پنج‌شنبه 3 آبان 1403

نظرات برگزیده مخاطبان الف: مردم امید اندکی به کم شدن فشارهای اقتصادی دارند / دانشجو باید منطق، فرهنگ و سواد داشته باشد / جوانان جدید از نسل اینستاگرام هستند

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
نظرات برگزیده مخاطبان الف: مردم امید اندکی به کم شدن فشارهای اقتصادی دارند / دانشجو باید منطق، فرهنگ و سواد داشته باشد / جوانان جدید از نسل اینستاگرام هستند

بینندگان «الف» هر روز با ارائه نظرات خود در تکمیل و تعمیق محتوای ارائه شده مشارکت می کنند. بسیاری از این نظرات گویای دقت و توجه مخاطبان و داوری عمومی آن ها نسبت به وقایع روز است. گزیده‌ای از نظرات مخاطبان «الف» را ذیل سه مطلب پر بحث هفته به انتخاب تحریریه «الف» بخوانید.

مطلبی با عنوان «یک پرسش مهم درباره بی ادبی در دانشگاه!» از یادداشت های مخاطبان الف با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*این بی ادبی ناشی از خشم، ناامیدی و شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امروز و چشم انداز فردای جامعه هست. اگر همه راههای صحبت کردن و تنفس عموم جامعه مانند مطبوعات، صداوسیما و.. بسته نمی شد، این شرایط حاکم نمی شد.

*از یک منظر اکثریت افراد جامعه از نظر مفهوم سواد ودانش در یک سطح قرار گرفته اند یعنی در میان حتی مجرمین وسارقین حرفه ای وحتی افراد فرودست جامعه هم میتوان افرادی با تحصیلات عالیه پیدا کرد. واز منظر دیگر وقتی مسئولین یک حکومت دینی برخلاف باورهای دینی رفتار میکنند دیگر وجهه دین در همه ابعاد در میان افراد از بین میرود.

*اینها از نسل اینستاگرام هستند. خیلی تربیت درست و حسابی ندارن. بعضا خانواده هاشونم از پس اینها برنمیان. حضور اینها را در دانشگاه را خیلی نباید جدی گرفت. چون هیچگونه مشخصات و مختصات دانشجو را ندارند. اکثرا هم به فکر مهاجرت هستند.

*وقتی می بینیم در کتابخانه مدرسه یا جاهای دیگر آموزشی غیر از کتب مذهبی با جذابیت ضعیف کمتر کتابهای دیگر قرار داده میشود و تقریبا کتاب خوانی فراموش شده (با توجه به عدم تشویق) باید انتظار این نتایج را داشت.

* این بی ادبی که ادعا میکنید ماحصل خشم فرو خفته و تلنبار شده ایی است که در اثر سو مدیریت، اختلاس، اقازادگی، ویژه خواری، شکاف طبقاتی، بودن فرزندان مدعیان ذوب در انقلاب در خارج و.. و.. و... است، اگر شما تجزیه تحلیل درستی از اوضاع اجتماع داشتید کار به اینجا نمی رسید.

*{پاسخ به کامنت بالا}50درصد قبول شدگان دانشگاه شریف از دهک دهم جامعه یعنی مرفهین و میلیاردهای ایران هستند پس لطفا اول تحقیق کن ببین اینها از چه طیف جامعه هستند بعد از فقرو فساد و اختلاس و آقازادگی صحبت کن.

*ما (اجزای حاکمیت) بدلیل نوع و روش حکمرانی و نیز قرار دادن مردم در انواع مشغله ها و گرفتاری ها در سطوح مختلف زندگی، بصورت سهو یا عمد، غفلت یا... ، موفق به تربیت نسلی شده ایم که جو غالب آنها برای والدین خودشان هم احترام قائل نیستند چه برسد برای حاکمان جامعه. لذا در صورت عدم آسیب شناسی واقع بینانه و عدم اهتمام به اقدامات بهبودی باید منتظر شرایط بغرنج تری باشیم. تکیه صرف به تحکم ناشی از قدرت، فقط برای مدتی موضوع را جمع خواهد کرد و لیکن خاموش نه.

*آیا این دانشجوی به زعم شما بی ادب تریبونی دارد که به راحتی شما نظرش را بیان کند و ترسی از عواقب آن نداشته باشد؟ وقتی تریبونی ندارد و سخنش شنیده نمیشود طبیعی است که خشمگین شود و این خشم خود را حداقل بطور کلامی نشان خواهد داشت اگرالآن به آن توجه نکنیم این خشم اشکال شدیدتر پیدا میکند شک نکنید.

*اینها دانشجو نیستند دانشجو باید منطق داشته باشد باید فرهنگ داشته باشد باید سواد داشته باشد، دانشجویی که با هوچی گری نمی خواهد جواب اعتراضش را بشنود، دانشجو نیست. دانشجویی که اعتراض و خواسته اش خوردن غذا با جنس مخالفش داخل سلف دانشگاه باشد باید افسوس خورد به حال این دانشجویان و این دانشگاه.

*وقتی این اتفاقات را دیدم برای این نسل افسوس خوردم. خوشمان بیاید یا نه، باید بدانیم اگر امروز دختر و پسران دهه هشتادی در کف خیابان‌ها با هیجان کاذب ناشی از عدم کنترل هوش هیجانی صحنه را همچون بازی شورش در شهر می‌بینند و تبدیل به هنجارشکن‌ترین نسل پس از انقلاب و حتی قبل از انقلاب شده‌اند حاصل بی‌تدبیری است که امروز انقلاب و فرهنگ انقلابی را دچار این گرفتاری کرده است. وزرا و متولیان فرهنگ و ارشاد امروز باید پاسخگوی این اوضاع باشند، ناکارآمدی یک وزیر یا مدیر یا کارمند که با پول بیت المال زندگی خود را گذرانده امروز تبدیل به بحران شده است و جا دارد این افراد پاسخگوی این سوءمدیریت باشند.

*توهم پرتعداد بودن و همچنین مماشات تعجب برانگیز مسئولین دانشگاه با این ها، باعث شده که اینطور بی پروا و از سر قلدری محیط دانشگاه و شرایط کشور را، این عده ی قلیل پر سرو صدا به هم بریزند...

***

مخاطبین الف درباره مطلبی با عنوان «چیده شدن میوه ناآرامی ها در مذاکرات؟!» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را می‌خوانید:

* مذاکرات به دلیل شرط های ما کاملا به بن بست خورده بود ومردم کمترین امیدی برای احیای آن وکم شدن اندکی از بار فشارهای اقتصادی بر زندگیشان نداشتند!! متاسفانه مسئولین اصلا متوجه تاثیر تحریم ها بر جامعه نبودند.

*{پاسخ به کامنت بالا} نه می خواستی دوباره سرمان راکلاه بگذارند؟ آن دوستانت دیگر نیستند در ضمن تحریم به اندازه خوش بزرگ کنید و نه بیشتر.

*ستون پنجم امپراطوری دروغ این اولین بارشون نیست. سال 88 هم همین بساط بود بازی برد ما را با تقلب و اون آشوب های نه ماهه. والان هم با این اقدامات. شما تصور می کنید این هم زمانی ها اتفاقات تصادفی است حتما نه. از دشمن پول می گرن برای همین.

*با نصب علی باقری از سرسخت ترین مخالفان برجام درراس مذاکرات از اول معلوم بود دولت رییسی به دنبال توافق نیست واین بلاتکلیفی بهترین گزینه برای دولت و بدترین حالت برای عموم مردم به خصوص فعالان اقتصادیست.

*با وجود هماهنگی و هم صدایی قوای سه گانه و درایت و توانایی دولتمردان و جناب رییسی. ایران نیازی به برجام ندارد.

*قدر فرصت‌ها را ندانستید و آنقدر لفتش دادید که مقارن شد با اعتراضات داخلی که امیدی به بهبود شرایط و روابط نداشتند.

***

مطلبی با عنوان «دفاعیه ای برای شعار زن، زندگی، آزادی» با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*درپس این تحلیل ها وگفتمان دولتی ها وهوادارانشان که گاهی اوقات تحلیل های خوبی هم هست از جمله همین تحلیل یک مشکل اساسی وجود دارد بی عملی وتناقض رفتار وگفتار وشعارزدگی اینست که دلنشین نیست.

* از این شعار هر کسی میتونه استفاده کنه اما بهترین نوع استفاده از این شعار رو زنان و دختران ایران داشتن. شرافت و غیرت و حیا و عفت و انسانیت و حجاب نه تنها باعث محدودیت نشده بلکه پیشرفتهای حیرت آمیز و شور انگیز در عرصه‌های متنوع علمی و فن آوری در کنار بهره گیری از همین شعار ممکن شده و ظهور کرده.

*تفسیر متعالی از این شعارها ارایه نکنید. زن زندگی آزادی که این جماعت شعار می دهند خودشان هم خوب میدانند یعنی چه؟

*اگر القاهای غربگرایان در شعار نبود بجای زن باید همسر، بجای زندگی، زندگی با عزت و بجای آزادی، آزادی انسانی قرار داده میشد.

*این بحث ها برای مردم فقیر و گرسنه، شغل و راه درآمد شرافتمندانه و تامین هزینه های نان و مسکن وکرایه خودرو و اموزش و دوا و درمان و پوشاک و خوراک که همه از ابتدایی ترین نیاز های ضروری برای زنده ماندن هست نمیشود. بقول معروف باید فکر نان کرد که خربزه آب است. نیازهایی که شما مطرح می کنید نیازهای عالی هست که بدرد افرادسواره و سیر می خورد نه مردم گرسنه و پیاده.

*انگار زن و زندگی از یک ریشه هستند و زندگی از زن آغاز می شود. زمین مادر حیات است و زمین یعنی خاک. آزادی نیز در زندگی و خاک است و اتفاقا به نظرم این شعار آزادی را در آسمانها نمی جوید. اگر رشد و تعالی باشد باید از خاک و زندگی شروع شود. قداست زن و زندگی باید برگردد....