نظر منتقد روزنامه کیهان برای فیلم "اوپنهایمر"/ داستان ناگفته و سربستهای ندارد!
محمدتقی فهیم، از منتقدان باسابقهی روزنامهی کیهان، در صفحهی شخصیاش بهنامِ "سینمای نجیب... محمد تقی فهیم"، از تماشای اپنهایمر ساختهی کریستوفر نولان نوشت و آن را تحسین کرد. در این متن میخوانیم:
برای من که در بین فیلمسازان روز جهان کریستوفر نولان و مارتین اسکورسیزی جایگاه خاص و ویژهای دارند، پس از دیدن فیلم "اوپنهایمر" همچنان منتظر دیدن آخرین ساخته استاد اسکورسیزی هستم. البته این انتظار بدین معنا نیست که از فیلم پرسروصدای نولان ناامید شدم که برعکس بسیار هم مشعوف و لذت بردم. تحمل سه ساعت فیلمی که نود و پنج درصد آن دیالوگ است یعنی اثر کار خودش را میکند. راستش تا قبل از فیلم اوپنهایمر، باورم نمیشد که یک روزی، نولان از جهان ذهنی و زندگی در آسمان علم و تناقضهای آن فرود بیاید و اثری واقعگرایانه بسازد، اما حالا این اتفاق افتاده و شاهد یک فیلم رئالیستی از این فیلمساز "یک دانه" جهان هستیم. یک وقت با توضیحاتی که دادم فکر نکنید که دیگر از مولفههای سینمای نولانی در اوپنهایمر خبری نیست که برعکس همهی اجزای ساختاری و فرمی کار، ویژگیهای آثار قبلی این فیلمساز را در خود دارد. همچنان بازیهای بلند پروازانه با زمان، رفت و برگشتهای عجیب و غریب، استفاده از رنگ و نور و جلوههای ویژه تصویری بصری و خصوصا دراینجا بهره بردن از ترکیب سکانسهای سیاه و سفید و رنگی، جهان لازم نولانی را میسازد، اما کمتر و محدودتر به نسبت فیلمهای قبلش کارکرد دارند. نولان اینجا بیشتر روی زمین است ولی شاهد پلانهای به شدت دیدنی از جغرافیا و آب و آتش برای کمک به موضوع و مفهوم مورد نظر نولان هستیم. صحنههای داخلی طولانی پر بگو و مگوی فیلم هم با چنان ظرافت و سنجیدگی پرداخت شدهاند که فقط چنین آدمهایی در چنین میزانسنهایی را در فیلم اوپنهایمر میتوان دید. بسیار خاص خون دار، با پرنسیپ، محکم در باورهایشان، اهل چالش و ریسک، بیپروا، دینفوذ در دیگران و سیستم و کلا آدمهایی که برای تحقق دیدگاههای بعضا غلط و عقب ماندهشان! میجنگند. اوپنهایمر، داستان ناگفته و سربستهای ندارد. فیلم اقتباس از کتاب "پرومته آمریکایی: پیروزی و تراژدی اوپنهایمر" ساخته شده است. کتابی که براساس مستندات بسیار و در زمانی طولانی نوشته شده و البته جوایز زیاد جهانی هم کسب کرده است. فیلم در قالبی بیوگرافیک، زندگی پرفراز و فرود و هیجان انگیز، اوپنهایمر، مشهور به پدر بمب اتمی را دستمایه قرار داده است. نولان ولی قرائت و برداشتهای شخصی از کتاب را به اثری با مهر فردی تبدیل کرده است ولی اصلیترین و کلیدیترین پرسش کتاب را در کانون درام قرار داده است و اینکه در ساخت پدیده بسیار لازم علمی مانند کشف اتم، چی دادیم و چی گرفتیم؟ همه فیلم حول این سوال جدی جلو میرود. واقعا اینکه امریکاییها مدعیاند و همچنان مدافع هستند که با بمب اتم توانستند جلو گسترش جنگ در دنیا را بگیریم واقعیت و مهمتر آیا حقیقت ماجرا است. آیا اگر اتم بود ولی بمب نمیبود، هیتلر شکست نمیخورد و ژاپنیها در جنگ جهت گیریشان تغییر نمیکرد؟ همان پرسشی که همواره در افسانه اساطیری یونان تحت عنوان پرومته مطرح بوده است. آیا اگر پرومته آتش را برای بشریت نمیدزدید، امروزه انسانها بدون آتش چه میکردند و متقابلا این همه خسارتی که آتش به حیات بشریت میزند که کمترین آن در سوختن جنگلها و منابع طبیعی آشکار است. حالا کدامش مفید است آتش باشد یا نباشد؟ البته دوربین نولان بیموضع نیست و تلاش کرده تا در دام عوامفریبی آمریکاییها نیفتد که با ضرورت اتم در زندگی امروز بشر، ساخت بمب و کشتار مردم بیگناه را توجیه میکنند. آیا نمیشود اتم داشت و در علم پزشکی و غیره از آن استفاده کرد ولی بمب نساخت و با آن دست به کشتار انسانها نزد؟ نولان برای نقش اوپنهایمر از "کیلین مورفی" که در کارهای قبلی نولان مانند شوالیه تاریکی، تلقین و دانکرک حضور داشت، استفاده کرده است و نقش همسر او را به "امیلی بلانت" داده است. "فلورنس پیو" هم در نقش جین تتلاک معشوقه اوپنهایمر و کسی که با گرایشات مارکسیستی معادلات فیمابین قوا را میسازد، بازی کرده است. "مت دیمون" هم با گریمی مناسب در نقش ژنرال "لسلی گرووز" ظاهر شده است. و تعداد بازیگران بسیار دیگر نقشهای واقعی اطراف اوپنهایمر را جان میبخشند و بلخره اینکه نولان، اوپنهایمر را در ساختاری دایرهوار ساخته است. با آب و بارش قطرات بر آن کلید میزند و اختتامیه را در پایانی مشابه پس از ملاقات با انیشتن برگزار میکند. ولی میانه این ساختمان حرف است و حرف و حرف لذا پیشنهاد میکنم آنهایی که منتظر یک فیلم اکشن پر ماجرا هستند، اصلا سراغ اوپنهایمر نروند که پشیمان خواهند شد. اگر زبان بلد نیستید که به هیچوجه بدون زیرنویس فارسی فیلم را نبینید که یک ربع نگذشته خمیازه خواهید کشید.»