نقدی بر نمایشگاه عکس مهدی پاکدل؛ آثاری با تاریخ انقضای پایانیافته
تهران - ایرنا - نمایشگاه عکسهای مهدی پاکدل با عنوان «مکث روی سکوت» مواجهه صریح با طبیعت است که تاریخ هنر 80 سال پیش این رویکرد بازنمایانه را با عکسهای «آنسل آدامز» پشت سرگذاشت.
نمایشگاه عکس های مهدی پاکدل بازیگر آثار سینمایی همچون تنگه ابوقریب، ماجرای نیمروز و محمد رسولالله (ص) با عنوان مکث روی سکوت 15 تصویر بازنمایی از طبیعت نقاط مختلف ایران بود که در گالری باروک به نمایش درآمد.
پاکدل در این نمایشگاه در مواجهه با طبیعت عکس هایی از کوه، ابر، خورشید و دشت را ثبت کرده است که حضور عکاس به مثابه یک مشاهدهگر در خوشبینانه ترین حالت ممکن سرمشق هایی از آثار آنسل آدامز (عکاس آمریکایی 1902 تا 1984) است که 80 سال پیش با ایده بازنمایی مستقیم و صریح از طبیعت با عنوان حقیقت ناب مطرح شد و تا امروز پس از این سال ها قلم فرسایی اهل نقد در مفاهیم امر والا در رودرویی عکاس با طبیعت با مفاهیمی همچون نمایش تسخیر طبیعت توسط انسان در مسیر توپوگرافی نوین و دوسلدورف (مکاتب عکاسی معاصر) به مسیری هدایت شد که عکاسانی همچون جو دیل، رابرت ادامز، لوییس بالتز، آندریاس گرسکی در آن قدرت نمایی کردند. بی تردید این رویکرد عکاسانه پاکدل در فضای نمایشگاهی امروزقابل تردید است.
عکاسی به عنوان دموکرات ترین هنر تجسمی در سال های اخیر با ظهور دوربین های دیجیتال و تنظیمات اتوماتیک، امکان بازنمایی عکاسانه با استانداردهای نوری را فراهم کرده است و شاید اعلام مرگ عکاسی در دوره های مختلف وابسته به سهل الوصول شدن این مواجهه بوده است و از پر سرصدا ترین واکنش ها می توان به خاموش شدن دوربین دیوید هاکنی بر این فراگیر شدن عکاسی اشاره کرد. عکاسی از زمان اختراع خود معمولا با چالش های متعددی روبرو بوده است که به عبارتی در سال های نخست برای هنر شدن خود جنگید و امروز برای رهایی از مرگ در حال مبارزه است.
تلاش های بازمدرنیستی پس از پست مدرنیست به نزدیک کردن مفهوم به زیبایی شناسی منجر شد که با چنین ابزاری اگر نمایشگاه مهدی پاکدل را در ترازوی مرگ و حیات عکاسی بررسی کنیم از بازنمایی های آنسل آدامز جلوتر نمی آید و بهره گیری از صوت و متن تلاش هایی بی سرانجام را رقم می زند.
حضور پیرنگهایی از داستان مرغان شیخ اشراق با تاکید بر مفاهیمی همچون پرواز در بیانیه نمایشگاه یادآور پناه بردن به بازیهای زبانی در نمایشگاههای اخیر است که ارجاع به دستنوشتههای فلاسفه غرب و گاه عرفای شرق را برای به مفهوم رساندن بداهت آثار به یاد میآورد. پخش دکلمههایی در فضای نمایشگاه بر درگیر شدن حس شنوایی در یک تجربه دیداری تاکید می کند و نمی توان این تحفه نمایشگاه برای مخاطب را نادیده گرفت که زحمت یک پیاده روی و کوه پیمایی پایان هفته را برای رسیدن به ایستگاه استراحت کم میکند تا دقایقی در آن فضا گوش به رادیو جیبی بسپاریم.
اگر در یک مواجهه شهروندی با هنر، خوب را به عنوان یک امر زیبا در نظر بگیریم این نمایشگاه می تواند بهانه ای ارزشمندی برای دیدارهای دوستداران مهدی پاکدل به حساب آید که هنرهای تجسمی را بستری برای بازدیدهای خود قرار داده است اما به عنوان یک رویداد هنری عمری بیش از دوره برگزاری نمایشگاه تا 6 دی 1398 را در تقویم هنری ایران ندارد.
حضور اهل سینما در فرایند عکاسی نمایشگاهی از شانس مورد توجه قرار گرفتن مخاطبان جامعه ای که مفهوم سلبریتی (نامآوران) را به خود وابسته کرده برخوردار است؛ اما معمولا مخاطبان اهل فن و منتقدان بیتوجه از کنار این آثار گذر می کنند مگر زمانی که این هنرمندان از امکانات حمایتی خاصی برخوردار شوند.
قدرت نهفته افراد مشهور و اهل سینما در جذب مخاطب می تواند در آگاهی مخاطبان از دیگر فضاهای هنری تاثیر بسزایی داشته باشد؛ عباس کیارستمی نمونه چنین رویکردی تعریف می شود و اکنون اثر هفت چنار این هنرمند به عنوان اثری مفهومی در خانه هنرمندان می تواند میان نامداران تجسمی ایران ادعایی را مطرح کند؛ اما شکل گیری آثار سطحی و تکراری افراد مشهور نمی تواند تحولی در نگرش علاقه مندان ایجاد کند.
نمایشگاه مکث روی سکوت از جمعه 29 آذر تا 6 دی در گالری باروک به نشانی خیابان شریعتی، قبل از پل رومی، پلاک 1736، خانه فرهنگ دیهیم و با حضور اهالی سینما برگزار شد.
*س_برچسبها_س*