نباید به بهانه داستانسرایی خدشهای به اصل عاشورا وارد شود / «غمنامه» اثباتی بر متقن بودن مقتل «مثیرالاحزان»
محمدرضا هوری میگوید: در جریان ترجمه مقتل «مثیرالاحزان» که با عنوان «غمنامه» منتشر شده است، به بررسی استنادات تاریخی این مقتل پرداخته و اثبات کرده است که 95 درصد موارد ابن نما در این مقتل، متقن و دارای سندیت تاریخی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مقتلنویسی از واقعه کربلا از قرن دوم آغاز شد و تا قرنها ادامه داشت. هرچند در مستند بودن برخی از این مقاتل در میان کارشناسان بحث است، اما بسیاری بر این باورند که مقاتلی که در قرون دوم تا پنجم نوشته شدهاند، به نسبت آثاری که از قرن هفتم و هشتم و یا حتی بعد از آن به دست رسیدهاند، از ارزش بیشتری از منظر سندیت و موثق بودن، برخوردارند؛ چرا که نگارندگان این دسته از آثار کوشیدهاند تا با ارائه اسناد مورد اطمینان، دقیقترین روایت را از واقعه کربلا داشته باشند؛ حال آنکه به نظر میرسد آثاری که در دوره استیلای مغولان نوشته شدهاند، در پارهای از مباحث، از نظر صحت دچار خدشه باشند.
در میان همه مقاتل نوشته شده، برخی مقاتل همچون طبقات الکبری، تاریخ طبری، ارشاد، لهوف و... بیشتر شناخته شدهاند و برخی دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، یکی از این مقاتل مثیرالاحزان است. که در قرن هفتم توسط ابن نمای حلی نوشته شده است، شهر حله و قرن هفتم، محل و زمان شکوفایی نسل جدیدی از علمای شیعه بود. علمایی که چون ستاره بر تارک آسمان درخشان جهان تشیع میدرخشند. نام آشنایانی همچون علامه حلی و سیدبن طاووس. نجمالدین جعفربن ابیابراهیم ملقب به ابن نمای حلی یکی از ستارگان گمنام و بیبدیل این دیار است. شهرت وی به مقتل معروفش مثیرالاحزان است. اهمیت و جایگاه این مقتل چنان است که مرجع زمان خود برای ذکر مصیبت و مرثیهخوانی اباعبدالله علیه السلام بوده و پس از گذشت چند قرن علمای بنامی همچون علامه مجلسی از آن بهره جستهاند.
محمدرضا هوری نویسنده اخیراً ترجمهای داستانی از این مقتل را با عنوان «غمنامه» به کوشش انتشارات کتابستان معرفت پیش روی مخاطب قرار داده است، او که پیشتر قلم خود را در رمان دینی «هادی» به کار بسته بود، اینبار به سراغ مقتل کمتر شناخته شده مثیرالاحزان رفته و علاوه بر ترجمهای روان و خوشخوان و داستانی از این مقتل، به رفع شبهات و تناقضات مطرح شده درباره مستند بودن این مقتل پرداخته است.
خبرگزاری تسنیم با این نویسنده درباره ترجمهای داستانی از مقتل «مثیرالاحزان» به گفتوگو نشسته است، این گفتوگو به شرح ذیل است:
*تسنیم: کتاب «غمنامه» ترجمهای داستانی از مقتل مثیرالاحزان است، مقتلی که در بین مقاتل کمتر شناخته شده است، معمولا نویسندگان به سراغ لهوف میروند، چه شد که شما این مقتل را انتخاب کردید؟
در جریان تحقیق درباره مقاتل به این نتیجه رسیدم که نخستین اسمی که از مقتل به ذهن مخاطب متبادر میشود، مقتل لهوف است، برخی از علما و مقاتل حقشان این نیست که گمنام بمانند، یکی از این مقاتل مثیرالاحزان بود که توسط نجمالدین جعفربن ابیابراهیم ملقب به ابن نمای حلی در قرن هفتم نوشته شده است، ابن نما از اساتید سیدبن طاووس و علامه حلی است، اما نه آثاری از او باقی مانده و نه اسمی، تنها اثری که به صورت رسمی از او باقی مانده است، همین مثیرالاحزان است که جایگاهش در میان مخاطب نیز کمتر دیده شده است.
*تسنیم: تاکنون ترجمه دیگری از این مقتل نیز انجام شده است؟
در بررسیها مشاهده کردم که ترجمهای متعلق به دهه 80 از این مقتل موجود است که ترجمهای عادی و تحتالفظی است، مترجم نیز اضافاتی بر متن داشته است، اما ابن حلی میگوید مقاتل یا زیادند یا جزئی، من حد وسطی را انتخاب کردم تا هم حوصله مخاطب سر نرود و هم اصل قضیه نیز دریافت شود. از سوی دیگر چون سبک روایی برای این مقتل انتخاب شده است، دست مترجم نیز باز است تا ترجمهای روان و گویا داشته باشد.
*تسنیم: اعتبار مقتل مثیرالاحزان چگونه است؟ به لحاظ اعتبار منبع و سند مورد اعتماد است؟
برخی نسبت به این مقتل خرده گرفته و نقدی نیز وارد کردند که ابن نمای حلی روایات را به صورت سلسله سند نیاورده و فقط آخرین راوی را ذکر کرده است و با توجه به فاصله زمانی که ابننما با واقعه عاشورا دارد، به کار خدشه وارد میشود، در حالیکه این کار جهت اختصار بوده و مخاطب عادی سلسله سند به کارش نمیآید.
«در غمنامه» اثبات کردم مقتل مثیرالاحزان متقن است
من در غمنامه، علاوه بر اینکه تلاش کردم تا ترجمه روان و داستانیوار از مقتل داشته باشم، سندها را بررسی و ثابت کردم که با وجود اینکه بر ما روشن نیست که چرا ابن نمای حلی اشتباهاتی ریز و سهوی در این مقتل داشته و برخی وقایع را پس و پیش ذکر است، اما مطالب اصلی متقن است، من به بررسی مقاتل و کتب تاریخی قبل از قرن هفتم که به بررسی تاریخ صدر اسلام پرداخته است، پرداختم و اثبات کردم که مطالب ذکر شده در مقتل ابن نما متقن است و مطلبی خلاف شرع و خلاف واقع نیاورده است، تنها در مواردی اندک که آن هم زیاد نیست، اشتباهاتی داشته است. در مجموع 95 درصد مطالب مقتل ابن نما متقن بود و تنها 5 درصد موارد پس و پیش شده بود.
«عاشورات» گامی ابتدای مسیر استفاده عمیق از متون دینی در داستان مدرن استدر «غمنامه» چند کار را علاوه بر ترجمه انجام دادم، اول اینکه، به تصحیح و ثبت منابعی که مولف از ذکر آنان به هر دلیلی خودداری کرده است، پرداختیم، در این امر از منابع متقدم شیعه و سنی صاحب مقتل استفاده شد، دوم اینکه در مثیرالاحزان همان طور که گفتم، تقدم و تأخر برخی از وقابع با توجه به مقاتل متقدم رعایت نشده است که این مسئله نیز اصلاح و در پینوشت ذکر شد.
* تسنیم: درغمنامه ترجمهای داستانکوار ارائه کردید، کمی درباره شیوه کار توضیح دهید؟
بله، من مقتل را به صورت بریده بریده نوشتم، هر منزل را به صورت داستانکوارهایی پیوسته به هم زنجیروار ذکر کردم. با توجه به ایتکه سیاست ابن نما بر اختصار بود، من تلاش کردم با استفاده از ادبیات داستانی برخی خلأها را جبران کنم.
*تسنیم: یکی از کارهای جالب، انتخاب تکبیتی یا دوبیتیهایی اول هر فصل کتاب است، این اشعار چگونه و چرا انتخاب شدند؟
بله، ما برای جذابیت متن با کمک دوستان ناشر شعرهایی را برای هر بخش انتخاب کردیم که مناسب با حال آن فصل است، و علاوه بر حفظ انسجام اصلی اثر، ارتباط معنایی نیز دارند. از دوستان ناشر برای انتخاب این اشعار کمک گرفتم، دلیل آوردن اشعار نیز این بود که شعر معمولا بیشتر از متن روحیه مخاطب را درگیر میکند.
برخی مقاتل بازگشت اسرا به مدینه و خطبه امام سجاد را نادیده گرفتهاند
*تسنیم: در غمنامه تنها به مقتل پرداختید یا وقایع پیش و پس از آن نیز مطرح شده است؟
تلاش ما موجز بودن متن بود، ابن نما در مقتل خود فضیلتهایی درباره اباعبدالله (ع) و دوران کودکی ایشان را نیز آورده بود، من سعی کردم اصل واقعه عاشورا را در نظر بگیرم، با مرگ معاویه و خلافت یزید داستان را شروع کرده و تا عاشورا، اسارت اهل بیت امام (ع) و بازگشت به مدینه ادامه پیدا میکند. متاسفانه برخی مقاتل بازگشت اسرا و خطبه امام سجاد (ع) را نادیده میگیرند.
«غمنامه» میتواند شروعی برای ورود مخاطب نوجوان به ادبیات عاشورایی باشد
*تسنیم: مخاطب هدف مدنظر شما چه بود؟ آیا برای مخاطب بزرگسال اثر را نگارش کردید یا نگاهی به مخاطب نوجوان نیز داشتید؟
مخاطب عام است، ولی هم زبان زبان سادهای است، هم چون داستانکوار و کوتاه کوتاه است، برای مخاطب نوجوانی که میخواهد مقتل خوانی را آغاز کند، و بداند در کربلا چه گذشت، مناسب است، یقینا این اثر میتواند مقدمهای برای شروع ورود مخاطب نوجوان به ادبیات عاشورایی باشد.
* تسنیم: تاکنون روایتهای داستانی متعددی از مقاتل عاشورا منتشر شده است، وجه تمایز اثر شما با ین آثار علاوه بر تفاونت در مقتل مورد استفاده در چیست؟
اول از همه بحث اختصار است، مطالب ضرروی که اصل داستان را نمایان میکند، آورده است، از اتفاقات حاشیهای برای پیشبرد داستان استفاده نشده است، ما 3 شخصیت اصلی داریم، امام حسین (ع)، حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع). علاوه بر آن در ترجمه، من از ترجمه تحتالفطی و خشک که مورد اقبال عموم نیز نیست، فاصله گرفتم. با این حال در اصل کار دخالتی نداشتم، نقل قولها و دیالوگها را دست نخورده ترجمه کردم، اضافاتی به قول معصوم و شخصیت وارد نکردم، اما در فضاسازی مثلا کاخ ابن زیاد و... تخیل را وارد کردم.
* تسنیم: به عنوان یک نویسنده تلاش ادبیات داستانی در عرصه عاشورا را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مورد واقعه عاشورا اگر مباحث داستانی را بررسی کنیم مشاهده خواهیم کرد که هنوز بسیار جای کار وجود دارد، اما از دهه 80 به بعد هرچه به دهه 90 نزدیک میشویم، بیشتر با ادبیات داستانی در این زمینه مواجه میشویم، از پیشگامان این عرصه نیز سیدمهدی شجاعی است که با آثار شاخص خود همچون «آفتاب در حجاب» فتح بابی به بحث داستان با موضوع عاشورا داشت، در مجموع هر نویسندهای از یک زاویه به ماجرا نگاه کرده است، اما با نواقصی روبرو هستیم، برای نمونه در مورد جناب مسلم کتابی داستانی نداریم، همه تصوراتمان همان چند روزی است که مسلم در کوفه بوده و اهل کوفه هم پشتش را خالی کردند، اما پیشینه و اینکه چه شد که امام مسلم را فرستاد، میتواند بابی باشد برای داستاننویسی.
نباید به بهانه داستانسرایی خدشهای به اصل واقعه عاشورا بزنیم
یقیناً برای عظمت واقعهای مثل عاشورا که دنیا را تحت تاثیر قرار داده است، این حجم از ادبیات داستانی منتشر شده کافی نیست، در کنار افزایش کمی، باید توجه داشته باشیم که دچار تحریف نشویم، برای اینکه داستانسرایی خوبی داشته باشیم، اصل ماجرا را خدشهدار نکنیم.