نوآوری واقعی؛ راه نجات اقتصاد دانشبنیان ایران
در حالی که نوبل اقتصاد 2025 بار دیگر بر نقش «نوآوری» و «تخریب خلاق» در رشد پایدار اقتصادی تأکید کرده است، تجربه ایران نشان میدهد صرف افزایش تعداد شرکتهای دانشبنیان تضمینی برای بهرهوری و خلق ثروت ملی نیست.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، جایزه نوبل اقتصاد در سال 2025 به پاس تلاشهای موثر برای رازگشایی از رشد اقتصادی پایدار به موکیر، آگیون و هویت اختصاص یافت. موکیر در قالب پژوهشهایی عمیق به نقش کلیدی «توسعه فناوری» درتحقق رشد اقتصادی پایدار پرداخته و اگیون و هاویت نیز در تحقیقاتی جداگانه سازوکار تخریب خلاق را عامل اصلی رشد درونزای پایدار معرفی کردند.
به طور خلاصه، تحقیقات برندگان جایزه نوبل 2025 بیانگر این نظریه است که رشد پایدار الزاماً ریشه در نوآوری و توسعه فناوری دارد و در این سازوکار فناوری موجود با فناوری جدید جایگزین شده (تخریب خلاق) و از این طریق امکان دستیابی به سود انحصاری بالاتر از متوسط مهیا میشود. این سود انحصاری خود محرک تکرار مجدد حلقه نوآوری و تخریب خلاق در آینده خواهد شد.
در واقع میتوان گفت برندگان جایزه نوبل اقتصاد 2025 به نوعی نظریات شومپیتر و رومر در توضیح رشد تولید و اقتصاد دانش بنیان را عمق داده و تکمیل کردهاند. ناپایداری و نوسان رشد اقتصادی درایران همواره به عنوان یکی از مشکلات کلان و مزمن مورد کنکاش و سوال بوده است. هر چند که از حدود 20 سال پیش جهتگیری مشخصی درنظام حکمرانی ایران در راستای توسعه نوآوری و فناوری و تحقق اقتصاد دانش بنیان اتخاذ شده است اما به دلیل ضعف در نظام جاریسازی سیاست و عدم ثبات خطمشیها کمتر شاهد به ثمر نشستن این جهتگیری و تحقق رشد پایدار اقتصادی بودهایم.
رشد اقتصادی کمتر از یک درصد در دهه نود شاهدی مهم بر این مدعاست. میوه درخت نوآوری و اقتصاد دانشبنیان ارتقای بهرهوری است. هر چند که در دهه اخیر همواره شاهد رشد تعداد شرکتهای دانشبنیان در کشور بودهایم و برابر با آخرین آمار ارائه شده اکنون نزدیک به ده هزار شرکت دانشبنیان در ایران وجود دارد، لکن این شبکه انبوه موفق به ایجاد رشد پایدار بهرهوری در ایران نشده است.
در پانزده سال اخیر به جز سالهای 1400 تا 1403 هیچ گاه رشد قابل توجه و پایدار بهرهوری وجود نداشته است. شناحت علل عدم تحقق رشد بهرهوری علیرغم رشد نوآوری معمای فعلی اقتصاد ایران است. رشد غیر ارگانیک شرکتهای دانشبنیان، اندازه کوچک علیرغم تعداد زیاد این شرکتها و عدم اتصال نظام توسعه علم و فناوری به نیازهای جامعه و صنعت همه از جمله دلائل احتمالی این مسئله میتوانند باشند.
به طور طبیعی، افزایش دانایی در یک جامعه میبایست با یک تاخیرمنطقی منجر به توانایی در خلق ثروت ملی شود اما این تاخیر در ایران به قدری طولانی شده است که بسیاری را نسبت به این رابطه منطقی دچار تردید کرده است.
بیتردید عمقبخشی به نظام ملی نوآوری و بهبود کیفیت سازوکارهای تنظیمگری این نظام رسالت مهم سالهای آتی خواهد بود. تحریک انگیزه نوآوری از طریق ایجاد یک نظام اقتصادی شفاف و مبتنی بر رقابت و شایستگی و تسهیم منصفانه منافع حاصل از ارتقای بهرهوری از جمله مهمترین اقدامات در این راستا است.
در مقابل به نظر میرسد توزیع ارزان منابع به نام نوآوری و اقتصاد دانشبنیان نه تنها در بلندمدت منجر به رشد بهرهوری نخواهد شد بلکه انگیزه فعالان واقعی زیستبوم نوآوری کشور را فرسایش خواهد داد.
ذکر این نکته ضروری است که توجه به بهرهوری و نوآوری نه تنها نافی پرداختن به افزایش سرمایهگذاری نیست بلکه رشد پایدار اقتصادی در بلندمدت، تنها با رشد متوازن موجودی سرمایه و بهرهوری امکانپذیر است. در سیاستهای کلی برنامه هفتم پیشرفت و متن این برنامه به خصوص مواد 2 و 111 ظرفیت مناسبی برای تحقق رشد پایدار بهرهوری مبتنی بر توسعه نوآوری موجود است که کمتر مورد توجه دولت قرار گرفته است.
با فعالسازی صحیح و موثر این ظرفیتها امکان تحقق آرمان بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در گذار از دانایی به توانایی و خلق ثروت و اقتدار ملی محقق خواهد شد.
دکتر میرسامان پیشوائی؛ استاد دانشگاه علم و صنعت ایران