«ناجورها»؛ بازنمایی سطحی از طبقه مرفه در سینمای تجاری

مهسان فراست، منتقد سینما در نقدی از فیلم سینمایی ناجورها که این روزهای روی پرده سینما به نمایش گذاشته شده است، سخن گفت.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ زهرا بالاور - کمدی سینمایی ناجورها به کارگردانی محمدحسین فرحبخش، تهیه کنندگی عبدالله علیخانی و محمدحسین فرحبخش و نویسندگی مصیب حنایی از پنجم شهریور ماه در سینماهای سراسر کشور به نمایش درآمد. از این رو به نقد این اثر سینمایی با مهسان فراست منتقد سینما پرداختیم.
مهسان فراست منتقد سینما درباره فیلم سینمایی ناجورها که این روزها روی پرده سینماهای سراسر کشور است، بیان کرد: فیلم «ناجورها» از جمله آثاری است که بیش از هر چیز، نشانهای از گسترش نگاه اقتصادی و سودمحور در سینمای امروز ایران به شمار میآید. ناجورها اثری است که در ظاهر، تلاش دارد مخاطب عام را سرگرم کند؛ اما در عمل از ارائه هرگونه مضمون عمیق اجتماعی یا تحلیل روانشناختی بازمیماند. معتقدم حضور پژمان جمشیدی که به چهرهی تثبیتشده سینمای کمدی تجاری بدل شده و ترکیب بازیگران آشنا، نشانهای از تکیه تولیدکنندگان بر فرمولهای تکراری و تضمینشدهی فروش است. اما با این حال، اتکای صرف به چهرهها و شوخیهای مصرفی، سبب شده فیلم نه در سطح روایت و نه در محتوا، دستاورد تازهای ارائه ندهد.
وی ادامه داد: بنظرم ناجورها تلاش میکند تا با نمایش زندگیهای تجملی و طبقه مرفه، نوعی جذابیت بصری و فانتزی طبقاتی بیافریند، اما در شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی، چنین نمایشهایی نه تنها از واقعیت فاصله دارند، بلکه بهنوعی از بیتوجهی فرهنگی نسبت به مسائل معیشتی اکثریت جامعه حکایت میکنند.
وی افزود: همچنین معتقدم این شکاف میان تصویر سینمایی و زیست واقعی مخاطب، موجب گسستی عاطفی میشود که در نهایت، ارتباط تماشاگر با اثر را از میان میبرد.
فراست تاکید کرد: از منظر جامعهشناسی فرهنگی، بازتولید چنین روایتهایی به تدریج به پایین آمدن سطح سلیقهی عمومی و در نتیجه، تضعیف گفتمان جدی در سینمای ایران میانجامد. تداوم نگاه سودمحور در تولید آثار طنز، بدون پشتوانهی تفکر انتقادی یا محتوای فرهنگی، نه تنها کمکی به رونق سینما نمیکند، بلکه به فرسایش سرمایهی هنری آن منجر میشود.
سینمای ایران نیازمند اثری بازتاب دهنده است
وی با اشاره به نیازمندی سینمای ایران در وضعیت فعلی گفت: سینمای ایران نیازمند آثاری است که ضمن حفظ جذابیت و مخاطبمحوری، بتوانند از سطح سرگرمی صرف عبور کرده و با زبان هنر، مسائل اجتماعی و انسانی را بازتاب دهند. تا زمانی که معیار اصلی تولید، تنها «بازگشت سرمایه» باشد، نه «تأثیر فرهنگی»، سینما به ابزاری مصرفی و زودگذر بدل خواهد شد.
فراست در پایان گفت: در نهایت، «ناجورها» بیش از آنکه یک فیلم باشد، نشانهای از بحران محتوایی در بخشی از سینمای امروز ایران است؛ سینمایی که میان سرگرمسازی و معناپردازی، راه نخست را انتخاب کرده و در نتیجه، نه سرگرم میکند و نه معنا میآفریند. «ناجورها»، بازتابی است از یک بحران عمیقتر، فاصلهی روزافزون میان سینمای ما و واقعیت مردم.