آن چه را که در سطح سلولی بر اثر کووید طولانی مدت رخ میدهد کنار یکدیگر قرار دهند. همانند ریهها، رگهای خونی مغز پستانداران با سلولهای اندوتلیال پوشیده شدهاند که دارای گیرندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین 2 (ACE2) هستند پروتئینی که ویروس کرونا به اصطلاح روی آن «قلاب» میزند.
پس از آلوده شدن، این سلولها ملتهب میشوند و منجر به مشکلاتی در جریان خون و از دست دادن یکپارچگی در سد خونی مغزی یا همان قلعه محافظ مغز میشوند. هنگامی که این سد آسیب میبیند سلولهای التهابی و مایع نشت میکنند و روند تورم و آسیب مغزی آغاز میشود که میتواند به سختی غیر فعال شود.
پژوهشگران پزشکی به تازگی دریافتهاند که ویروس کرونا میتواند سلولهایی به نام آستروسیت یا در واقع، چسبی که بخشهای مختلف مغز را در کنار هم نگه میدارد نیز آلوده کند. به جای گیرندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین 2 به نظر میرسد ویروس SARS-CoV-2 از طریق انواع کاملاً متفاوت گیرندههای گلیکوپروتئین به آستروسیتها حمله میکند.
هنگامی که ویروس به طور مستقیم به آستروسیتها و سایر سلولهای سیستم عصبی آسیب میزند محیط حمایت کننده و تغذیه کننده 100 میلیارد نورون ما از بین میرود. حتی اگر نورونها به طور مستقیم آلوده نشوند روابط سلول به سلول مغز به قدری تنگاتنگ و نزدیک است که عفونت انواع دیگر سلولها باعث ایجاد یک آبشار از آسیب مغزی میشود.
شواهد تاییدکننده اختلال عملکرد مغز در بیماران مبتلا به کووید طولانی از پت اسکن یا توموگرافی انتشار پوزیترون (نوعی مطالعه تصویربرداری است که میتواند به پزشکان نشان دهد چه اتفاقی در بدن در حال رخداد است و چگونه کار میکند) به دست میآید که اصطلاحا نقاط «سرد» را در سیستم بویایی و لیمبیک و همچنین ساقه مغز و مخچه نشان میدهد گویی این مناطق از حالت پر جنب و جوش به پژمرده شدن تغییر وضعیت داشتهاند. مسیری که دستگاه مغز کُند میشود با مشکلات بیماران از جمله بویایی، حافظه، تواناییهای شناختی، درد مزمن و اختلالات خواب همسو میشود.
بیماران مبتلا به کووید طولانی هنگام انجام وظایف مرتبط با شغل خود با دشواریهایی روبرو میشوند. نتیجه بررسی آنان در مرکز اختلالات عملکرد مغز در دانشگاه وندربیلت پس از گذشت چندین ماه از ابتلای اولیهشان به کووید وجود نقصهای عمیق حافظه، اختلال در عملکرد اجرایی از جمله مشکل در اتمام کارهای روزانه، برنامههای ملاقات، کنترل احساسات، تجزیه و تحلیل دادهها و پردازش اطلاعات را نشان داد. به عبارت دیگر، افراد مبتلا به کووید طولانی مدت زندگی دشواری دارند.
در واقع، علائم آنان شبیه به بیماری آلزایمر خفیف تا متوسط یا نوعی آسیب مغزی است که در بیماران مبتلا به سرطان پس از شیمی درمانی و یا در بازماندگان مبتلا به سندرم مراقبتهای ویژه دیده میشود. از نظر بالینی، همپوشانی زیادی بین مه مغزی مرتبط با کووید طولانی و اختلال عملکرد شناختی (که در بیماران مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک یا سندرم خستگی مزمن مشاهده میشود) وجود دارد.
کووید طولانی مدت میتواند روش مطالعه پژوهشگران در مورد بیماری مزمن را تغییر دهد
خبر بد این است که این آسیب عصبی بیشتر در بیماران جوانتر مبتلا به کووید (در فاصله سنی 20 تا 50 سال) که هرگز به دلیل کووید در بیمارستان بستری نشدهاند رخ میدهد. خبر خوب این است که دست کم در برخی از بیماران ممکن است این موضوع دائمی یا پیشرونده نباشد. تجربیات و آزمایشهای بالینی نشان دادهاند که بیماران سرطانی و بازماندگان بخش مراقبتهای ویژه مبتلا به آسیب مغزی شبه زوال عقل تازه دچار شده میتوانند پس از چندین ماه تمرین مغزشان با برنامههای رایانهای و هم چنین بازیهای کلمات و اعداد از نظر ذهنی قویتر شوند.
نتیجه تجزیه و تحلیلی دهساله در حوزه عصبی و روانشناختی درباره بازماندگان بخش مراقبتهای ویژه نشان داد که حدود یک سوم در همان حالت باقی میمانند، یک سوم بهبود مییابند و یک سوم به شدت متحمل رنج خواهند شد. نیاز به کارآزماییهای بالینی کاملا طراحیشده، تصادفی شده و کنترل شده با دارونما در مورد داروها و سایر رویکردهای درمانی برای بیماران مبتلا به کووید طولانی مدت وجود دارد.
بسیاری از مردم امید خود را از دست میدهند. مطالعهای روی 150000 بازمانده از کووید نشان داد که خطر خودکشی در میان آنان در مقایسه با 11 میلیون بیمار کنترل شده 10 تا 15 برابر بیشتر است. بسیاری از داروها پیشنهاد میشوند و آزمایشها باید نشانههای خاصی مانند مشکلات مغزی، قلبی یا ریوی را هدف قرار دهند تا پیشرفت سریعتری در مناطق خاص مورد نیاز داشته باشند.
علاوه بر این، بیماران باید بدانند که مغز توانایی فوق العاده قدرتمندی برای بازسازی خود دارد. 1000 تریلیون سیناپس آن به طور مداوم هر ثانیه در هر روز اصلاح میشود. خیلی زود است که بدانیم آیا میتوان از این نوروپلاستیسیته (انعطافپذیری مغز) برای بیماران مبتلا به کووید طولانی استفاده کرد یا خیر. با این وجود، پژوهشهای صورت گرفته در آزمایشگاههایی مشابه آزمایشگاه دانشگاه وندربیلت و کار سایر پژوهشگران در این باره در حال انجام است تا مشخص شود آیا برنامههای توانبخشی شناختی رایانهای به بیماران کمک میکند تا عملکرد مغز را بازیابی کنند یا خیر.
از دست ندهید