ویدئوی قدیمی زنوزی: عشق تراکتور و مشکلها!
این دومین باری است که محمدرضا زنوزی آمادگی خود را برای واگذاری تراکتور اعلام کرده است.
به گزارش ورزش سه، دو فصل پیش و درست در همین زمان این چهره جنجالی و پرسروصدای فوتبال ایران با دلسردی از اتفاقات رخداده اعلام کرد که حاضر است تراکتور را به هر فردی که میخواهد آن را اداره کند، بسپارد.
زنوزی در مرتبه قبلی در جلسهای با حضور پیشکسوتان ساعتی با آنها مفصل صحبت کرد و در نهایت آنها خواستار بازگشت او به تیمداری شدند و سپس کار تراکتور با استخدام مدیرعامل و سرمربی جدید آغاز شد و تیمی که امسال در اختیار پاکو خمس بود و برای قهرمانی تلاش میکرد، ناشی از عزم مجدد زنوزی برای باشگاهداری در تبریز بود.
نکته مهم درباره تراکتور این فصل، چیدمان مناسب فنی (سرمربی مشهور خارجی و استخدام بازیکنان پرشمار و ستارگان) بود که توقع تبریزیها را تا حد قهرمانی بالا برد، تا جایی که خود زنوزی هم تاکید داشت که این یکی از بهترین تیمهای تاریخ لیگ برتر است.
با این حال با شروع مسابقات، مشکلاتی در نتیجهگیری پیش آمد و برخی از نتایج ضعیف (نه تنها برابر مدعیان، مثلا در بازی خانگی مقابل شمسآذر) مانع از این شد که تراکتور قدمهای بزرگی به سمت قهرمانی بردارد، اگرچه با جدایی خمس و حضور کادرفنی جدید (حمید مطهری) روند امتیازگیری آنها طوری بود که شاید میتوانستند با این میانگین قهرمان لیگ هم بشوند اما دیگر برای این اتفاقات دیر شده بود.
نکته اینجاست که جو غالب در هواداران مسلط در ورزشگاه، ناراحتی آنها از نحوه اداره تیم یا نتیجه نگرفتن در لیگ (عدم قهرمانی) بوده و این مسئله بازیهای خانگی تراکتور را با فضایی مواجه کرده که موجی از دلسردی را برای بازیکنان و البته مدیریت تراکتور به همراه داشته است. اتفاقی که در نهایت باعث شد او تاکید کند تیم را به هیئت فوتبال میدهد و آنها میتوانند به دنبال مالک جدیدی برای سرخهای تبریز باشند.
ویدئویی از حرفهای دو سال پیش زنوزی در جلسه با پیشکسوتان وایرال شده که زنوزی در آن درباره مسائلی که باشگاهداری در تبریز برایش ایجاد کرده را توضیح میدهد. او میگوید تراکتور باعث شهرت مضاعف برای او نشده و او پیش از حضور در این عرصه نیز به اندازه کافی مزه شهرت را چشیده است. او همچنین از تنهایی خود در باشگاهداری و جدال همیشگیاش با هواداران استقلال و پرسپولیس میگوید و اینکه بارها و بارها از سوی آنها تهدید شده و آرامشش را گرفتهاند، به دلیل آنکه او تنها کسی است که سعی کرده از حق تراکتور همواره دفاع کند.
او همچنین به موارد دیگری اشاره میکند و اینکه در نهایت میگوید هزینه کردن در تمام این سالها برای تراکتور برایش آوردهای نداشته و کسی این موضوع مهم را نمیبیند. او حتی یک جا یکی از پیشکسوتان را مورد خطاب قرار میدهد که آیا حاضر است ریالی برای تراکتور خرج کند؟ که با پاسخ منفی او مواجه میشود.
در واقع زنوزی میگوید چطور ممکن است بابت هزینه کردن از جیب شخصی این چنین مواخذه بشود، آن هم در شرایطی که حضورش در تراکتور و مدیریت این باشگاه، او را از بیزینسهای اصلی وا میدارد. او همچنین به یک مثل قدیمی اشاره میکند و در آن حکایتی را بازگو میکند که مربوط به صاحب شتری است که از کمک خواستن برای بلند کردن و نجات او خسته میشود و در نهایت به واسطه یاری نکردن دیگران، گردن چهارپایش را میزند.
او در واقع به این موضوع اشاره میکند که با توجه به جمیع شرایط هر آن ممکن است او نیز در این موقعیت قرار بگیرد، اگرچه پیوند او با فوتبال و علاقهاش به قهرمانی با تراکتور در نهایت ممکن است باعث شود تصمیم امروز او نیز دچار تغییر بشود.
این صحبتها در شرایطی به زبان زنوزی آمده که او در آن روز هنوز شرایط امروز را پایهریزی نکرده بود. تراکتور حالا یک تیم پرستاره، با امکانات کاملا مناسب و حرفهای است که برای موفقیت نیاز به ثبات و همراهی دارد و قهرمان شدن یا نشدن تیم در هر فصل نباید به بحرانی بیانجامد که حالا حیات این باشگاه را در خطر قرار داده است.