پای درس آقا | امام سجاد، رهبری تشکیلاتی و کادرساز بودند
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، امام سجاد را بیشاز هر چیز به عنوان شخصیتی میشناسیم که به دور از هیاهوی سیاست مشغول به دعا و نماز بوده. اما این فهم موجب آن شده که از اقدامات مهم این امام بزرگوار در عرصه سیاست و مبارزه غافل باشیم. به مناسبت سالروز شهادت امام سجاد، در مورد مهمترین اقدامات سیاسی ایشان یعنی کادرسازی تشکیلاتی، پای سخنان عالم مکتب اهلبیت آقاسیدعلی خامنهای مینشینیم.
امام سجاد شبیهترین امام به امیرالمؤمنین است
حضرت [علی (ع)]، قله اسلام است؛ اسوه مسلمین است. در همین روایت، [امام صادق (ع)] فرمود: «و ما اشبهه من ولده و لا اهل بیته احد اقرب شبها به فی لباسه و فقهه من علی بن الحسین علیهما السلام». امام صادق میگوید: در تمام اهلبیتمان اهلبیت و اولاد پیامبر از لحاظ این رفتارها و این زهد و عبادت، هیچ کس به اندازه علی بن الحسین به امیرالمؤمنین شبیهتر نبود؛ امام سجاد، از همه شبیهتر بود.
امام صادق فصلی در باب عبادت امام سجاد ذکر میکند؛ از جمله میفرماید: «و لقد دخل ابوجعفر ابنه علیهما السلام علیه»؛ پدرم حضرت ابی جعفر باقر یک روز پیش پدرش رفت و وارد اتاق آن بزرگوار شد. «فاذا هو قد بلغ من العباده ما لم یبلغه احد»؛ نگاه کرد، دید پدرش از عبادت حالی پیدا کرده که هیچ کس به این حال نرسیده است. شرح میدهد: رنگش از بیخوابی زرد شده، چشمهایش از گریه درهم شده، پاهایش ورم کرده و... امام باقر اینها را در پدر بزرگوارش مشاهده کرد و دلش سوخت: «فلم املک حین رأیته بتلک الحال البکاء»؛ میگوید وقتی وارد اتاق پدرم شدم و او را به این حال دیدم، نتوانستم خودداری کنم؛ بنا کردم زار زار گریه کردن: «فبکیت رحمه له». امام سجاد در حال فکر بود تفکر هم عبادتی است به فراست دانست که پسرش امام باقر چرا گریه میکند؛ خواست یک درس عملی به او بدهد؛ سرش را بلند کرد: «قال یا بنی اعطنی بعض تلک الصحف التی فیها عباده علی بن ابیطالب علیهالسلام»؛ در میان کاغذهای ما بگرد و آن دفتری که عبادت علیبنابیطالب را شرح داده، بیاور. ظاهراً از دوران امام علیبنابیطالب علیهالسلام نوشتهها و کتابهایی در باب قضاوتهای آن حضرت، در باب زندگی آن حضرت، در باب احادیث آن حضرت، در اختیار ائمه بود.
چه کسی میتواند مثل علی عبادت کند!
از مجموع روایات دیگر، آدم اینطور میفهمد که در موارد گوناگونی از آن استفاده میکردند. اینجا هم حضرت به پسرش امام باقر فرمود آن نوشتهای را که مربوط به عبادت علیبن ابیطالب است، بردار بیاور. امام باقر میفرماید: «فاعطیته»؛ رفتم آوردم و به پدرم دادم. «فقرأ فیها شیئاً یسیرا ثم ترکها من یده تضجرا»؛ مقداری به این نوشته نگاه کرد امام سجاد، هم به امام باقر درس میدهد، هم به امام صادق درس میدهد، هم به من و شما درس میدهد با حال ملامت آن را بر زمین گذاشت؛ «و قال من یقوی علی عباده علی علیبنابیطالب علیهالسلام»؛ فرمود چه کسی میتواند مثل علی بنابیطالب عبادت کند؟ امام سجادی که آن قدر عبادت میکند که امام باقر دلش به حال او میسوزد نه مثل من و شما؛ ما که کمتر از اینها هم به چشممان بزرگ میآید امام باقری که خودش هم امام است و دارای آن مقامات عالی است، از عبادت علیبن الحسین دلتنگ میشود و دلش میسوزد و نمیتواند خودش را نگه دارد و بیاختیار زار زار گریه میکند، آن وقت علیبنالحسینِ با اینطور عبادات میگوید: «من یقوی علی عبادت علیبنابیطالب»؛ چه کسی میتواند مثل علی عبادت کند؟ یعنی بین خودش و علی فاصلهای طولانی میبیند.(1378/10/10)
تصور مثل امام سجاد بودن هم نشدنی است
شخصیت امام سجاد از آن شخصیتهای دست نیافتنی است. نه اینکه فقط در عمل دست نیافتنی است، حتی در ذهن هم دست نیافتنی است. از آن خورشیدهای تابانی است که ما فقط میتوانیم شعاعش را از دور ببینیم. (1375/09/05)
علیبنالحسین، امامی تشکیلاتی
در کلمات امام سجاد توجه به کادرسازی هم هست. در کتاب شریف تحفالعقول، چند مورد کلام طویل از امام سجاد نقل شده. بنده متأسفانه وقت نکردم به کتابهای دیگر نگاه کنم و اگر نمونههای دیگری از این کلمات از امام سجاد هست، پیدا کنم؛ گمان هم نمیکنم باشد، یا زیاد باشد؛ کلمات کوتاه چرا، اما کلمات بلند، مثل آن دو سه مورد حدیثِ مفصلی که در تحفالعقول از امام سجاد نقل شده، دیگر فکر نمیکنم باشد. لحن این احادیث و خطاب این احادیث نشان دهنده ی کاری است که امام سجاد میکرده؛ یکی از اینها معلوم است که خطاب به عامهی مردم است؛ اولش «ایها الناس» است و با «ایها الناس» شروع میشود؛ در این خطاب، تذکر به معارف اسلامی است؛ حضرت در این حدیث مفصل میفرمایند که وقتی انسان را در قبر میگذارند، از رب او سؤال میکنند، از پیغمبر او سؤال میکنند، از دنیای او سؤال میکنند، از امام او سؤال میکنند؛ این یک لحن ملایم و رقیقی است که به درد عامه مردمی که در حیطهی تبلیغات امام سجاد قرار میگرفتند، میخورد.
اما یک حدیث دیگر هست که جور دیگری شروع میشود و مضمون آن هم نشان میدهد که مال خواص است؛ اولش اینجوری شروع میشود: کَفانا اللهُ وَ اِیاکُم کَیدَ الظالِمینَ وَ بَغیَ الحاسِدینَ وَ بَطشَ الجَبارینَ لا یَفتِنَنَکُمُ الطَواغیت یعنی خداوند توطئه ستمگران و تجاوز حسودان و سختگیری زورگویان را از ما و شما جلو گیرد؛ این مال عامه مردم نیست، مشخص است که مال یک عده خاصی است. میشود حدس زد که امام در طول این مدت یا در دورههای مختلف و در سالهای مختلف، یا با جمعهای مختلف، دو سه جور بیان و تعلیمات داشتند؛ بعضیاش آنجور است، بعضیاش اینجور است؛ در بعضی هم اشاره به دستگاه حاکم و طواغیت زمان هست، در بعضی نه، فقط به کلیات و مسائل اسلامی اکتفا شده و لاغیر.
این زندگی امام سجاد است که در طول این 35 سال، آرام آرام، آن مردم غافل و بیخبر را از چنگ شهوات از یک طرف، و تسلط دستگاههای جبار از یک طرف، و کمند علمای سوءِ وابسته به دستگاهها از یک طرف، کنار میکشد و از آن محیط تاریک و ظلمانی نجات میدهد و مجموعاً یک عده و یک مجموعه مؤمن علاقهمند صالحی را که بتوانند قاعدهای بشوند برای کارهای آینده، به وجود بیاورد؛ این زندگی امام سجاد است. البته جزئیات زندگی آن حضرت، جای بحث چندساعته جداگانهای دارد که بنده بحث هم کردهام و ساعتهای متمادی راجع به زندگی امام سجاد صحبت کردهام؛ الان بیش از این اشاره در بحث کنونی ما نمیگنجد. (1365/04/28)
انتهای پیام /