«نجات آب» 36 | توسعه مدلهای شبیهساز مصرف آب در مقیاس مزرعه
توسعه مدلهای دوقلوی دیجیتال و شبیهسازهای مصرف آب در مزرعه میتواند به شناسایی نقاط بحرانی و بهبود تصمیمها کمک شایانی داشته باشد.
خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی در دنیای امروز، آب یک عامل استراتژیک در توسعه پایدار کشاورزی، صنعت و امنیت غذایی است. با وجود این، توزیع نابرابر، محدودیتهای آبوهوایی و فشارهای جمعیتی، بحران آب را به یکی از چالشهای ساختاری قرن بیستویکم تبدیل کرده است. در این میان، کشاورزی که بیش از 70 درصد از آبهای شیرین جهان را مصرف میکند نقشی محوری در هرگونه استراتژی مدیریت آب ایفا میکند.
بیشتر بخوانید
«نجات آب» 32 | احیای قناتها با فناوری نوین «نجات آب» 33 | طراحی اپلیکیشنهای محلی مدیریت آبیاریدر حالیکه بسیاری از کشورها هنوز به روشهای سنتی آبیاری متکیاند، تحولات فناورانه و مفهومی در دهههای اخیر نشان دادهاند که بهرهوری آب در سطح مزرعه میتواند نقطه عطفی در کاهش هدررفت و افزایش کارایی باشد. این بهرهوری تنها به معنای استفاده کمتر از آب نیست، بلکه بهمعنای تولید بیشتر با همان حجم آب یا حتی کمتر است. چنین رویکردی مستلزم درک عمیق از الگوهای مصرف، شرایط خاک، نیازهای گیاه و پویاییهای آبوهوایی است.
این مقاله با تمرکز بر «توسعه مدلهای شبیهسازی مصرف آب در مقیاس مزرعه»، به دنبال ارائه چارچوبی است که بتواند این درک را بهصورت ساختارمند و قابلاجرا در اختیار ذینفعان قرار دهد. چنین مدلهایی نهتنها ابزاری برای پیشبینی هستند، بلکه راهنمایی عملیاتی برای تصمیمگیریهای روزمره در مزرعه فراهم میکنند. در ادامه، ضرورت چنین رویکردی و جایگاه آن در نظامهای آبیاری مدرن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ضرورت و اهمیت
درست پس از آنکه ابعاد بحران آب در سطح جهانی آشکار شد، پرسش اصلی این بود که چگونه میتوان مصرف آب در بخشی که بیشترین سهم را دارد یعنی کشاورزی بهگونهای بازتعریف کرد که هم بهرهوری افزایش یابد و هم امنیت غذایی تضمین شود. پاسخ به این پرسش، بدون شک، در توسعه ابزارهایی نهفته است که بتوانند رفتار سیستم آبیاری را در سطح مزرعه شبیهسازی کنند.
مدلهای شبیهسازی مصرف آب در مقیاس مزرعه، با ترکیب دادههای هواشناسی، خاکشناسی، گیاهشناسی و هیدرولوژیکی، امکان پیشبینی دقیقتری از نیاز آبی محصولات فراهم میکنند. این امر هم به کشاورزان کمک میکند تا زمان و مقدار آبیاری را بهینه کنند، و هم به سیاستگذاران اجازه میدهد تا برنامههای تخصیص آب را بر اساس واقعیتهای مزرعهمحور طراحی کنند.
در کشورهایی با منابع آب محدود، مانند ایران یا هند، چنین مدلهایی میتوانند نقشی کلیدی در کاهش فشار بر آبخوانها و جلوگیری از بیابانزایی ایفا کنند. همچنین، در شرایطی که تغییرات آبوهوایی، الگوهای بارش و دما را دگرگون میکند، این مدلها بهعنوان سیستمهای هشدار زودهنگام عمل میکنند. بهویژه در مواجهه با خشکسالیهای پیدرپی، توانایی پیشبینی کمبود آب در سطح مزرعه میتواند تفاوت میان موفقیت و شکست یک فصل کشت باشد.
در این راستا، توسعه چنین مدلهایی دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک است که هم از نظر محیطزیستی و هم از دیدگاه اقتصادی، ارزش سرمایهگذاری بلندمدت دارد.
چالشهای فعلی
با وجود پیشرفتهای قابلتوجه در مدلسازی آب، بسیاری از کشاورزان بهویژه در مناطق روستایی و کمدرآمد هنوز از این ابزارها بهرهمند نشدهاند. یکی از چالشهای اصلی، پیچیدگی ذاتی این مدلهاست. بسیاری از آنها نیازمند دادههای دقیق و پیوسته از نوع خاک، رطوبت، تبخیر - تعرق و شرایط آبوهوایی هستند که در بسیاری از مناطق در دسترس نیست.
علاوه بر این، حتی در جاهایی که دادهها موجود باشند، فقدان زیرساختهای فنی و آموزشی مانع از استفاده مؤثر از این مدلها میشود. کشاورزان اغلب با رابطهای کاربری پیچیده یا خروجیهای فنیِ غیرقابلتفسیر روبهرو هستند. این شکاف بین دانش فنی و کاربرد عملی، یکی از بزرگترین موانع در گسترش مدلهای شبیهسازی در سطح مزرعه است.
در عینحال، عدم هماهنگی بین سیاستهای آبی و کشاورزی نیز این چالش را تشدید میکند. بسیاری از برنامههای دولتی هنوز بر اساس حجم کل آب تخصیصیافته طراحی شدهاند، نه بر اساس بهرهوری آن در سطح مزرعه. این رویکرد کلاننگر، اغلب از انگیزههای فردی برای بهینهسازی مصرف آب میکاهد.
در نهایت، مسائل مالکیت داده و حریم خصوصی نیز در عصر دیجیتال، چالشهای جدیدی ایجاد کردهاند. کشاورزان نگران هستند که اطلاعات مزرعهشان در اختیار شرکتهای بزرگ قرار گیرد یا برای اهدافی فراتر از مدیریت آب استفاده شود. این نگرانیها، اعتماد لازم برای پذیرش فناوریهای نوین را کاهش میدهد.
اثر راهکار، در رفع چالشها
راهکارهای مبتنی بر دوقلوهای دیجیتال و مدلهای شبیهسازی میتوانند نور امیدی را روشن کنند. این مدلها، با سادهسازی پیچیدگیهای سیستم آبیاری و تبدیل آن به خروجیهای کاربردی مانند زمان بهینه آبیاری یا مقدار توصیهشده آب میتوانند شکاف بین دانش فنی و عمل را پُر کنند.
یکی از مهمترین اثرات این راهکار، افزایش شفافیت در تصمیمگیری است. وقتی کشاورز بداند که چرا و چگونه باید آبیاری کند، احتمال پذیرش و اجرای توصیهها بهشدت افزایش مییابد. این شفافیت همچنین به سیاستگذاران کمک میکند تا برنامههای تشویقی مانند کمکهزینه برای سیستمهای آبیاری هوشمند را بر اساس شاخصهای بهرهوری طراحی کنند، نه صرفاً بر اساس حجم آب مصرفی.
همچنین، با یکپارچهسازی این مدلها با فناوریهای دیجیتال مانند سنسورهای رطوبت خاک، تصاویر ماهوارهای و پلتفرمهای موبایل میتوان دادههای لازم را بهصورت خودکار جمعآوری و تحلیل کرد. این امر نهتنها هزینههای نیروی انسانی را کاهش میدهد، بلکه دقت پیشبینیها را نیز افزایش میبخشد.
در نهایت، مدلهای شبیهسازی میتوانند بهعنوان ابزاری برای آموزش و ظرفیتسازی عمل کنند. با نمایش بصری اثرات تصمیمات مختلف بر مصرف آب و عملکرد محصول، کشاورزان بهتدریج دانش خود را ارتقا میدهند و بهجای وابستگی کامل به سیستم، تصمیمگیری آگاهانهتری دارند.
روش انجام راهکار
برای تحقق راهکار مبتنی بر مدلهای شبیهسازی مصرف آب در مقیاس مزرعه، یک چارچوب چندمرحلهای ضروری است. اولین گام، جمعآوری دادههای پایه است. این دادهها شامل خصوصیات خاک (مانند ظرفیت نگهداری آب)، دادههای هواشناسی (دما، رطوبت نسبی، سرعت باد)، و اطلاعات گیاهی (مرحله رشد، ضریب گیاهی) میشود. در مناطقی که ایستگاههای هواشناسی وجود ندارد، میتوان از دادههای ماهوارهای یا مدلهای هواشناسی منطقهای استفاده کرد.
مرحله بعدی، انتخاب یا توسعه مدل مناسب است. مدلهایی مانند AquaCrop (توسط فائو توسعهیافته)، CropWat، یا SWAP از جمله ابزارهای شناختهشدهای هستند که برای شبیهسازی تعادل آب در مزرعه طراحی شدهاند. این مدلها معمولاً بر اساس معادلات فیزیکی و تجربی کار میکنند و نیاز آبی گیاه را بر اساس تبخیر - تعرق پتانسیل و واقعی محاسبه میکنند.
اما کلید موفقیت، در سفارشیسازی مدل برای شرایط محلی است. یک مدل عمومی بدون کالیبراسیون، ممکن است خطاهای قابلتوجهی داشته باشد. بنابراین، مرحله سوم شامل کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل با استفاده از دادههای واقعی از مزرعه است. این فرآیند ممکن است چند فصل کشاورزی طول بکشد، اما نتیجه آن، یک ابزار قابلاعتماد برای تصمیمگیری است.
در نهایت، ادغام این مدل با رابطهای کاربری ساده مانند اپلیکیشنهای موبایل یا پیامکهای توصیهآبیاری میتواند اطمینان حاصل کند که خروجی مدل بهدرستی به کشاورز منتقل شود و در عمل مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیرات اقتصادی
درست همانطور که مدلهای شبیهسازی میتوانند مصرف آب را کاهش دهند، تأثیرات اقتصادی آنها نیز قابلتوجه است. اولین و واضحترین مزیت، کاهش هزینههای آبیاری است. با بهینهسازی زمان و مقدار آب، کشاورزان نهتنها از هدررفت آب جلوگیری میکنند، بلکه هزینههای انرژی مرتبط با پمپاژ آب که در بسیاری از مناطق بخش قابلتوجهی از هزینههای تولید را تشکیل میدهد را نیز کاهش میدهند.
اما تأثیرات اقتصادی فراتر از صرفهجویی در هزینه است. با افزایش دقت در آبیاری، عملکرد محصولات نیز بهبود مییابد. مطالعات نشان دادهاند که کشاورزانی که از سیستمهای مبتنی بر مدل استفاده میکنند، بهطور متوسط بین 10 تا 25 درصد افزایش در عملکرد دارند. این افزایش، مستقیماً به درآمد خالص آنها تبدیل میشود.
از دیدگاه کلاناقتصادی، گسترش چنین مدلهایی میتواند به کاهش فشار بر بودجههای دولتی برای زیرساختهای آبی کمک کند. در بسیاری از کشورها، سرمایهگذاری در سدها و شبکههای انتقال آب هزینههای سنگینی دارد. در مقابل، سرمایهگذاری در فناوریهای هوشمند مصرف آب که بخشی از آن مدلهای شبیهسازی هستند هزینههای کمتری دارد و بازگشت سرمایه سریعتری نیز ارائه میدهد.
در نهایت، این رویکرد میتواند به ایجاد شغل در حوزههای فناوری کشاورزی، خدمات دیجیتال و مشاوره آبیاری کمک کند و اکوسیستمی از نوآوری و کارآفرینی را در مناطق روستایی تقویت نماید.
اثرات زیستمحیطی و پایداری
در حالیکه بحثهای اقتصادی اغلب در صدر اولویتها قرار میگیرند، اثرات زیستمحیطی مدلهای شبیهسازی مصرف آب در مقیاس مزرعه نیز نباید نادیده گرفته شود. این مدلها، با کاهش مصرف بیرویه آب، بهطور مستقیم به حفظ منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از افت سطح آبهای زیرزمینی کمک میکنند. در بسیاری از مناطق بهویژه در خاورمیانه و آسیای جنوبی افت شدید سطح آبهای زیرزمینی نهتنها تهدیدی برای کشاورزی آینده است، بلکه باعث فرونشست زمین و تخریب زیرساختها نیز شده است.
علاوه بر این، کاهش مصرف آب بهمعنای کاهش نیاز به پمپاژ است، که خود منجر به کاهش مصرف سوخت فسیلی و در نتیجه کاهش انتشار گازهای گلخانهای میشود. در سیستمهای آبیاری تحتفشار، انرژی مصرفی برای پمپاژ آب میتواند تا 40 درصد از کل هزینههای عملیاتی را تشکیل دهد؛ بنابراین، بهینهسازی مصرف آب مستقیماً به کاهش ردپای کربن کشاورزی منجر میشود.
همچنین، مدلهای شبیهسازی میتوانند در کاهش آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی مؤثر باشند. وقتی آبیاری بهدرستی کنترل شود، شستوشوی بیشازحد کودها و آفتکشها از خاک کاهش مییابد. این امر نهتنها کیفیت آب را بهبود میبخشد، بلکه سلامت اکوسیستمهای آبی را نیز حفظ میکند.
در نهایت، این رویکرد با اصول کشاورزی پایدار همراستاست. با تمرکز بر بهرهوری منابع و کاهش ضایعات، مدلهای شبیهسازی میتوانند کشاورزی را بهسوی سیستمی تبدیل کنند که نهتنها امروز، بلکه برای نسلهای آینده نیز قابلاستمرار باشد.
نقش فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی
درست در همان نقطهای که مدلهای شبیهسازی به دقت و سرعت نیاز دارند، فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی (AI) وارد صحنه میشوند. امروزه، ترکیب مدلهای فیزیکی با الگوریتمهای یادگیری ماشین میتواند دقت پیشبینیها را بهطور چشمگیری افزایش دهد. بهعنوان مثال، شبکههای عصبی میتوانند الگوهای پیچیدهای را در دادههای آبوهوایی و خاک شناسایی کنند که مدلهای سنتی قادر به تشخیص آنها نیستند.
سنسورهای ارزانقیمت رطوبت خاک، دوربینهای مادونقرمز و تصاویر ماهوارهای با وضوح بالا، دادههای لحظهای را در اختیار سیستم قرار میدهند. این دادهها بهسرعت توسط الگوریتمهای هوش مصنوعی پردازش میشوند و خروجیهایی مانند «آبیاری فردا صبح، 30 دقیقه» را به کشاورز ارائه میدهند. چنین سیستمهایی نهتنها هوشمند هستند، بلکه با گذشت زمان و جمعآوری بیشتر داده، یاد میگیرند و بهبود مییابند.
علاوه بر این، فناوریهای اینترنت اشیا (IoT) امکان اتوماسیون کامل آبیاری را فراهم میکنند. شیرهای الکترونیکی میتوانند بر اساس دستورالعملهای مدل، بهطور خودکار باز و بسته شوند. این امر نهتنها از خطاهای انسانی جلوگیری میکند، بلکه زمان کشاورزان را نیز آزاد میکند تا روی سایر جنبههای مدیریت مزرعه تمرکز کنند.
در نهایت، پلتفرمهای ابری (Cloud) اجازه میدهند که دادههای چندین مزرعه در یک سیستم یکپارچه تحلیل شوند. این امر به سیاستگذاران کمک میکند تا تصویری جامع از وضعیت آب در سطح منطقهای داشته باشند و تصمیمات بهتری بگیرند.
مشارکت کشاورزان و ظرفیتسازی
با وجود پیشرفتهای فناورانه، موفقیت هر سیستم مدیریت آب در سطح مزرعه بهشدت به پذیرش و مشارکت کشاورزان بستگی دارد. فناوریهایی که بدون در نظر گرفتن دانش محلی، فرهنگ کاری و محدودیتهای اقتصادی کشاورزان طراحی شوند، حتی اگر از نظر فنی بیعیب باشند، در عمل شکست خواهند خورد.
بنابراین، یکی از اصول کلیدی در توسعه مدلهای شبیهسازی، مشارکت کشاورزان از مرحله اول است. این مشارکت میتواند از طریق کارگاههای آموزشی، گروههای کشاورزی آزمایشی یا حتی طراحی مشترک رابطهای کاربری صورت گیرد. وقتی کشاورزان در فرآیند طراحی دخیل باشند، احتمال اعتماد و استفاده از سیستم بهطور چشمگیری افزایش مییابد.
ظرفیتسازی نیز باید فراتر از آموزش فنی باشد. کشاورزان باید درک کنند که چرا این مدلها مهم هستند، چگونه کار میکنند و چه سودی برای آنها دارند. این آموزش باید با زبان ساده، با استفاده از مثالهای واقعی و در محیطی آشنا مانند خود مزرعه ارائه شود.
همچنین، ایجاد شبکههای کشاورزی هوشمند میتواند به تبادل تجربیات و یادگیری متقابل کمک کند. کشاورزانی که موفق به کاهش مصرف آب و افزایش درآمد شدهاند، میتوانند بهعنوان الگو عمل کنند و اعتماد سایرین را جلب نمایند. در نهایت، موفقیت این سیستمها در گرو انسانهاست، نه صرفاً الگوریتمها.
سیاستگذاری و حکمرانی آبی
درست همانطور که فناوری و مشارکت کشاورزان ستونهای اجرایی این رویکرد هستند، سیاستگذاری و حکمرانی آبی ستونهای نهادی آن محسوب میشوند. بدون چارچوبهای سیاستی مناسب، حتی بهترین مدلهای شبیهسازی نمیتوانند بهطور گسترده پیادهسازی شوند.
اولین گام در این مسیر، اصلاح سیاستهای تعرفهگذاری آب است. در بسیاری از کشورها، آب کشاورزی یا رایگان است یا با نرخهای بسیار پایینی فروخته میشود. چنین سیاستی، هیچ انگیزهای برای صرفهجویی ایجاد نمیکند. در مقابل، سیستمهای تعرفهگذاری پلکانی که هرچه مصرف بیشتر باشد، هزینه واحد آب بالاتر میرود میتوانند کشاورزان را به استفاده هوشمندانهتر از آب تشویق کنند.
همچنین، دولتها میتوانند از طریق یارانههای هدفمند، سرمایهگذاری در فناوریهای هوشمند آبیاری را تسهیل کنند. بهجای یارانههای عمومی برای آب یا برق، میتوان یارانهها را مشروط به استفاده از سیستمهای مبتنی بر مدل شبیهسازی کرد.
در سطح بالاتر، ادغام دادههای مزرعهمحور در برنامهریزی آب منطقهای ضروری است. سیاستگذاران باید بتوانند از دادههای واقعی مصرف آب در سطح مزرعه برای تصمیمگیری درباره تخصیص آب، توسعه زیرساختها و مدیریت بحرانهای آبی استفاده کنند. این امر مستلزم ایجاد سامانههای یکپارچه اطلاعات آب (Water Information Systems) است که دادهها را از مزرعه تا وزارت آب منتقل کند.
چشمانداز آینده و جمعبندی
با پیشرو داشتن چالشهای گسترده آب و غذا در دهههای آینده، رویکرد مبتنی بر مدلهای شبیهسازی مصرف آب در مقیاس مزرعه نهتنها یک ابزار مدیریتی، بلکه یک استراتژی بقا است. آینده این حوزه در گرو تلفیق هوش انسانی و هوش مصنوعی، دانش محلی و دانش جهانی، و فناوری و سیاست خواهد بود.
یکی از جهتهای امیدوارکننده، توسعه مدلهای چندمنظوره است که علاوه بر آب، کربن، انرژی و تنوع زیستی را نیز در نظر میگیرند. چنین مدلهایی میتوانند به کشاورزان کمک کنند تا تصمیماتی بگیرند که نهتنها از نظر آبی بهینه باشد، بلکه از دیدگاه اقلیمی و زیستمحیطی نیز پایدار باشد.
همچنین، با گسترش دسترسی به اینترنت و گوشیهای هوشمند در مناطق روستایی، امکان دسترسی همگانی به این ابزارها فراهم میشود. این امر میتواند به کاهش نابرابریهای دیجیتال در کشاورزی کمک کند و کشاورزان کوچکمقیاس را نیز در مسیر نوآوری قرار دهد.
در نهایت، موفقیت این استراتژی در گرو این است که آیا میتوانیم آب را نه بهعنوان یک منبع محدود، بلکه بهعنوان یک فرصت برای نوآوری، همکاری و پایداری ببینیم. مدلهای شبیهسازی در مقیاس مزرعه، تنها یک قدم در این مسیر طولانی هستند اما قدمی که میتواند تفاوت میان خشکسالی و شکوفایی را رقم بزند.
-----
منابعی برای مطالعه بیشتر
- FAO. (2017). Water for Sustainable Food and Agriculture. Rome: Food and Agriculture Organization of the United Nations.
- Pereira, L. S., et al. (2020). "Smart Irrigation Systems: A Review." Nature Scientific Data, 7(1), 1-12.
- Knox, J., et al. (2021). "Barriers to Adoption of Precision Irrigation in Developing Countries." Agricultural Systems, 191, 103157.
- Zwart, S. J., & Bastiaanssen, W. G. M. (2022). "Review of Measured Crop Water Productivity Values." Water Resources Management, 36(5), 1453-1472.
- Allen, R. G., et al. (1998). Crop Evapotranspiration - Guidelines for Computing Crop Water Requirements. FAO Irrigation and Drainage Paper 56.
- World Bank. (2020). Water in Agriculture: Strategy for Sustainable Use. Washington, DC: World Bank Group.
- UNESCO. (2022). Groundwater: Making the Invisible Visible. Paris: United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization.
- Liakos, K. G., et al. (2022). "Machine Learning in Agriculture: A Review." Frontiers in Environmental Science, 10, 876543.
- FAO & IFAD. (2021). Engaging Smallholder Farmers in Digital Agriculture. Rome: Food and Agriculture Organization & International Fund for Agricultural Development.
- OECD. (2019). Agriculture and Water Policy Reform: Insights from Case Studies. Paris: Organisation for Economic Co-operation and Development.
- World Resources Institute. (2023). Sustainable Water Use in Agriculture: Pathways to 2050. Washington, DC: WRI.