دوشنبه 5 آذر 1403

معلم اخلاق بودن نیاز به ظرافت دارد

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
معلم اخلاق بودن نیاز به ظرافت دارد

حجت الاسلام میثم غلامی گفت: معلم اخلاق بودن و مسیر اخلاقی ترسیم کردن نیاز به ظرافت دارد و اگر این ظرافت‌ها رعایت نشود تبدیل به کلیشه و قضاوت غلط می‌شود.

حجت الاسلام میثم غلامی گفت: معلم اخلاق بودن و مسیر اخلاقی ترسیم کردن نیاز به ظرافت دارد و اگر این ظرافت‌ها رعایت نشود تبدیل به کلیشه و قضاوت غلط می‌شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و هشتمین قسمت از برنامه تلویزیونی «ایستگاه» به موضوع «اخلاق» اختصاص داشت. حجت الاسلام میثم غلامی، پژوهشگر و مترجم حوزه اخلاق میهمان این قسمت از برنامه بود.

مجری و راوی در ابتدای برنامه به بحثی که با دوستش درباره زیست و انتخاب اخلاقی داشت اشاره کرد و سپس به کوچه و خیابان رفت و از مردم پرسید وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرید که ظلم اتفاق افتاده چه کار می‌کنید؟

غلامی در ابتدای برنامه با اشاره به تعریف اخلاق گفت: برای اخلاق تعارف متعددی وجود دارد؛ یکی از تعاریف آن توانایی درک دیگری با حداکثر همدلی است. تعریف دیگر اخلاق هم این است که اخلاق به ما روشی یاد می‌دهد که بدانیم با محیط رفتارمان از آدم‌ها گرفته تا حیوانات و محیط زیست چطور رفتار کنیم که کمترین صدمه را به آن بزنیم و بیشترین ثمره را کسب کنیم. اخلاق انعطاف پذیری، کوتاه آمدن، کتک خوردن، کتک زدن و مؤدب بودن و امثال اینها در عین حال که به معنای اخلاق نیستند در لایه‌های زیرین خود به نوعی می‌توانند اخلاق هم باشند.

وی افزود: همدلی یعنی بتوانیم خودمان را جای دیگران بگذاریم. شاید بتوان گفت نهایت همدلی همان جمله معروف هر آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند است. این نوع نگاه در اخلاق به قاعده طلایی معروف است. البته درک کردن بقیه به معنی نادیده گرفتن حق خودمان و گردن کج کردن مقابل بقیه نیست. اخلاق لایه پیچیده‌ای از درک طرف مقابل و عمل متناسب در برابر آن است. بعضی مؤلفه‌ها مثل مهربانی، شفقت و انصاف پایه‌های اخلاقند اما برای هرکدام از اینها هم می‌توان مثال نقش آورد و غیراخلاقی نامیدشان به همین خاطر شاید بهتر باشد بگوییم اخلاق مجموعه‌ای از این مؤلفه هاست. اگر بخواهیم والاترین لایه اخلاق یعنی اخلاق الهی را تعریف کنیم باید بگوییم در اخلاق الهی آدم‌ها طوری رفتار می‌کنند که به قرب الهی و تعالی برسند پس اگر یک دزدی بخواهد ما به او کمک کنیم تا مثلاً برود نان شب بخرد درواقع ما به او کمک نکردیم و رفتار اخلاقی نداشتیم بلکه خرابکاری و رفتار غیراخلاقی کردیم چون مانع رشد او شدیم.

غلامی گفت: اگر اخلاق را بخواهیم به مفاهیم دم دستی مثل مهربانی و اینها تقلیل دهیم خب دایره آن را محدود کردیم اما در حال حاضر اخلاق در دنیا لایه‌های جدیدی پیدا کرده و در حوزه‌های دیگری مثل پزشکی، محیط زیست تسری پیدا کرده است. آزار نرساندن به دیگری یک محور مهم در اخلاق است اما تنها معیار زیست اخلاقی نیست.

این مترجم کتاب افزود: نمی‌توان به طور واضح مرزهای اخلاقی را مشخص کرد اما قاعده طلایی اخلاق که بالاتر هم اشاره کردیم میان همه ادیان و ملت‌ها تقریب پذیرفته شده است. بر اساس این قاعده هر آنچه برای خودت می‌پسندی برای خودت بپسند و هرآنچه برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند. البته این را هم باید گفت که عمل کردن به همه قواعد اخلاقی امکانپذیر نیست اما خب این قاعده تا حد زیادی کمک می‌کند تا ما زیست اخلاقی داشته باشیم.

این کارشناس حوزه اخلاق در مورد موضوع زرنگی کردن گفت: زرنگی کردن لزوماً و همیشه یک کار غیراخلاقی نیست اما خیلی از زرنگی‌ها منجر به بی اخلاقی می‌شود حتی اگر خودمان متوجه آن بی اخلاقی نشویم. یکی از مهم‌ترین لوازم اخلاقی بودن، آرام بودن است ما خیلی وقت‌ها می‌خواهیم اخلاقی رفتار کنیم اما چون عجله می‌کنیم. خرابکاری می‌کنیم. خیلی وقت‌ها در دعواها ما باید پیش از هر کاری باید طرفین دعوا را به آرامش دعوت کنیم چون با آرام شدن آنها، غبار بی اخلاقی از بین می‌رود و شاید دیگر حتی احتیاجی به پادرمیانی ما نباشد.

غلامی در پایان افزود: معلم اخلاق بودن و مسیر اخلاقی ترسیم کردن نیاز به ظرافت دارد و اگر این ظرافت‌ها رعایت نشود تبدیل به کلیشه و قضاوت غلط می‌شود. این را هم بگویم، من چیزی که امروز مد شده و همه می‌گویند قضاوت نکن را قبول ندارند چون شدنی نیست ما باید تلاش کنیم قضاوت غلط نکنیم. اخلاقی بودن و دعوت به اخلاق کار راحتی نیست. خیلی از افرادی که نمی‌توانند اخلاقی رفتار کنند به دلیل این است که نمی‌توانند مسائل را تحلیل کنند. نکته دیگر این است که ما برای زیست اخلاقی باید یکسری قواعد داشته باشیم مثلاً این قاعده را سرلوحه خود قرار دهیم که باید همواره منصفانه رفتار کنیم و قائل به عمل این قاعده باشیم در این صورت می‌توانیم گلیم خودمان را در امر اخلاقی بیرون بکشیم.