نسل زد پیشران صنعت سرگرمی

دنیای اقتصاد: یکی از جالبترین سوالها در مورد نسل زد این است که آنها چه سرنوشتی برای هالیوود در نظر گرفتهاند؛ تاکنون پاسخ «مقصدی کاملا متفاوت» بوده است.
گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد - فاطمه زارعپور نبیل؛ صنعت سرگرمی از جمله صنایعی است که در شرایط نابهسامان تجارت جهانی رونق خود را حفظ کرده است. نسل زد حتی اگر بزرگترین مخاطب محتوای آنلاین نباشد، باز هم سهم بزرگی از تولید محتوای آنلاین را بر عهده دارد و تا به اینجا نشان داده است ذائقه مخاطبان را بهتر از غولهای رسانه میشناسد.
هالیوود اکنون مجبور است با خالقان محتوای آنلاین وارد رقابت شود، آن هم در زمانی که مخاطبان اقبال بیشتری به محتوایی نشان میدهند که توسط افراد معمولی ساخته میشود و این محتواست که از افراد «اینفلوئنسر» میسازد. نتایج نوزدهمین گزارش سالانه مؤسسه تحقیقاتی دلویت زنگ خطر را برای هالیوود به صدا درآورده است. در این نظرسنجی از مخاطبان در مورد ترجیحات شخصی پرسش میشود و نتایج مربوط به نسل زد قابل تأمل است.
این نظرسنجی نشان میدهد که 56 درصد از نسل زد و 43 درصد از نسل هزاره که مورد بررسی قرار گرفتهاند، محتوای شبکههای اجتماعی را گیراتر از برنامههای تلویزیونی و فیلمها میدانند. اگر این آمار به اندازه کافی قانعکننده نبود، یافته دیگر این نظرسنجی نشان میدهد نیمی از افراد احساس نزدیکی بیشتری به اینفلوئنسرها دارند تا شخصیتهای تلویزیونی یا بازیگرها. جواب نسل زد برای این سؤال که چرا خالقان محتوای آنلاین را ترجیح میدهند این است که محتوای آنها اصالت بیشتری دارد.
پربیراه نیست نتیجه بگیریم هالیوود برای بقا در صنعت سرگرمی، ناگزیر باید سلیقه نسل زد را به هنگام تولید در نظر گیرد. صنعت سرگرمی و علیالخصوص سینما برای کسب درآمد به اشتراک پلتفرمهای آنلاین و فروش بلیت احتیاج دارد. شاید اولین راهحلی که به نظر میرسد، این باشد که هالیوود در برنامههای خود از اینفلوئنسرها استفاده کند. اگرچه تقریبا نیمی از نسل زد دقیقا همین خواسته را دارد اما این عدد برای کل مخاطبان کمتر از 30 درصد است.
اما حتی در صورتی که هالیوود حاضر به چنین همکاری باشد، به نظر میرسد پیشنهاد مشارکت در دیده شدن، نهتنها برای خالقان محتوای دیجیتال جذاب نیست، بلکه 30 درصد از مخاطبان نیز با حضور اینفلوئنسرها در سینما مخالفند؛ در نظر مخاطبان تولیدکننده محتوایی که قبول میکند جزئی از سیاه لشکر هالیوود باشد دیگر «اصالت» ندارد.
اگر استودیوها نمیتوانند به راحتی محتوای دلخواه نسل زد را تولید کند، جواب احتمالا در بازار و استفاده از استراتژیهای متفاوت بازاریابی به دنبال جلب نظر مخاطبان بیشتر باشد. این راه از طریق ادغام یا کمک گرفتن از آژانسهای تبلیغاتی آشنا با فناوریهای جدید امکانپذیر است. البته همین حالا هم آژانسهای تبلیغاتی در اختیار استودیوها قرار دارند اما اینجا الگوریتمهای تشخیص تعامل هستند که به نفع اینفلوئنسرها عمل میکنند. جواب دوباره «اصالت» است.
نکتهای که کمتر در مورد آن صحبت میشود «ارتباط شخصی» است که مخاطبان در رابطه با خالقان محتوای جدید تجربه میکنند. 52 درصد نسل زد و 45 درصد نسل هزاره در این نظرسنجی گفتند با اینفلوئنسرها احساس نزدیکی میکنند. نسل جوان به حرف چهرههای اینترنتی بیشتر اهمیت میدهد چراکه به گوینده اعتماد بیشتری دارد. چنانچه در نوشتارهای پیشین اشاره شد بیاعتمادی به نهادهای سنتی (حتی اگر هالیوود باشد) را میتوان در بیشتر انتخابها و ترجیحات نسل زد دید.
شبکههای اجتماعی مرکز کشف برنامههای تلویزیونی جدید است؛ فقط تب تماشای «بازی تاجوتخت» یا «اسکوئید گیم» را در نظر بگیرید. 53 درصد از مخاطبان این نظرسنجی گفتند آنچه را که در شبکههای اجتماعی پیشنهاد میشود، در لیست تماشای خود قرار میدهند. تا به اینجا سرمایهگذاری بیشتر بر تبلیغ در فضای شبکه اجتماعی راهحل بهتری به نظر میرسد اما کافیاست به سرانجام برنامههایی که در شبکههای اجتماعی تبلیغات انجام دادند توجه کنیم؛ باز هم مصنوعی است و «اصالت» ندارد.
شاید بهتر باشد از همان اول هالیوود نه از شهرت خالقان محتوای جدید، بلکه از «اصالت» خلاقیت، استعداد و داستانهای آنها استفاده کند. تولیدکنندگان محتوای اجتماعی میتوانند تبدیل به قویترین بازوی رسانهها شوند و احتمالا آنها هم موافق تولید محتوا در رسانههایی باشند که قدرت و سرمایه لازم برای وایرال کردن پیام آنها را دارد.//