مدیریت شهر با تنظیم عرضه و تقاضا
مهمترین کارکرد شهرها از زمان های قدیم، این بوده که مکانی برای گردآمدن و تجمع افراد با تخصص های گوناگون و تعامل انواع افکار و ایده های نو بودهاند که شهرها در آینده نیز این نقش را با قدرت بیشتری ایفا خواهند کرد.
تنوع و تکثر افراد و ایده ها در شهرها باعث شده است تا آنها به مهمترین مکان برای خلق دانش، اختراع، نوآوری و تولیدات ملی تبدیل شوند؛ در نتیجه، مدیریت عالی شهری در شهرهای گوناگون و مهم جهان، در رقابت با یکدیگر تلاش میکنند با ارائه انواع تسهیلات و امکانات در عصر اقتصاد دیجیتال و شهر هوشمند، محیط پاک، مطلوب و آرامی را برای جذب و ماندگاری نیروها و استعدادهای گوناگون از سراسر جهان ایجاد کنند.
یکی از نهاد های مهم برای هر فعالیت اقتصادی، خدمات حملونقل و جابهجایی بار و مسافر در سطوح بین کشوری، بین شهری و درون شهری است. بهبود سرعت حملونقل و کاهش زمان جابهجایی بار و مسافر و افزایش قابلیت اطمینان reliability زمان سفر، منافع اقتصادی زیادی را عاید میکند. شهرهایی رونق می گیرند، شکوفا می شوند و باعث جذب استعدادها و نیروهای توانمند از شهرهای رقیب می شوند که مردم، نیروی کار و کارفرما را بهخوبی به هم متصل کنند و تحرک و جابهجایی روان و سریعی عرضه کنند. هنگامی که قابلیت حرکت در شهری دشوار میشود، آن شهر ظرفیت حیات بخشی اقتصادی خود، شامل ایجاد شغل، تولید و بهاشتراک گذاری ایده ها و نوآوری را از دست میدهد. گزافه نیست اگر بگوییم که وقتی شهرها دچار مشکل می شوند، اقتصادهای ملی آسیب جدی می بینند؛ چرا که مشکلات ایجادشده بر اثر ازدحام و راه بندان سنگین شهری، ازجمله عوامل مهم است. نتیجه اینکه مدیریت اقتصادی مناسب شهری با کاهش ازدحام، کاهش زمان سفر و افزایش قابلیت اطمینان زمان سفر، منافع اقتصادی زیادی ایجاد میکند.
هنگامی که از کسانی که در بیرون از منزل کار میکنند پرسیده شد، نامطلوب ترین و ناراحت کننده ترین زمانی را که در فعالیت های روزانه خود تجربه می کنید نام ببرید، به مدت زمان رسیدن به محل کار هنگام صبح و در مرحله بعد، به مدت زمان برگشتن به منزل هنگام عصر اشاره کردند. چنین پاسخ هایی نشان دهنده معضل بزرگ شلوغی و راه بندان های شدید شهرها و پرنوسان بودن زمان برآوردی سفر شهری و احتمال دیر رسیدن است و از سلب آسایش فردی و خستگی و فرسودگی جسم و اعصاب و روان فرد در سفرهای شهری حکایت دارد.
پژوهش های متعدد نشان میدهد که کاهش شلوغی و زمان سفر روزانه، باعث گسترش فرصت های شغلی و افزایش اشتغال، بهویژه برای محروم ترین اعضای جامعه میشود. راحتی و روانی سفرهای روزانه شهری باعث افزایش دامنه انتخاب نیروی کار در زمینه کارفرمای خود و انتخاب کارفرما در زمینه نیروی کار موردنیاز خود میشود و اشتغال، ثروت و رفاه بیشتر را برای جامعه به ارمغان می آورد.
هنگامی که به خیابان های اصلی و مرکز شهرهای بزرگ ایران نگاه می کنیم، در بیشتر ساعات روز، نه فقط دوچرخه سوار یا حتی دونده سریع، بلکه حتی رهگذری که گام های تندی برمیدارد، می تواند از سرعت حرکت خودروسوارها پیشی بگیرد؛ شهرهایی که خیابان های آنها عملا به پارکینگی برای خودروهای متوقف مانده تبدیل شده است و تعداد پرشمار موتورسیکلت های دودزا با صداهای گوشخراش که با ویراژ دادن، از پیاده روها و مسیر خلاف رفتن تلاش میکنند، از بین انبوه خودروها راهی برای خود پیدا کنند.
آشفتگی و بی قانونی در شهرها، همچنین باعث شده است تا مشاهده خودروهای دوبله و اگر عرض خیابان اجازه دهد، حتی سوبله پارک شده به صحنه عادی تبدیل شود. پدیده تاسف بار دیگر، مشاهده خودروهای پارک شده در کنار کوچه ها و حاشیه خیابان هاست که از گردوغبار و خاک نشسته روی آنها می توان حدس زد، هفته ها و حتی ماه ها این ارزشمندترین و پرکاربردترین زمین ها در سطح کشور را به رایگان به اشغال خود درآورهاند. در کنار این مساله، تعداد زیاد خودروهای روشن که در هوای گرم تابستان با شیشه های بالاکشیده در کنار خیابان یا کوچه ای متوقف شده اند و با سوزاندن بنزین گرانبها که به قیمت یارانه ای نزدیک به رایگان در اختیار آنها قرار میگیرد، از خنکای کولر خودرو لذت می برند، در حالی که بنزین می سوزانند و هوا را آلوده و ایجاد سروصدا و مزاحمت میکنند، خودرو به مکانی برای نشستن، انتظار کشیدن و صحبت و مذاکره تبدیل شده است.
آیا عنصر مشترک و عامل زیربنایی برای تبیین تمامی اتفاقات عجیب و غریب و غیراقتصادی وجود دارد؟ اگر درس «مبانی علم اقتصاد» یا «اقتصاد خرد یک» در دوره کارشناسی را گذرانده باشیم، می دانیم و آموزش دیده ایم که ازدحام، شلوغی، تشکیل صف، معطلی و اتلاف زمان یا بهطور خلاصه، کمبود عرضه (یا مازاد تقاضا) در جایی رخ میدهد که تقاضا از عرضه بیشتر باشد. تعیین قیمت صفر در رفت و آمد شهری و قیمت بسیار ارزان نزدیک به صفر برای سوخت مصرفی خودروها چنین تقاضای عظیم فزاینده ای را ایجاد کرده است. فقدان مدیریت واحد و یکپارچه شهری و سلطه مدیریت دولتی و حاکم نبودن نگاه هزینه - فایده بخش خصوصی و درنظر نگرفتن منافع فراگیر عمومی باعث شده است تا چنین اتفاقی در شهرها بیفتد.
مصرفکنندگان هنگام انتخاب و خرید کالاها و خدمات برای رفع نیازهای شخصی خود، به قیمتهای نسبی و نه کمیابی، گرانبهایی و پرهزینه بودن آنها نگاه میکنند. به عبارت دیگر، اگر قیمت کالایی «نسبت به» کالای دیگری ارزان باشد، اقدام به خرید و مصرف کالای اول میکنند و به این واقعیت که برای تولید و عرضه آن «واقعا» چقدر هزینه شده است، توجهی نمی کنند. اشاره به این نکته که در چند دهه گذشته، از فرط تکرار دلآزار و کسالت بار شده است، درباره یارانه دادن به سوخت خودروها (به جای مالیات گرفتن) است که سرریزها و اثرات خارجی منفی گوناگون آن باعث کاهش رفاه اجتماعی به شکل های گوناگون، مانند آلودگی، ازدحام و اتلاف وقت و اتمام سریع منابع پایان پذیر انرژی میشود.
معمولا هر زمان میخواهیم یک کالا یا خدمت عمومی را گران کنیم، این پرسش مطرح میشود که اگر بنزین را گران کردیم، چه بلایی سر فقرا می آید و چگونه گذران زندگی میکنند؟ نکته اینجاست که فقرا مگر برای تهیه خوراک، پوشاک یا رفتن به سینما و شهربازی پول پرداخت نمی کنند؟ در اصل دلیلی وجود ندارد که آنها چرا نباید و نمی توانند برای این مورد هم پول بدهند. نکته مهمتر اینکه وقتی استفاده از خیابان های شهر برای استفاده کننده هزینه داشته باشد، با توجه به درآمدهای متفاوت شهروندان، می توان هزینه های متفاوتی دریافت کرد و حتی به طبقات کم برخوردار جامعه به شکل حملونقل عمومی ارزان تر، یارانه داد.
در چند سال اخیر، به لطف تاسیس شرکتهای استارتآپی بخش خصوصی در بستر اینترنت، شاهد عرضه خدمت و تجربه جدید سفرهای شهری هستیم که با کمک اپلیکیشن و با هزینه کمتر و سرعت بیشتر و امنیت بالاتر، مسافرها را به راننده ها متصل میکند. در الگوریتم این خدمت برای سفرهای شهری، شیوه قیمتگذاری اوج بار (peak load pricing) وجود دارد که در ساعت های ترافیک سنگین یا تقاضای بالای مسافر صبح و عصر، کرایه بسیار بالاتری تعیین میکند و در روزهای تعطیل یا ساعات خلوت، کرایه های بسیار پایینی دارد و به این ترتیب کمک میکند تا جریان ترافیک متعادل و روان شود و ازدحام و شلوغی کاهش یابد. پیروی از روش قیمتگذاری «هزینه ازدحام» (congestion charge) برای مدیریت آمدوشد خودروها در ساعات اوج ترافیک، از روشهای مغفول مانده ای است که می تواند شهرها را قابلزیست تر و برای کار و زندگی مناسب تر کند.
منبع: دنیای اقتصاد
همچنین بخوانید