پس از وزارت فرهنگ، نوبت شفاف سازی دیگر نهادهای فرهنگی است؟
بهتر است این رویه داوطلبانه توسط این نهادها صورت پذیرد تا داوری منصفانهای درباره عملکرد این مجموعهها و همچنین منتفعین اصلی از بودجههای فرهنگی و هنری شود؛ هرچند شفاف سازی و نقد گسترده بدون تبعات نخواهد بود، بیشک به اصلاح بسیاری از روندهای سازمانهای مورد اشاره منتهی خواهد شد...
پس از آنکه در حوزه فرهنگ به ویژه سینما شفافسازی گستردهای از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به ویژه سازمان سینمایی صورت پذیرفت، اکنون این مطالبه به شکل جدیتری قابل طرح است که سایر نهادهای فرهنگی نیز این رویه را پی بگیرند و با آغاز شفاف سازی، زمینه لازم برای ارزیابی دقیق عملکرد همه نهادهای فعال در حوزه فرهنگ فراهم شود و همچنین بتوان درباره اشخاصی که در سالهای اخیر منتفع شدهاند، قضاوت کرد.
به گزارش «تابناک»؛ پس از راه اندازی سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات، به درخواست نگارنده در اقدامی بیسابقه در تاریخ سینما، مجموعه تسهیلات و توافقهای مالی بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و جوان، مؤسسه رسانههای تصویری، مؤسسه سینماشهر و دیگر اطلاعات سازمان سینمایی، به همراه مجموعهای از اطلاعات معاونت هنری، معاونت فرهنگی و دیگر بخشهای زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به درخواست فعالان شفاف سازی به ویژه سرویس فرهنکی «تابناک» منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت.
این مجموعه شفافسازی منجر به مشخص شدن نحوه توزیع صدها میلیارد تومان منابع اختصاص یافته به فرهنگ و هنر ایران طی بیش از یک دهه اخیر شده که از دریچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اهالی فرهنگ اختصاص یافته است؛ حال آنکه بخش قابل توجهی از منابع توزیع شده برای تولید محصولات فرهنگی و هنری از دریچه دیگر نهادها به دست تولیدکنندگان محصولات فرهنگی و هنری رسیده که از میان این نهادها، میتوان به سازمان تبلیغات به ویژه حوزه هنری سازمان تبلیغات، سازمان صداوسیما و موسسه اوج اشاره کرد.
این در حالی است که در سامانه آنلاین، دسترسی آزاد به اطلاعات نیز پنلی برای این مجموعهها فعال نیست؛ وضعیتی که ظاهرا باید از طرف مجموعهها پیگیری و اجرا شود و پیش از فعال شدن این سازمانها در این سامانه آنلاین، دستکم امکان درخواست آنلاین اطلاعات از این سازمانها وجود ندارد.
البته شنیدههای «تابناک» حکایت از تحرکاتی در راستای واداشتن این مجموعهها نسبت به شفاف سازی مشابه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد؛ اما اینکه این تحرکات تا به کجا به فرجامی منتهی شود و حاصلی داشته باشد، با اما و اگرهای جدی همراه است.
البته بهتر است این رویه توسط این نهادها داوطلبانه صورت پذیرد تا داوری منصفانهای درباره عملکرد این مجموعهها و همچنین منتفعین اصلی از بودجههای فرهنگی و هنری به عمل آید؛ هرچند شفاف سازی و نقد گسترده بدون تبعات نخواهد بود، بیشک به اصلاح بسیاری از روندهای سازمانهای مورد اشاره منتهی خواهد شد و جای هیچ تردیدی نیست که این اتفاق به تامین منافع عمومی کمک ویژهای خواهد کرد. باید در نظر داشت حتی در سطح جهان نیز شفافیت همواره با مقاومتهایی همراه بوده اما وقتی برای نخستین بار این مقاومتها درهم میشکند و شفاف سازی آغاز میشود، فرآیندی بیانتها شکل میگیرد که همگان از آن منتفع میشوند.