نسل فعلی باید خاطرات رزمندگان را بشنود تا قدر امنیت را بداند

سرپرست انتشارات کتاب جمکران گفت: نسلی که صدای ضدهوایی و شلیک یک تیر را هم نشنیده نیاز به خاطرات رزمندگان دارد تا قدر امنیت حال حاضر را بداند.

به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی از کتاب «ملاقات در جزیره» زندگینامه داستانی سردار شهید مصطفی یوسفی از شهدای اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) با حضور خانواده شهید یوسفی، نویسنده اثر و جمعی از جانبازان و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس در سالن شهید سلیمانی انتشارات کتاب جمکران برگزار شد.

در ابتدای این برنامه، حجت الاسلام صمدی سرپرست انتشارات کتاب جمکران گفت: سالهاست کشور ما در امنیت است به برکت ایثار رزمندگان است و آنقدر این امنیت بالاست که وقتی داعش به مجلس حمله می‌کند، جوان‌های ما بدون ترس می‌روند برای عکس و فیلم گرفتن و بیشتر به دنبال خاطرهسازی هستند. این به برکت حضور شما (رزمندگان) و ایثار شماست.

صمدی در ادامه افزود: نکته مهمی که در طول عمر استشمام کردم، درک کردم و فهمیدم، هر کجا نظام اسلامی نیاز داشته، با مشکلاتی مواجه شده، شهدا مدد کردند. طبق آیه قرآن که می‌فرماید: شهدا زندهاند. هر جا لازم بود شهدا مدد کردند یا استخوان های‌شان برگشته یا خبری از شهدا آمده یا کسی شهید شده و یک جریانی در کشور راه انداخته مثل جریان شهید حججی، شهید سلیمانی و در آخر هم شهید خدمت شهید سید ابراهیم رئیسی.

وی با تاکید بر برکت خون شهدا ادامه داد: همه هجمه‌ها با خون شهید شسته شده و این برکت خون شهداست. ما مدیون خون شهدا هستیم. نه امروز و الان بلکه از صدر اسلام تا ظهور حضرت حجت (عج).

سرپرست انتشارات کتاب جمکران ضمن اشاره به فعالیت‌های دفتر ادبیات پایداری انتشارات کتاب جمکران بر لزوم همکاری رزمندگان و خانواده‌های شهدا و تأثیر آن بر استمرار و ادامه تولید آثار مرتبط با ادبیات مقاومت و پایداری افزود: از همه شما رزمندگان و خانواده معظم شهدا خواهش می‌کنم ما در ادامه این مسیر یاری کنید تا این مسیر متوقف و یا کندتر نشود چرا که نسلی که حتی صدای ضدهوایی و شلیک یک تیر را هم نشنیده نیاز به خاطرات شما دارد تا قدر امنیت حال حاضر را بداند.

سپس ابراهیم یوسفی (برادر شهید مصطفی یوسفی) ضمن بیان خاطراتی از زندگی برادر شهید خود به خاطره ای از همرزم شهید یوسفی پرداخت و گفت: یکی از همرزمان شهید خاطره‌ای را گفت که خیلی مطرح نشده است. او می‌گوید روزی من و مصطفی با هم بودم. نزدیک اذان ظهر بود، مصطفی رو کرد به من و گفت فکری یک مطلبی می‌گویم، از امروز تا سه روز آینده را بشمار. اینجا یک اتفاق می‌افتد و در آن اتفاق شما جانباز می‌شوید و پای راستت از زیر زانو قطع می‌شود و من هم شهید می‌شوم. فکری گفت روز سوم شد، اذان ظهر را گفتند ما رفتیم وضو بگیریم که یک گلوله توپ خورد به بچه‌ها و آن اتفاقی که مصطفی پیش بینی کرد، رقم خورد.

در ادامه این‌نشست، نجمه جوادی نویسنده کتاب «ملاقات در جزیره» گفت: این کتاب حاصل زحمات ابراهیم یوسفی برادر شهید است. بنده فقط توفیق نوشتن آن را داشتم. از همه عزیزان خواهش می‌کنم خاطراتشان را در اختیار ناشر و نویسنده قرار دهند. چون این خاطرات با گذشت زمان در ذهن زمان دچار اختلال و ابهام می‌شوند. لذا باید این خاطرات ثبت شود تا این مشکل پیش نیاید. هرچه زودتر این خاطرات در اختیار نویسنده و ناشر قرار گیرد کتاب قوی‌تر منتشر می‌شود.