واکنش عجیب پدر دختر وزنه بردار به پناهندگی فرزندش؛/ عصبانیت پدر یکتا جمالی: با طایفه ام به تهران می آییم!
پدر یکتا جمالی بعد از ناپدید شدن دخترش در اردوی تیم ملی وزنه برداری در یونان، گفته می خواهد از فدراسیون شکایت کند!
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از ایران ورزشی، بعد از ناپدید شدن دختر ملی پوش وزنه برداری ایران در یونان و مخابره اخباری مبنی بر پناهنده شدن او در آلمان، پدر یکتا جمالی واکنش جالبی به این موضوع داشته و از فدراسیون وزنه برداری شاکی است. خانواده یکتا جمالی خصوصاً پدر و خواهر او، با توجه به اینکه مسئولان فدراسیون از رئیس گرفته تا دبیر و نایب رئیس و...، حاضر به پاسخگویی درست و حسابی و شفافسازی ماجرا نیستند تا نگرانی این خانواده را کم کنند، قصد شکایت دارند. پدر یکتا در گفتوگو با ایران ورزشی میگوید: «من هرچه با آقای مرادی و بیرانوند، رئیس و دبیر فدراسیون و بقیه مسئولان مربوطه مثل حراست و...، تماس گرفتم در این چند روز یک جواب درست و حسابی که ما را قانع کند از وضعیت دخترم ندادند. اصلاً ما نمیدانیم چه بلایی سر یکتا آمده و دختر 17 سالهام الان کجاست و چه سرنوشتی دارد؟ هیچ مسئولی هم پاسخگو نیست و ما نمیدانیم باید چه کنیم؟» او ادامه میدهد: «من به خاطر بیتوجهی و ناملایمات زیادی که در این چند سال روی دختر جوانم بعد از مدالآوری پیاده شد، قسم خورده بودم که دیگر اجازه نمیدهم یکتا با این وضعیت اسفبار در مسابقهای وزنه بزند. تا قبل از اعزام تیم به یونان هم روی حرفم بودم، اما وقتی اصرار علی مرادی، خود یکتا و کادرفنی تیم را برای اعزام دخترم به مسابقات جهانی دیدم، راضی شدم و به فدراسیون آمدم و اجازه خروج از کشور دخترم را به فدراسیون دادم. اما نمیدانستم اینطور از امانتی که به آنها سپردم مراقبت میکنند. من و طایفه ما که طایفه بزرگی در ایل بختیاری است، شنبه به تهران میآییم تا ببینیم چه بلایی سر دخترم آمده است. در این ماجرا همه آنهایی که بابت مراقبت از فرزندم در مسابقات جهانی یونان کمکاری و سهلانگاری کردند، مقصر هستند و باید تاوان سهلانگاری و قصورشان را پس بدهند. اگر بلایی سر دختربچه من بیاید ما باید چه کنیم؟» خواهر یکتا جمالی هم در این خصوص صحبتهای جالبی دارد: «یکتا برای عروسی من که قرار بود بعد از بازگشت او از مسابقات جهانی یونان باشد، قول داده بود دست پر برگردد. اصلاً کلی با هم برای مراسم عروسی تدارک دیده بودیم. خواهرم حتی زمان برگشتش به ایران را به من و خالهام گفته بود و خیلی امیدوار بود که مدال جهانی بگیرد که خدا را شکر گرفت. البته او بعد مسابقه خیلی از کمتوجهی مربیان در پشت صحنه مسابقه و بیتجربگی آنها در جدولخوانی مسابقه ناراحت و گلهمند بود. او به من گفت، هرچه به مربیانم میگفتم زمان رفتنم روی صحنه برای حرکت دوم دوضربم را بگویید به من میگفتند نگران نباش زود است، بعد 15 ثانیه مانده به مسابقه گفتند و من با بدن سرد رفتم روی تخته و نتوانستم وزنه را مهار کنم. او ناراحت بود که بهخاطر یک کیلو اختلاف مدال نقره جهان را درمجموع از دست داد. مرادی و همه آنهایی که آنجا بودند خواهرم را به امان خدا رها کردند و حالا هم جواب ما را سربالا میدهند.»