چهارشنبه 16 مهر 1404

مرد تنهای کاخ الیزه

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
مرد تنهای کاخ الیزه

دنیای اقتصاد: داستان کوتاه و تلخ آخرین دولت فرانسه، که تنها دستاوردش ثبت رکوردی برای کوتاهی دوران تصدی‌اش بود، به مثابه شرح وقایع یک فاجعه از پیش اعلام شده است. استعفای سباستین لوکورنو که وعده «گسست» از سیاست‌های گذشته را داده بود، خود تجسم اصرار لجوجانه رئیس‌جمهور امانوئل مکرون بر حفظ حلقه درونی راست‌میانه خود بود.

به نوشته نیویورک‌تایمز، این رویکرد زمانی کارساز است که رئیس‌جمهور کنترل پارلمان را در دست داشته باشد، اما مکرون فاقد این کنترل است. مجلس ملی فرانسه میان سه جناح متخاصم تقسیم شده است: راست افراطی ناسیونالیست به رهبری مارین لوپن، ائتلاف چپ و چپ افراطی به نمایندگی ژان - لوک ملانشون و یک جناح میانه تضعیف‌شده با وفاداری رو به افول به مکرون که دوره ریاست‌جمهوری‌اش رو به پایان است.

نتیجه این بن‌بست، روی کار آمدن پنج دولت در 21ماه گذشته و هرج‌ومرجی بوده که ایتالیای باثبات تحت رهبری جورجیا ملونی را به ابراز خرسندی واداشته است. نقطه اوج این بحران، رونمایی از کابینه لوکورنو بود که چیزی جز تکرار ناشیانه چهره‌های قدیمی نبود. حضور مجدد برونو لومر به‌عنوان وزیر دارایی که مسوول اصلی افزایش بدهی 4تریلیون دلاری فرانسه شناخته می‌شود، اقدامی تحریک‌آمیز تلقی شد و این دولتِ مرده به‌دنیاآمده، تنها 836دقیقه دوام آورد. اکنون مکرون به وضعیتی تنزل یافته که باید بدترین گزینه را از میان گزینه‌های ناخوشایند انتخاب کند.

آلن دوهامل، تحلیلگر برجسته، هشدار می‌دهد: «ما در حال رقصیدن بر روی ویرانه‌های نهادهایمان هستیم. اگر مکرون استعفا دهد، این به معنای مرگ جمهوری پنجم خواهد بود.» وضعیت کنونی شباهت زیادی به احتضار جمهوری چهارم در سال 1958 دارد؛ زمانی که بی‌ثباتی مزمن پارلمانی، شارل دوگل را به طراحی قانون اساسی جدید با تمرکز قدرت در دستان رئیس‌جمهور واداشت. مکرون هنوز آن اختیارات را دارد؛ اما کاملا به گوشه رینگ رانده شده است. گزینه‌های پیش روی او محدود و هر یک پرمخاطره است:

1. انحلال پارلمان: این اقدام که خواسته راست و چپ افراطی است، به احتمال زیاد به افزایش چشم‌گیر کرسی‌های حزب راست افراطی مارین لوپن در انتخابات آتی منجر خواهد شد.

2. تشکیل دولت توسط چپ‌میانه: کاری که مکرون تاکنون در برابر آن مقاومت کرده است.

3. تکرار مسیر فعلی: انتصاب یک چهره دیگر از حلقه خودی و امید به معجزه‌ای برای کسب رای اعتماد.

به گفته آن - شارلن بزینا، استاد حقوق عمومی، «ما گزینه‌ها برای یافتن یک دولت باثبات در این پارلمان را به پایان رسانده‌ایم. بهترین راه‌حل، انتخابات و انحلال پارلمان است تا حداقل اراده مردم روشن شود.» راست و چپ افراطی در پارلمان کنونی بر سر هیچ‌چیز جز خصومت شدید با مکرون و لزوم تغییری بنیادین در فرانسه توافق ندارند. نقش برجسته مکرون در صحنه جهانی با فروریختن پایگاه سیاسی‌اش در داخل همراه بوده است. این وضعیت، حس و حال ایالات متحده در سال 2016 را تداعی می‌کند؛ زمانی که مردم از سر استیصال به تغییری رادیکال در قالب دونالد ترامپ رای دادند. ونسان مارتینی، استاد علوم سیاسی، معتقد است مکرون «بیش از هر زمان دیگری در حال انکار کامل وضعیت سیاسی است و ما با یک بن‌بست مطلق روبه‌رو هستیم.»

واکنش‌های خارجی نیز به مکرون چندان خوشایند نبوده‌اند. دیمیتری مدودف در پیامی در شبکه ایکس نوشت: «رکورد: دولت فرانسه 14 ساعت دوام آورد. چون فرانسه رئیس‌جمهور ندارد. فقط یک وکیل مدافعِ زیرک برای کی‌یف، رفیقِ آلمان و بریتانیا و یک میانجیِ پرحرف برای آفریقا دارد. اما «مکرون» به فرانسه اهمیتی نمی‌دهد. حتی اسب‌های قزاق‌های ما که در سال 1814 وارد پاریس شدند، کار او را بهتر انجام می‌دادند....»

ژوردن باردلا، چهره جوان و محبوب حزب لوپن، تاکید می‌کند که «هیچ ثباتی بدون بازگشت به پای صندوق‌های رای ممکن نیست.» حزب او برای کسب اکثریت مطلق باید کرسی‌های خود را بیش از دو برابر کند؛ نتیجه‌ای که بعید اما غیرممکن نیست. حتی بدون اکثریت نیز، آنها می‌توانند با چپ افراطی برای لغو قانون نامحبوب افزایش سن بازنشستگی به 64سال متحد شوند؛ اقدامی که با توجه به کسری بودجه سرسام‌آور فرانسه، جنون سیاسی تلقی می‌شود. در نهایت، این بحران صرفا سیاسی نیست، بلکه ساختاری و مرتبط با قانون اساسی است. جمهوری پنجم فرانسه برای عملکرد صحیح، به یک اکثریت واضح حامی یا مخالف رئیس‌جمهور در پارلمان نیاز دارد و با پارلمانی چنین چندپاره، ناکارآمد است. لوکورنو در بیانیه پایانی خود از نبود روحیه سازش در میان احزاب انتقاد کرد و گفت «باید کشور را بر حزب مقدم دانست.» اما به نظر می‌رسد تعداد فزاینده‌ای از مردم فرانسه معتقدند که ناکارآمدی موجود در ساختار مستلزم منفجر کردن کل نظام سیاسی است.

الجزیره در گزارشی نوشت، لوکورنو، در آخرین تلاش خود کوششی را برای جلب حمایت فراحزبی و پایان دادن به بحران سیاسی عمیق این کشور آغاز کرد. او اکنون، به درخواست مکرون، گفت‌وگوهایی را با چهره‌های پارلمانی از جمله احزاب محافظه‌کار و راست - میانه آغاز کرده تا راهی برای خروج از بن‌بست بیابد. این ماموریت که از سوی کاخ الیزه «مذاکرات نهایی برای تعریف یک پلتفرم اقدام و ثبات» توصیف شده، باعث سردرگمی سیاستمداران و مردم شده است. این بحران ریشه در پارلمان معلق فرانسه دارد که پس از انتخابات سال گذشته شکل گرفت. لوکورنو پس از سقوط دولت قبلی بر سر بودجه ریاضتی، مامور تشکیل کابینه شد، اما کابینه‌اش به‌دلیل حضور چهره‌های تکراری و ترکیب جناحی مورد انتقاد قرار گرفت. درحالی‌که درخواست‌ها برای کناره‌گیری مکرون افزایش یافته، او همچنان تاکید دارد که دوره ریاست‌جمهوری خود را تا سال2027 به پایان خواهد رساند.

آیا مکرون می‌تواند مانع فروپاشی سیاسی فرانسه شود؟