سه‌شنبه 6 آذر 1403

نمی‌خواست کسی بداند سرطان دارد / زندگی محمد نوری باید فیلم شود

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
نمی‌خواست کسی بداند سرطان دارد / زندگی محمد نوری باید فیلم شود

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، یادمان نودمین زادروز زنده یاد محمد نوری عصر روز سه شنبه 3 دی‌ماه با حضور اهالی موسیقی همچون فاضل جمشیدی (خواننده) و سخنرانی محمد سریر (آهنگساز) و میلاد کیایی (آهنگساز)، در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. در ابتدای برنامه محمد سریر درباره محمد نوری بیان کرد: من از این سالن از ابتدای تاسیس خاطرات خوشی دارم. شاید نسل جوان بعضی از آثار نوری را شنیده...

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، یادمان نودمین زادروز زنده یاد محمد نوری عصر روز سه شنبه 3 دی‌ماه با حضور اهالی موسیقی همچون فاضل جمشیدی (خواننده) و سخنرانی محمد سریر (آهنگساز) و میلاد کیایی (آهنگساز)، در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

در ابتدای برنامه محمد سریر درباره محمد نوری بیان کرد: من از این سالن از ابتدای تاسیس خاطرات خوشی دارم. شاید نسل جوان بعضی از آثار نوری را شنیده باشند. اکنون زیاد آثار او پخش نمی‌شود ولی حافظه تاریخی قدیمی‌ترها آثار او را به خاطر می‌آورد؛ چون کم و بیش آثار او پخش شده است. خود استاد نوری 10 سال است که از میان ما رفته‌اند. ایشان روی موسیقی جدید و ملی ما کار کرد و دوست داشت آثار جدید را بشنود و ضمن حفظ چهارچوب موسیقی جدی، نگاه تازه‌ای به موسیقی داشته باشد. ما می‌دانیم که در حوزه شعر و کلام چه جایگاه ویژه‌ای در دنیا داریم. در ادبیات ما بینش و تفکری مطرح بوده که اکنون انعکاس آن در نسل جوان هست. در اشعار کارهای او نیز مفاهیم بالایی وجود داشت.

او ادامه داد: امروز متاسفم و فکر می‌کنم که نسل جوان فعال در موسیقی در اشعار خود کمی بی‌توجهی و کم لطفی می‌کنند. این امر شاید دست خودشان نباشد و مقصر هم نباشند. نمی‌خواهم آنها را متهم کنم ولی این امر باعث می‌شود جوان‌های ما به چیزهای دم دستی عادت کنند. این اشعار مفهوم موسیقایی را به درستی منتقل نمی‌کند. می‌دانم تمام این جوان‌ها استعداد دارند و می‌توانند آثار بهتری بسازند.

او با بیان اینکه محمد نوری متولد اول همین ماه در سال 1308 بود، گفت: همیشه در نزدیکی تولد او برایش می‌نوشتم و این اواخر سعی می‌کردم در روزنامه بنویسم که بالاخره در جایی به دست خودش یا خانواده او برسد. او زمانی که در جوانی یا نوجوانی شروع به خواندن کرده بود، با توجه به علاقه‌اش به زبان انگلیسی با فرهنگ غرب آشنایی داشت و گاهی حتی قطعات خارجی را با ترجمه اجرا می‌کرد. زمانی که به هنرستان موسیقی رفت، در حوزه آواز باتوجه به قوانین موسیقی غرب خواند. او باید آن قواعد را به نوعی با قواعد موسیقی ایرانی همگام می‌کرد و این کار را هم کرد. به نظرم فردی بود که تکنیک‌های آوازی را در حوزه فولکلور یاد گرفته بود و اگر خارجی هم می‌خواند به این امر توجه می‌کرد ولی الان کم‌تر پیش می‌آید کسی به این قواعد توجه کند. به یاد دارم چهارشنبه‌ها در رادیو حتما اثری از او پخش می‌شد. خیلی‌ها به کار او علاقه داشتند و کارهایش کیفی بود. اواخر دهه 30 خواننده‌هایی آمدند که مردمی‌تر می‌خواندند و او تا چند سال پای خود را عقب کشید. تقریبا 18 سال داشتم تقریبا که به اردوهایی می‌رفتیم که در آنها با موسیقی‌های نواحی مختلف آشنا می‌شدیم. او نیز در آن اردوها بود و حدود 30 سال سن داشت. شب آخر این اردوها اساتید و مربیانی که در این برنامه‌ها کلاس داشتند اجرا کردند و آن مقدمه‌ای شد که ما دوباره او را دیدیم، من و او با هم کار کردیم و دیدگاه جدیدی در حوزه موسیقی ایجاد شد.

سریر اضافه کرد: او دوست و برادر خیلی خوب و نزدیک من بود. همه چیزهایی که در حوزه آوازی و کلاسیک که می‌دانست به من می‌گفت. دوره‌ای به وین رفتم و تحصیلات جدیدی کردم و با چشم‌انداز جدیدی شروع به کار کردم. من‌همیشه معتقد بودم که باید از همه ظرفیت‌های یک کار مطمئن باشم و بعد آن را انجام دهم. ممکن بود 2 یا سه سال تمرین کار طول می‌کشید. در سال 75 رئیس موسسه سروش گفت که می‌خواهند با نوری همکاری کنند و برنامه‌ای در سالن بزرگی اجرا شد و او نیز خواند. آن برنامه مقدمه‌ای شد که صدای او پس از انقلاب نیز دوباره از رادیو پخش شود. او وجه متفاوتی از حوزه موسیقی ایران بود و ضمن آشنایی با تکنیک‌های موسیقی غرب، موسیقی ایرانی را نیز خوب می‌شناخت و اینگونه می‌توانست کیفیت خوبی را در ساخت موسیقی خود ایجاد کند. آثاری که با صدای او ضبط و اجرا شد مخاطب خارجی زیاد دارد. نوری بعدا توانست مجددا محبوبیت خود را در میان نسل جوان دوره بعد از انقلاب نیز به دست آورد.

او در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: به نظرم همه اساتید موسیقی و خوانندگان موافق هستند که او یک استثنا در موسیقی ایران بود. او در حوزه موسیقی فولکلور ایران نیز فعالیت می‌کرد و با آن آشنا بود و حتی قطعاتی را نیز به آذری خوانده بود با اینکه آن زبان را نمی‌دانست. او به ادبیات ایران اشراف و با شاعران بزرگ ارتباط داشت. او 10 سال پیش در یک دوره کوتاه بیماری در حالی که نمی‌خواست به کسی بگوید که بیمار است از دنیا رفت. در همان روز یک روز بدون اینکه به او اطلاع دهم به منزلش رفتم و متوجه شدم که به سرطان مبتلا بود ولی در نهایت پزشکان نتوانستند برای او کاری کنند. امیدوارم صدای او در میان نسل‌های آینده نیز ماندگار باشد.

در ادامه بازخوانی دو اثر از محمد نوری با خوانندگی پژمان مصلح به همراه گروه موسیقی‌اش صورت گرفت. مصلح از شاگردان محمد نوری بوده است.

میلاد کیایی نیز در این برنامه گفت: او معلم انگلیسی من بود و بر این زبان مسلط بود. برای ما مدل و اسطوره‌ای از زبان، ادب، اخلاق و... بود. همیشه شیک و مرتب و اتو کشیده بود. نمره قبولی من در این درس حداکثر 10 بود. آنقدر به هنر و موسیقی علاقه داشتیم که مدرسه را می‌رفتیم که پدر و مادرمان خیلی هم ناراضی نباشند. همیشه تجدیدی داشتم و فقط یک بار تجدید نشدم که آن هم کلا رفوزه شدم. در اردوهای هنری رامسر با استاد سریر آشنا شدم و به این دوستی افتخار می‌کنم. در نیمه سال 65 در منزل دوست مشترکی به نام فرهنگ جولایی بودیم که آقای نوری نیز بود. او گفت زندگی من دو بخش هنری داشت؛ قبل و بعد از استاد سریر. استاد نوری زمانی که با استاد سریر آشنا شد جاودانگی تازه‌تری پیدا کرد. یکی از ویژگی‌های او این بود که کلامش مفهوم بود. بعضی از خوانندگان صدای خوبی دارند ولی کلامشان مفهوم نیست. او سواد موسیقی داشت نه اینکه تنها صدای خوشی داشته باشد. باید از زندگی او یک فیلم ساخته شود.

اجرای آثاری از فرامرز پایور توسط فرهاد احمدی (تار)، علیرضا فریدون پور (آواز)، سعید رودباری (تنبک) و محمد انصاری (سنتور)، همنوازی سه‌تار و آواز (امیر متولی و رادفر ریاحی)، دو نوازی سنتور و تمبک (رضا مهدوی و فریبرز جعفری) و تک‌نوازی پیانو پیام سوری بخش دیگری از این برنامه بود.

همچنین در این مراسم گفته شد که پنجشنبه ساعت 17 در خانه هنرمندان نکوداشت استاد شیون فومنی برگزار خواهد شد.

محمد نوری متولد دی (ماه) 1308 در تهران بود که آواز را نزد باغچه‌بان و تئوری موسیقی را نزد سیروس شهردار و فریدون فرزانه، اساتید هنرستان عالی موسیقی، فراگرفت. وی شیوه آواز خود را متأثر از بافت و غنای زخمه‌ای اساتیدی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی، و محمد سریر می‌دانست.

محمد نوری در پنج دهه بیش از سیصد قطعه آوازی اجرا کرد. او همچنین به تقریر و ترجمه مقالات و سرودن اشعاری برای ترانه نیز پرداخت. وی ترانه‌های زیادی با تم میهنی چون «جان مریم»، «شالیزار»، «واسونک»، «جمعه بازار»، «ایران» را اجرا کرده‌است.

او سرانجام پس از سال‌ها مبارزه با بیماری سرطان مغز استخوان و وخامت وضعیت جسمانی در شامگاه 9 مرداد 1389 در گذشت.

نمی‌خواست کسی بداند سرطان دارد / زندگی محمد نوری باید فیلم شود 2
نمی‌خواست کسی بداند سرطان دارد / زندگی محمد نوری باید فیلم شود 3
نمی‌خواست کسی بداند سرطان دارد / زندگی محمد نوری باید فیلم شود 4