«موزه بدون کارکنانش دیگر موزه نیست»
«یادمان باشد که هر نهاد هر چقدر حساس و امکان بحران را داشته باشد باید این حساسیت را در حوزه کارکنان آن نهاد نیز در نظر گرفت، یعنی ارزشدهی به کار در نهادی چون موزه در واقع درک خود نهاد است که امروزه نیاز جدی جامعه فرهنگی ماست، نیازی که میتوان آن را این طور تعبیر کرد؛ "موزه بدون کارکنانش دیگر موزه نیست."»
به گزارش ایسنا، در یادداشتی که رضا دبیرینژاد همزمان با روز جهانی «کارکنان موزه» در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است: «به طور معمول وقتی صحبت از موزه میشود همه متوجه مجموعهها و آثار موجود در موزهها می شوند و موزه را برابر با این آثار نفیس میدانند. همان چیزی که خیلی وقتها از آن با عنوان «گنجخانه» یاد میشود. اما موزههای امروز دیگر فقط آثار نیستند. اگر امروز موزه را یک نهاد اجتماعی یا یک قطب فرهنگی فعال و اثربخش میشماریم این فعالیت و پویایی تنها با حضور مجموعهها و آثار حاصل نمیشود.
زنده بودن و اثر بخشی موزه حاصل مجموعهای از نیروهای انسانی متنوع است که از حفاظت، تا نمایش، برنامهریزی و راهنمایی موزهها را برعهده دارند و اگر قرار است موزهها به نهادی زنده تبدیل شوند با همین نیروی انسانی است که زندگی و تحرک به موزهها وارد میشود.
نیروهایی که کمتر دیده میشوند و در سایه ساختمان و آثار موزهها پنهان هستند و تنها وقت گلایهها و کمبودها مورد هدف قرار میگیرند. اما حضور و باز بودن و میزبانی چند صد موزه موجود کشور وابسته به چند هزار کارکنانی است که باید در فصول و شرایط مختلف از روزهای تعطیل تا روزهای عید و ساعتهای بیشتر پذیرای بازدیدکنندگان باشند و در لایههای پنهانتر از امنای اموال موزهای تا گاه پژوهشگران و حفاظتگرانی که مسئولیت این مجموعهها را به عهده دارند و باید پاسخگوی این مسئولیت باشند.
حالا چند سالی است که به همت چند نهاد مردمنهاد موزهای، 22 اکتبر به عنوان روز جهانی کارکنان موزهها نامگذاری شده است تا جامعه و متولیان آن را متوجه اهمیت این بخش کمتر دیده شده این نهادهای اجتماعی کنند که موزه بدون کارکنانش دیگر موزه نیست و موزه بدون کارکنانش دیگر زنده نخواهد بود و هیچ راهی را نخواهد رفت و به یک مکان منجمد بیروح تبدیل خواهد شد و اگر بنیانگذاران موزهها به اهمیت پویایی موزهها پی برده و به دنبال نهادی اجتماعی هستند باید ساختار موزهها را دریابند و این شاید امروزه مهمترین چالش موزههای ایران است و بسیاری از ضعف و کمبودهای موزههای ایران را به توان در ضعف کمی و کیفی این بخش جست، چیزی که حتی کمتر دیده میشود و پیگیری میشود.
از سوی دیگر این روز فرصتی است که به کمبودهای کارکنان موزهها توجه کنیم کمبودهایی که در تناسب با اهمیت جایگاه موزهها و مجموعههایشان قابل توجه است و هیچگاه دیده نشده و در شمار سختی مشاغل ثبت و قانونی نشده است.
در یکسال گذشته عدم شناخت کار در موزه و سختیهای آن در بحران کرونا خودش را به گونهای دیگر نشان داد تا حدی که گاه ستاد بحران کرونا فراتر از عنوان مراکز فرهنگی یا تفریحی مجبور به تأکید برنامه موزه به عنوان مراکز خاص شد تا متولیان را متوجه شرایط موزه در بحران بسازد.
یادمان باشد که هر نهاد هر چقدر حساس و امکان بحران را داشته باشد باید این حساسیت را در حوزه کارکنان آن نهاد در نظر گرفت و ارزشدهی به کار در نهادی چون موزه در واقع درک خود نهاد است که امروزه نیاز جدی جامعه فرهنگی ماست.»
انتهای پیام