شنبه 3 آذر 1403

مشورت‌ناپذیری شاه به روایت «علی امینی»؛ گوش می‌داد اما خلافش عمل می‌کرد!| پهلوی به‌روایت پهلوی‌_2

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
مشورت‌ناپذیری شاه به روایت «علی امینی»؛ گوش می‌داد اما خلافش عمل می‌کرد!| پهلوی به‌روایت پهلوی‌_2

علی امینی نخست‌وزیر ابتدای دهه چهل شمسی معتقد است شاه به مشورت معتقد نبود و همیشه خلاف مشورت‌ها عمل می‌کرد.

- اخبار سیاسی -

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، «علی امینی» نخست‌وزیر ابتدای دهه چهل شمسی بود و یکی از طراحان و افراد موثر در طرح اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه بود.

عمر نخست‌وزیری امینی به دلیل بدگمانی‌های شاه به وی عمر چندانی نداشت و بعد از نخست‌وزیری ارتباط وی با دربار محدود به شرکت در برخی جلسات عمومی بود؛ امینی در ماه‌های پایانی عمر سلطنت پهلوی مشورت‌هایی به شاه برای مهار انقلاب ارائه داد. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فرانسه رفت و به اپوزیسیون جمهوری اسلامی تبدیل شد و کسی بود که از مسعود رجوی و ابوالحسن بنی‌صدر بعد از فرار از ایران استقبال کرد.

تورم در دوره هویدا آن‌قدر بالا رفت که برای کنترلش پیشنهاد حبس و اعدام می‌دادند

وی در مصاحبه با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد یکی از اشکالات شاه را مشورت‌ناپذیری وی عنوان می‌کند: «وقتی می‌گوید معتقد به مشورت نیستم شما می‌خواهید چه‌کارش بکنید؟ می‌گوید مشورت می‌کنم خلافش را می‌کنم؛ هست دیگه... خب وقتی کسی برداشتش این باشه که اصلاً به مشورت معتقد نیست مشاور خصوصی غیرخصوصی فایده‌اش چیست؟»

.

تسنیم به‌مناسبت فرا رسیدن بهمن‌ماه و سالگرد 45سالگی انقلاب اسلامی، گزیده‌هایی از مصاحبه‌های سران رژیم پهلوی در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد را بازخوانی می‌کند:

«وقتی می‌گوید معتقد به مشورت نیستم شما می‌خواهید چه‌کارش بکنید؟ می‌گوید مشورت می‌کنم خلافش را می‌کنم. هست دیگه... خب وقتی کسی برداشتش این باشه که اصلاً به مشورت معتقد نیست خب این مشاور خصوصی و غیرخصوصی فایده‌اش چیست؟ این بعدها اظهار کرد که من مشورت می‌کنم خرابش می‌کنم آن‌وقت من نشنیده بودم واقعاً این‌که من شنیدم کلی مأیوس شدم. خب کسی معتقد به مشورت نیست این یعنی چه؟ خب اغلب ایرانی‌ها اگر دقت کرده باشید گوش می‌کنند اما ظاهراً به شما نگاه می‌کند اما باطناً گوش نمی‌کند...

به من می‌گفت آقای دفتری {اشاره به احمد متین‌دفتری} آمدند به من پیشنهاد کردند که یک کارخانه باطری می‌آورند قیمت باطری مثلاً می‌شود پانزده هزار، یه همچی چیزی! حالا فلان‌کس آورده شده بیست‌وپنج هزار. گفتم بنده می‌خواهم از اعلیحضرت سؤال بکنم که ایشان آمدند در ظرف مثلاً یک‌ساعت یا بیش‌تر توضیح دادند یک کارخانه می‌آورند؛ شما هم گفتید موافقید! خب این را به یک کمیسیون فنی مراجعه نکردید که آن‌ها ببینند این پیشنهاد آقای دفتری درست است یا غلط! شما آمدید و همین را تصویب کردید؟ آخر این درست است؟....»