نگاهی به فیلم «پروین»| تجلی شعر و شعور
محمدرضا ورزی با بهرهگیری از توان بازیگران و استفاده از دکورهای جذاب و حقیقی کاخ، بناها و موزههای موجود و با تکیه بر تجربه خود در زمینه ساخت فیلمهای تاریخی، تصویری نزدیک به شخصیت اصلی پروین اعتصامی خلق کردهاست.
خبرگزاری تسنیم- احسان طهماسبی
محمدرضا ورزی سابقه طولانی در زمینه تولید فیلمهای بیوگرافی و مرور آثار تاریخی دارد و این موضوع تبدیل به جزء لاینفک سینمای او شده است. او از دهه هفتاد با ساخت فیلمها و مجموعههای تلویزیونی این مسیر را دنبال کرده و در تلاش برای اثبات جایگاه خود در مقام کارگردان آثار تاریخی، موافقان و مخالفان زیادی نیز دارد.
آخرین اثر سینمایی او پروین، از حیث رویکرد عمیق و شاعرانه در پرداخت به زندگی اعتصامی، چندان شباهتی به آثار گذشته او ندارد. در واقع پس از تحلیل خطمشی کارگردانی و نویسندگی در پرداخت به برههای از زندگی پروین اعتصامی، میتوان با نظریههای نشانهشناسی و با لحاظکردن تقدم دلالت بر احساسات هنری، نگاره ذهنی محققشده در پندار عوامل فیلم در مورد این شاعر بزرگ تاریخ ادبیات ایران را رویکردی شمایلنگارانه و تلاشی در راستای ثبت تصویر مخدوش اعتصامی میان مخاطبان، از شاعری از اهالی سبک شعری مناظرهای و خالق اثر «مست و محتسب» به زنی جسور ولی ستمدیده، مهربان ولی مقتدر، مأخوذ به حیا ولی ظلمستیز دانست.
روز پنجم جشنواره فیلم فجر با یک تماشاگر ویژه / پرده سبزی که برای مسعود جعفریجوزانی دردسر شددر واقع پروین در تلاش است به دور از مبالغه، زیادهروی و دراماتیزهکردن مبالغهآمیز داستان زندگی اعتصامی، رویکردی آیکونیک و نگارهسان از شاعری دارای شخصیتی مثالزدنی و کمنظیر (به تعریفی Iconic personality) ایجاد کند و ضمن تثبیت چهره، فیزیک و شمایل مارال بنیآدم (در نقش پروین اعتصامی)، مخاطبان ادبیات و فرهنگ ایران را بیش از پیش با یکی از مهمترین شاعران زن این سرزمین آشنا کند. از این رو میتوان در راستای تشویق و تأیید بازی تماشایی بنیآدم در این نقش، بر صحت شناخت و تحلیل موشکافانه او از شخصیت مذکور صحه گذاشت و در مقایسهای عامیانه و بهعنوان پیشبینی جامعهشناسانه و در صورت پخش و نمایش مناسب فیلم در سینماها و پاتوقهای فرهنگی، رویارویی اهالی هنر و ادبیات با تصویر زنده، پویا و عینی پروین اعتصامی در ذهن و روان آنها را نزدیک به تجسم خیالپردازانه مردم از شبنم قلیخانی در وقار مریم مقدس، مصطفی زمانی در صلابت یوسف پیامبر، اردشیر رستمی در سطوت شهریار و... دانست.
از سویی دیگر نباید از این نکته غافل شد که ساخت فیلمهای زندگینامهای از روی کتابهای بیوگرافیک یا مستندات تاریخی، نیازمند خلق درام و بهرهگیری از جزئیات شخصیتی و افتوخیزهای زندگی و نور انداختن به زوایای پنهانتر و تاریکتر زندگی است. اتفاقی که بهکرات در تولید فیلمهای مشابه مورد توجه قرار گرفته و در بسیاری از موارد (همچون آمادئوس (میلوش فورمن) و پیانیست (رومن پولانسکی)) به عامل مهمی برای محبوبیت فیلم تبدیل شده است.
از سویی دیگر برای توصیف رویکرد دیگری برای ساخت فیلمهایی با مضامین مشابه، میتوان به تلاش دلپذیر و شاهکار سرگئی پاراجانف در فیلم رنگانار اشاره کرد؛ اثری که زندگینامه سایات نووا است و بهجای پرداخت به جزئیات اشارهشده در زندگی هاروتیون سایاتیان، با دیدی شاعرانه و بصری به زندگی این شاعر میپردازد. در رویارویی با شخصیتی همچون پروین اعتصامی، نه همانند فیلمهای بیوگرافی گروه اول، بهواسطه عمر کوتاه و زندگی ساده و کماتفاق او میتوان مبنای فیلمنامه را حوادث و اتفاقات زندگی شاعر گذاشت و نه همانند شیوه دوم، توان، تخصص و ذوق کافی برای ساخت شاهکاری کمنظیر را انتظار داشت.
روز چهارم جشنواره فجر و ورود شعیبی به مافیای موسیقی / تنها کارگردان زنِ جشنواره از رازِ چفیه رهبری گفتاز این رو با علم به این دستهبندی و توجه به مختصات و اتمسفر زندگی پروین اعتصامی، محمدرضا ورزی با بهرهگیری از توان بازیگران و استفاده از دکورهای جذاب و حقیقی کاخ، بناها و موزههای موجود و با تکیه بر تجربه خود در زمینه ساخت فیلمهای تاریخی، تصویری نزدیک به شخصیت اصلی پروین اعتصامی، یعنی بهدور از اضافهگویی، مینیمال و شعارزده خلق کرده و با محدودیتهای موجود در زندگی کمحاشیه و حادثه (که مهمترین ماجرایش طلاق و مرگ در جوانی و حضور در انجمن مردانه شاعران سرشناس آن روزگار است) فیلم قابلقبولی را به پیشگاه مخاطبان ارائه داده است؛ فیلمی که بهواسطه نقش تأثیرگذار زنان در عرصه فرهنگ، بهدور از احوالات امروز نیست و میتواند نقش قابلتوجهی در تثبیت جایگاه پروین اعتصامی بهعنوان شاعری آرمانخواه در ذهن و خاطره مخاطبان داشته باشد.