دوشنبه 5 آذر 1403

هواداری با اعمال شاقه

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع

«داستان هواداری در فوتبال ایران همین است؛ آزار دادن و آزار دیدن. ما می‌توانیم به همه دنیا نشان بدهیم چطور می‌توان یک «گنج» را تبدیل به «رنج» کرد!»

به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «احتمالا یکی از زجرآورترین سرگرمی‌های دنیا، هواداری فوتبال در ایران است. بیایید داستان را با هم مرور کنیم. اول از همه این که شوربختانه یک بخش متعفن از فضای مجازی تبدیل به ویترین هواداری شده است. فقط چند دقیقه پرسه در این فضا، روح آدم را مچاله می‌کند. چطور می‌شود این همه فحش و فضیحت، اتهام و توهین و بداخلاقی روزافزون را باور کرد؟ شاید نماد رقابت دیرین در فوتبال جهان، نبرد بارسلونا و رئال مادرید باشد. با این حال در همین ال‌کلاسیکوی اخیر دیدیم که هواداران رئال چقدر راحت بین انبوه بارسایی‌ها در ورزشگاه نوکمپ نشسته بودند و تیم‌شان را تشویق می‌کردند. در ایران اما، برخی هواداران ما در حمایت کورکورانه و بی‌منطق از تیم‌های‌شان، اعضای خانواده طرف مقابل را به باد بد و بیراه می‌گیرند. مگر این فوتبال چقدر ارزش دارد که از پشت مانیتور خرخره هم را می‌جوید؟ کار آن قدر بیخ پیدا کرده که حتی برخی پیشکسوتان صاحب‌نام هم به سخیف‌ترین و رکیک‌ترین انواع کری‌خوانی رو آورده‌اند، به این امید که کمی بیشتر «دیده» شوند. در چنین جوی، محترم‌ماندن و وفاداری به منطق و معرفت، بی‌اندازه دشوار شده است.

هواداری در فوتبال ایران یعنی وقتی باختی باید با خشم دنبال پیداکردن یک مقصر بگردی؛ از فلان وزیر و وکیل و نماینده مجلس گرفته تا فدراسیون و داور و اسپانسر. اگر هم بردی و قهرمان شدی، طبیعتا باید رفتار مشابه از سوی هواداران رقیب را تحمل کنی؛ این که تیمت را «حکومتی» بخوانند و موفقیت آن را لوث کنند. اینجا انگار همیشه سوژه‌ای برای جنگ اعصاب وجود دارد و هرگز نوبت لذت‌بردن و کیف‌کردن نمی‌رسد. اگر ناکام باشی باید کف خیابان برای اعتراض به شرایط باشگاه تجمع کنی و اگر کامیاب بودی، باید بابت جدایی مربی موفق و ستاره‌های تیمت دست به اعتصاب و تحصن بزنی. از فوتبالی حرف می‌زنیم که جایزه قهرمانی در آن «صفر» ریال است و پاداش موفقیت در آسیا هم به دلیل انواع تحریم‌ها به دست باشگاه نمی‌رسد.

غیر از تمام اینها، هواداری در فوتبال ایران یعنی رنج‌کشیدن به خاطر اشتباهات و خطاهای دیگران. اگر در اسپانیا مدیران باشگاه‌ها را مردم با حضور در انتخابات روی کار می‌آورند و در صورتی که راضی نباشند مثل داستان بارتومئو در بارسلونا او را در میانه‌های راه عزل می‌کنند، در ایران هواداران مطلقا نقشی در عزل ونصب‌ها ندارند. آنها فقط باید دست به دعا بردارند که یک مدیر «کمتر ناشی» برای تیم‌شان انتخاب شود. هر خسارتی هم که مدیر بزند، هیچ‌کس از او سؤال و جواب نخواهد کرد. مثلا فرض کنید مدیران وقت باشگاه پرسپولیس می‌توانستند با پرداخت 100 هزار دلار پرونده گابریل کالدرون را ببندند اما این کار را نکردند تا غرامت او به 20 میلیارد تومان برسد، پنجره‌های باشگاه بسته شود و تا زمان تسویه نهایی، قلب مردم توی دهان‌شان بیاید.

هواداری در فوتبال ایران یعنی هر روز نگران مطالبات عقب‌افتاده بازیکنان و اعتصاب و تشنج‌آفرینی آنها باشی؛ یعنی هر فصل از این بترسی که بالاخره کنفدراسیون فوتبال آسیا تیمت را به خاطر انبوه مشکلاتش از لیگ قهرمانان حذف خواهد کرد، یعنی هزار پرونده باز در فیفا و دادگاه عالی ورزش داشته باشی و شمشیر مجازات و محرومیت و کسر امتیاز بالای سر تیمت در رقص باشد. داستان هواداری در فوتبال ایران همین است؛ آزاردادن و آزاردیدن. ما می‌توانیم به همه دنیا نشان بدهیم چطور می‌توان یک «گنج» را تبدیل به «رنج» کرد!»

انتهای پیام