پنج‌شنبه 6 شهریور 1404

نیش قلم بر پیکر رانت‌خواری؛ جسارت نویسنده «دل و دریا» ستودنی است

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
نیش قلم بر پیکر رانت‌خواری؛ جسارت نویسنده «دل و دریا» ستودنی است

یوسفعلی میرشکاک در نقد «دل و دریا» گفت: در داستان دل و دریا، جسارت نویسنده جوان، ستودنی است از آن حیث که نیش قلم را بر پیکر بلیه‌هایی چون رانت‌خواری و نفوذ در مجاری فرهنگی مملکت‌مان می‌کشد.

یوسفعلی میرشکاک در نقد «دل و دریا» گفت: در داستان دل و دریا، جسارت نویسنده جوان، ستودنی است از آن حیث که نیش قلم را بر پیکر بلیه‌هایی چون رانت‌خواری و نفوذ در مجاری فرهنگی مملکت‌مان می‌کشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی داستان «دل و دریا» با حضور استاد یوسفعلی میرشکاک و محمدحسن شاهنگی، نویسنده کتاب، در خانه اندیشمندان علوم انسانی و با مشارکت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار گردید.

در ابتدای این نشست یوسفعلی میرشکاک، گفت: ادبیات متعهد و معناگرا گمشده روزگار ماست و باید از هر چه محافظه‌کاری‌نویسی است، پرهیز کرد. ادبیات از مسائل اصیل سخن می‌گوید و از آنهایی حرف می‌زند که تفننی نیستند. بسیاری از شاعران فارسی‌گوی ما حکیم بوده‌اند، عرفان خوانده‌اند و اشعارشان از سر حکمت و معرفت است. نویسندگان متون منثور هم کم و بیش همین وضعیت را داشته‌اند؛ اما هر چه به دوران اکنون نزدیک می‌شویم، اصالت نویسنده با تردیدهای جدی روبه‌رو می‌شود. رمان‌نویسان عصر ما به سراغ جاذبه‌های شکمی و زیر شکمی می‌روند و از مغز و قلب آدمی غفلت می‌کنند، از معنویت فاصله می‌گیرند و به سراغ لذت می‌روند، چون نگاه‌شان به هنر و ادبیات و به طور خاص رمان، ابزاری صرف است و لاغیر و آن را در خدمت لذت‌رساندن بیشتر به انسان تلقی می‌کنند. رمان می‌تواند آگاهی‌بخشی کند و نظر و منظر انسان را ترقی دهد. رمان اتلاف وقت نیست، اشتراک اندیشه نویسنده با مخاطب است، پس می‌توان گفت همواره دیالوگی بین نویسنده و خواننده در جریان است. کمتر رمانی را می‌توانید بیابید که جهان‌بینی نداشته باشد. البته هر چه شخصیت‌پردازی‌ها بیشتر و متنوع‌تر صورت گیرد، اصل ماجرا و پیام داستان در محاق قرار می‌گیرد و کمرنگ‌تر می‌شود. پرداختن به فضا و صحنه در خدمت ظاهر رمان است و همه اینها به نوعی پوسته ماجراست؛ نباید در سطح متوقف شد، باید به کنه ماجرا نفوذ کرد و معنی قصه را دریافت کرد. نباید اصل را فدای فرع نمود. اگر چنین کاری کنیم، دچار نگاه‌های خطرناک فرمالیستی شده‌ایم. در سینما همین وضع را خواهیم داشت، در هنرهای دیگر هم همین دام پهن می‌شود و باید هوشیار بود.

جسارت نویسنده جوان «دل و دریا» ستودنی است

میرشکاک ادامه داد: البته کم و بیش هستند نویسندگان دغدغه‌ورزی که در این میدان فراخ بی‌رحم ابراز وجود می‌کنند و اعلام می‌کنند که می‌توان طریق دیگری هم طی نمود. بعد از انقلاب، رمان‌نویسی به سبک رئال و برآمده از مسائل اجتماع به عنوان یک خط جدید در آفرینش‌های ادبی اعلام وجود کرد؛ این خط، ریزش‌ها و رویش‌هایی داشت و برخی از فیلمنامه‌نویسان را توانست جذب خود کند و برخی مستندسازان و حتی نقاشان را نیز به دنبال خود کشید، اما این مسیر، مسیر ساده و همواری نیست و باید بسیاری از تلقی‌ها و نگاه‌های منتقدان را اصلاح و یا با خود همراه کرد. در داستان دل و دریا، جسارت یک نویسنده جوان، ستودنی است از آن حیث که نیش قلم را بر پیکر بلیه‌هایی چون رانت‌خواری و نفوذ در مجاری فرهنگی مملکت‌مان می‌کشد. با خواندن این کتاب آتش به اختیاری در ذهن خواننده به طور کامل جا می‌افتد؛ اینکه نباید متوقف به اقدامات دولتی شد و برای اصلاح خود خود ما باید دست به کار شویم تا امور اصلاح شود. یکی از کارکردهای هنر هیجان‌بخشی و نیرو بخشی به مخاطب آن است؛ یعنی او را به تحرک وا دارد و از رکون و سکون و بی‌هدفی دور کند. صادقانه از خود سوال کنیم چند درصد رمان‌های ما از چنین ویژگی مهمی برخوردارند؟

در ادامه محمدحسن شاهنگی، نویسنده کتاب «دل و دریا» گفت: رمان، قالب نرم و دلنشینی برای انتقال مضامین ارزشی است و از این قالب در بعد از انقلاب آن طور که باید و شاید استفاده نشده است. جاذبه‌های جنسی و عاشقانه همچنان در بخش زیادی از رمان‌های عامه‌پسند ما جولان می‌دهند. روزی روزگاری این رویکرد در لابه‌لای جملات و داخل کتاب به چشم می‌آمد اما متأسفانه امروز کار به جایی کشیده شده که عناوین برخی رمان‌ها، طراحی جلدها و... هم سمت و سویی اروتیک دارند و مملو از نشانه‌های صریح جنسی هستند. حتی برخی آثار مصور از عکس‌ها و تصاویر درون‌متنی قابل تأملی در همین فضا استفاده می‌کنند و روز به روز هم بر تعداد آنها افزوده می‌شود.

وی ادامه داد: باید از خود پرسید چرا مخاطب ایرانی با رمان ایرانی قهر می‌کند و میزان اقبال او از آثار ترجمه‌ای افزایش یافته است؟ در چنین شرایطی نوشتن از روی تعهد بسیار مهم و البته سخت خواهد بود. هر نویسنده‌ای در برابر وقتی که مخاطب آثار وی صرف می‌کند تا آن کتاب را بخواند، مسئول است و اگر کتابش را بی‌جهت پر کند یا مجموعه‌ای از مطالب سخیف را به او عرضه دارد، قطعاً در وهله اول در برابر وجدان خود و در گام بعد در پیشگاه الهی می‌بایست پاسخگو باشد.

شاهنگی در پایان گفت: داستان «دل و دریا» از قهرمانی صحبت می‌کند که برای فسادزدایی در جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، حاضر است مبارزه کند. او از اصلاحات حرف می‌زند؛ البته اصلاحات به معنای واقعی کلمه و نه شعاری سیاسی که دستاویزی برای برخی نان به نرخ روزخوران قرار می‌گیرد. این داستان فرزند زمانه خود است و از مسئله بدحجابی و راهکارهای عملیاتی رفع آن با مخاطب خود مطالبی را در قالب داستان در میان می‌گذارد، از تأثیر مد و فضای مجازی بر سبک زندگی ما می‌گوید و از تغییرات پیدا و پنهان این موضوع بر مخاطب تلنگرهایی به ما می‌زند. مخاطب این کتاب از جهتی می‌تواند فعالان فرهنگی باشند؛ کسانی که حاضر نمی‌شوند به دلیل محدودیت‌ها و نبودن امکانات دست روی دست بگذارند و به حاشیه بروند، بلکه با انگیزه و عزمی راسخ یک به یک موانع را از پیش روی خود بر می‌دارند و به جلو حرکت می‌کنند. در این کتاب شعارهای مذموم «ما نمی‌توانیم»، «ممکن نیست» و «نمی‌شود» مورد نقد غیرمستقیم قرار دارد.

نیش قلم بر پیکر رانت‌خواری؛ جسارت نویسنده «دل و دریا» ستودنی است 2