نقدی بر داوری جشنواره فیلم کوتاه / از نادیده گرفتن فیلمهای محبوب تا الگوسازی با فیلمی گران
در چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران، غیبت چند فیلم محبوب و مردمی در فهرست نامزدها جای سؤال دارد و نگرانیهایی را درباره آینده تولیدات سنگین و تنوع ژانری در سینمای کوتاه ایران به وجود آورده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همیشه بعد از اتمام جشنوارهها، اعتراضات و انتقاداتی به داوری و انتخاب نامزدها و برگزیدگان هر جشنوارهای وجود دارد و چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز از این قاعده مستثنا نیست. از این جهت، بهطور کلی نمیتوان ایراد جدی بر جشنواره وارد دانست. بدون شک فرایند انتخاب و داوری جشنواره نیز بسیار دشوار است.
اما آن چیزی که از بعد اعلام نامزدها برای بسیاری از اصحاب رسانه و مخاطبان جای سؤال بود، عدم حضور چند فیلم محبوبی بود که تقریباً هر روز در میان 10 فیلم برتر جشنواره حضور داشتند؛ فیلمهایی که هم از نظر ساخت و هم از نظر مضمون و نگاه، حرف تازه داشتند، خلاق بودند و موجز.
البته بهجز «خداحافظ آشغال» - که سایه آن از همان ابتدا بر سر فیلمسازان جوانتر سنگینی میکرد -، این سؤال وجود دارد که چطور ممکن است چند فیلم پای ثابت آرای مردمی در میان نامزدها حضور نداشته باشند؟ در نظر داشته باشیم که بیشتر آرای مردمی در جشنواره فیلم کوتاه تهران توسط فیلمسازان و عوامل فیلمهای کوتاه جشنواره، دانشجویان هنر و طرفداران حرفهای سینما انجام میشود. بنابراین مخاطبان این جشنواره را باید مخاطبانی جدی و خاص در نظر گرفت و آرای آنان را بهراحتی کنار نگذاشت.
5 نکته از جشنواره فیلم کوتاه تهران | سینمای کوتاه در مسیر طولانی "ایرانمال"/ خداحافظ خیال و خنده!آنچه که به نظر میرسد رخ داده، تلاش برای مستقلسازی جشنواره در نسبت با ارگانها است. در سالهای قبل، سهم ارگانها از فیلمهای کوتاه شاید در هیچ دورهای به اندازه امسال نبود و البته نه صرفاً هر فیلمی، بلکه فیلمهایی که توانستند در میان آرای مردمی جای ثابت داشته باشند. معلوم نیست که این نادیدهگیری برای چیست، اما قدر معلوم آن است که شاید در دوره جدید جشنواره و انجمن سینمای جوان، فیلمهای ارگانی سهم کمتری داشته باشند.
اما این نگرش چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟ اولاً ارگانها نقش بسیار مهم و حیاتی در سینمای کشور دارند. از کوتاه و مستند تا پویانمایی و بلند، هر ساله چندین اثر مهم ساخته و روانه جشنوارههای داخلی و خارجی میشوند. نادیده گرفتن آنها قطعاً سهم تولیداتشان را در جشنوارهها تحت تأثیر قرار میدهد و باعث کاهش میزان تولیداتشان خواهد شد. نتیجه آنکه جوانانی که برای فیلمهایشان همواره با مشکل بودجه روبهرو هستند، حالا روزنه امید کمتری خواهند داشت.
ثانیاً همه ارگانها دیگر بهخوبی به این نکته قائل شدهاند که باید فیلمها کیفی و برخوردار از ارزشهای سینمایی بالا باشند و در ژانرهای مختلف ساخته شوند. فیلمهای جشنواره امسال نیز شاهد همین مدعا هستند. «تخطی»، «خیلی خیلی دور و بسیار نزدیک»، «تایپیست»، «دریچه» و «21» همگی فیلمهای جذاب و خوشساختی هستند که مخاطب را وادار به تحسین کردهاند و هرکدام در یک گونه سینمایی متفاوت - پلیسی، کودک، درام تاریخی، درام عاشقانه و اجتماعی ساخته شدهاند. بیتوجهی به آنها میتواند تنوع ژانری در سینمای کوتاه را که بهتازگی حاصل شده بود، از دست بدهد. از میان این فیلمها، تنها «تخطی» در یک بخش آن هم بدون جایزه و «تایپیست» هم در یک بخش فرعی با جایزه بودند.
نکته آخر در مورد داوری جشنواره فیلم کوتاه تهران، پدیده «خداحافظ آشغال» است. فیلم برادران ارک، فیلم جالب و بامزهای است که نگاهی متفاوت به یکی از مسائل بسیار حاشیهای زندگی آدمها دارد؛ فیلمی خوشساخت و همهپسند، اما بسیار گران. به نظر میرسد که توجه بسیار زیاد به چنین فیلمی که البته حضور سازندگان آن بعد از یک فیلم بلند حرفهای با جوایز متعدد، کارگردانان جوان را تحت الشعاع خود قرار دهد - فیلمسازان را وادار به گرانسازی میکند. الگویی که قطعاً جریان فیلمسازی جوان را دچار آسیب میکند و از مسیر اصلی خود دور میسازد.
اما در ادامه همین مسئله باید از مسئولان جشنواره و انجمن پرسید که فیلمسازان برای تولید چنین فیلمی باید به سراغ همان ارگانهایی بروند که انگیزه آنها را برای ساخت کم کردید. پس این بچهها کجا بروند؟!