وقتی همه میخواستیم از «فوتبالیستها» باشیم!/ رویاسازی به سبک ژاپنی
موسیقی تیتراژ انیمیشن «فوتبالیستها» برای کودکان و نوجوانانی که در دهه هفتاد زیست میکردند، یادآور روزهای خاطرهانگیزی است که بخش زیادی از آن در کوچه و خیابان برای بازی فوتبال میگذشت.
موسیقی تیتراژ انیمیشن «فوتبالیستها» برای کودکان و نوجوانانی که در دهه هفتاد زیست میکردند، یادآور روزهای خاطرهانگیزی است که بخش زیادی از آن در کوچه و خیابان برای بازی فوتبال میگذشت.
دریافت 539 KBخبرگزاری مهر- گروه هنر - علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز 1400 استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنرخبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در هفتاد و یکمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ یکی از موسیقی تیتراژهای مجموعه انیمیشنی رفتیم که طی سالهای متمادی به عنوان «فوتبالیست ها» برای مخاطبان ایران معرفی شد و تبدیل به یکی از بهترین و تماشایی ترین کارتونهای مرتبط با دهه هفتاد شد. مجموعهای اغراق آمیز از آنچه در فوتبال کشور ژاپن میگذشت، اما امروزه به واسطه برنامه ریزی منسجم چشم بادامیها در ورزش همچون دیگرکارهایشان به حقیقتی انکار ناپذیر پیوسته است. گویی آن انیمیشنهای اغراق آمیز که دربرگیرنده ویژگیهای مهمی به لحاظ مفهومی بود، شرایطی داشت که برای ارائه این اغراق اهداف حساب شدهای وجود داشت که شاید مقدمهای برای تحقق آرزوهای بزرگ بود.
آرزوهایی از جنس فوتبال که از «کاگرو یوگا» گرفته تا «ایشی زادوری»، از «سوباسا اوزارا» گرفته تا «واکی بایاشی» در تحقق رویاهای کودکان و نوجوانان عاشق کشور ژاپن نقش اساسی ایفا کرده و به عنوان یک مولفه اجتماعی آموزشی بلندپروازانه نقش بسیار ارزشمند ومهمی در تحقق آرزوهای بلند پروازانه ژاپنیهایی داشته که توانستند در مدت زمانی کوتاه میزبان جام جهانی فوتبال شوند، قهرمان آسیا باشند و در همین جام جهانی در فنیترین شکل ممکن موفق به شکست آلمانی شوند که فوتبالش در دنیا حرف اول را میزند. آرزوهایی که از موسیقی اش گرفته تا طراحی شخصیتهای عجیب و غریبش نشات گرفته از برنامه ریزی حساب شدهای بود که دست اندرکاران ساخت این مجموعههای کارتونی خوب میدانستند چه میکنند.
قصه تولید اولین قسمت از مجموعه فوتبالیستها از اینجا آغاز میشود که فوتبالیستها عنوان یک مجموعه «مانگا» (کمیک یا رمان گرافیکی که از فرهنگ ژاپن نشات گرفته) به طراحی نوریاکی ناگایی است که از سال 1985 تا سال 1989 توسط شوگاکوکان در نشریه «کروکروماتیک» کشور ژاپن منتشر میشد. بر اساس این مانگا بود که یک مجموعه تلویزیونی «انیمه» در قالب 26 قسمت توسط استودیو «پیرو» به سالهای 1986 تا 1987 تولید شد. البته این مجموعه در ژاپن نتوانست بینندگان چندانی جلب کند چرا که همزمان با این کارتون مجموعهای به نام «کاپیتان سوباسا» نیز پخش میشد که بینندگان ایرانی با هر دوی این مجموعهها آشنایی کامل دارند. شرایطی که موجب شد، بسیاری تصور کنند آنچه در ابتدای کارتون موسوم به «فوتبالیست ها» با طراحی متفاوتتری نسبت به مجموعه 371 قسمتی «کاپیتان سوباسا» میدیدند، فصل اول و قصههای مربوط به «سوباسا» و همراهانش فصل دوم مجموعه بودند.
مجموعههایی که اولین قسمتهای آن در دهه هفتاد از شبکه یک سیما پخش شد و از همان ابتدا توانست با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان کودک و نوجوان مواجه شود. مجموعهای که رنگین کمانی از اغراقها این موسیقی انقدر برای ما نوجوانان دهه هفتادی آن سالها جذاب بود، که وقتی در همین کوچه و خیابانهایی که این روزها خالی از تیردروازههای گل کوچک شده، در آن جمعههای فراموش نشدنی از صبح تا ظهر فوتبال بازی میکردیم، با خودمان این موسیقی را فریاد میزدیم و میرفتیم به سمت دروازه بچه محلهایی که رقیبان جدی بودند و جلوههایی بود که دوبله جمعی از بهترینهای صدا پیشگی در کشورمان توانست حال و هوایی متفاوتی به کارتونهای آن روزگار بدهد.
کارتونی که شوت بازیکن کاگرو به سمت دروازه حریفی که همیشه بازنده بود، شاید چند قسمت طول میکشید مسیر رسیدن به تور دروازه را طی کند و در این سیر طولانی هم توپ به انواع و اقسام مختلف در میآمد تا قدرت شخصیتهای مورد علاقه بچهها را به آنها ثابت کند.
بازیهایی که بازیکنانش حتی در زمانی که توپ در اختیار نداشتند بی اختیار به هوا میپریدند و در یک ارتفاعی که گویی دربرگیرنده یک پرش چندین متری است خاطرات یکدیگر را مرور میکردند و با آن چشمان درشتی که هیچ رنگ و نشانی از قومیت و ملیت چشم بادامیها نداشت، با چشمهایشان حرف میزدند. دنیایی از اغراق که توصیفش برای نوجوانان آن روزهای تلویزیون قطعاً خاطره انگیز است.
بخش دیگری از آنچه در قالب مجموعه «فوتبالیست ها» پیش روی مخاطبات قرار میگرفت، مربوط به ورژن دیگری از عشق و علاقه ژاپنیها به تولید انیمیشنهای مرتبط با فوتبال بود، که آن هم در قالب مجموعه فوتبالیستها و با یک موسیقی تیتراژ روی آنتن رفت.
مجموعهای با عنوان اصلی «کاپیتان سوباسا» که بر اساس مجموعه کمیک استریپ های ژاپنی یوئیجی تاکاهاشی در یک مجله هفتگی، تولید شد. در واقع این بخش مجله، با نام «کاپیتان سوباسا» برای نخستین بار در سال 1981 چاپ شد و انتشار آن تا سال 1988 تجدید میشد. این در حالی است که اولین مجموعه انیمیشنی آن نیز در 1983 آماده پخش شد.
در خلاصه داستان این مجموعه نیز نوشته شده است: سوباسا اوزارا پسر یازده سالهای است که در کودکی به خاطر توپ از تصادف با یک کامیون جان سالم به در میبرد. او از آن روز به بعد همیشه با توپ است سوباسا در اول با ایشیزاکی ملاقات میکند و سپس در تیم نانکاتسو به قهرمان فوتبال نوجوانان ژاپن تبدیل میشود. رقیب اصلی سوباسا، کاکرو یوگا بود و پس از آن رقبای بسیار سرسخت دیگری همچون هیکارو ماتسویاما و جان میزوگی نیز به فهرست رقبای سرسخت سوباسااضافه میشوند.
در این میان تیم «میوا» به کاپیتانی کاکرو و تیم «فورانو» به رهبری هیکارو ماتسویاما و تیم «موساشی» به رهبری جان میزوگی و اعجوبه ای به نام واکیبایاشی که هیچکس نمیتواند به او گل بزند به رقبای بسیار سرسخت سوباسا در فصل اول تبدیل میشوند. در فصل دوم نیز تیم «توحو» به رهبری کاکرو یوگا و تیم «فورانو» به رهبری هیکارو ماتسویاما و تیم «موساشی» به رهبری جان میزوگی که بعد از دو سال میتواند فوتبال بازی کند و تیمهای دیگر از جمله تیم «هیرادو» و «هاوانا» و «شوتستو» به رقبای بسیار بسیار سرسخت سوباسا تبدیل میشوند و این قصه ماجراهای دیگری را هم در پی دارد.
بسیاری از کسانی که این مجوعه را چه در ایران و چه در خارج از ایران پیگیری میکردند، میدانستند که برترین رقیب سوباسا و واکی بایاشی در ژاپن کسی نبود جز «کوجیرو هیوگا» که ما آنرا به نام کاکرو نیز میشناسیم. کسی که به خاطر کمک به خانوادهاش آرزو داشت یک فوتبالیست حرفهای شود. کاکرو فردی بسیار محکم و پر قدرت بود که میخواست در هر بازی پیروز باشد. سرانجام سوباسا با کمک کوجیرو هیوگا، گنزو واکابایشی و تارو میساکی قهرمان جام جهانی جوانان میشوند.
در جام جهانی آنها با کارل هاینز اشنایدر، امپراتور جوان فوتبال آلمان رو به رو میشوند میشوند و در فینال وی را شکست میدهد. البته در ادامه قصه سوباسا پس از مدتی از نانکاتسو جدا شده و به باشگاه سائوپولو برزیل که همان روبرتو هنگو دوست پدرش سرمربی آن بود، میرود. سوباسا در بزرگسالی، وقتی که به دنیای فوتبال حرفهای قدم میگذارد، به تیم بارسلونا (که در خود انیمه کاتالونیا اف سی خوانده میشود) میپیوندد.
اما از این قصههای جالب توجه که بگذریم، به طور حتم آنچه به عنوان بخش از هویت و شناسنامه مجموعه کارتونهای فوتبالیستها را برای ما جذابتر میکرد، موسیقی تیتراژ این کارتونهای تماشایی بود که آهنگسازی آن بر عهده هنرمندی به نام «هیروموتوتوبیساوا» بود که انصافاً از خود یادگاری جذابی به جای گذاشته است. یادگاری که شاید نداند چقدر توانست در دل و روح ایرانیهای بیننده فوتبالیستها آن اغراقهای عجیب و غریب را با هیجان بیشتری نگاه کنند. موسیقی که تمام و کمال در اختیار محتوایی بود که شاخصه اصلی اش هیجان بود و نشاط.
از آقای هیروموتو توبیساوا به انگلیسی و فارسی هم اطلاعات چندانی در دست نیست، اما کفایت موضوع اینکه وی به سال 1954 میلادی در شهرهوکایدو کشور ژاپن به دنیا امده و عمده تسلطش نیز در حوزه آهنگسازی و تنظیم است. او علاوه برای آهنگسازی برای کارتون فوتبالیستها برای بسیاری از آثار معروف انیمیشن ژاپن از جمله افسانه زورو نیز موسیقی ساخته است.
این موسیقی انقدر برای ما نوجوانان دهه هفتادی آن سالها جذاب بود، که وقتی در همین کوچه و خیابانهایی که این روزها خالی از تیردروازههای گل کوچک شده، در آن جمعههای فراموش نشدنی از صبح تا ظهر فوتبال بازی میکردیم، با خودمان این موسیقی را فریاد میزدیم و میرفتیم به سمت دروازه بچه محلهایی که رقیبان جدی بودند.
موسیقی که به معنا و مفهوم کلمه بوی هیجان میداد و طراوت میداد و حالا آن قدر از ما دوره شده که از آن به عنوان نوستالژی یاد میکنیم. نوستالژی سالهای زیادی از عبورش نمیگذرد اما هرچه هست ملودی برخاسته از حقیقتی بود که در آن سالها تجربه اش کردیم و در این روزهای هم جوار جام جهانی میتواند دربرگیرنده رجعت خاطره انگیزی برای ما باشد.