پشت پرده دستگیری یک دادستان!
انتشار خبر دستگیری یک دادستان فاسد قاعده را عوض کرده، در این ماجرای قابلتأمل رسانه در نقش مکمل حفاظت دستگاه قضایی بازی کرده و پیامی امیدبخش به جامعه ارسال کرده است.
به گزارش مشرق، مرتضی سیمیاری با اشاره به دستگیری دادستان یکی از شهرهای شمالی کشور طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
دستگیری دادستان یکی از شهرهای شمالی کشور از سوی حفاظتواطلاعات قوه قضائیه خبری کوتاه اما با دو نشانه روشن و یک خط تمایز جالب است، برخورد قاطع با یک مسئول عالیرتبه قضایی نشان داد که دستگاه قضایی با عوامل فساد در هر نقطه و به هراندازهای از آن برخورد کرده و آن را خط قرمز خود میداند، از سوی دیگر برای برخورد با تمامی مؤلفههای مرتبط با فساد ممیزی نداشته و بدون تعارفهای سیاسی آن را پاکسازی خواهد کرد.
از سویی دستگیری دادستانی که در استان مازندران برای خود نام و نشانی هم داشته نشان میدهد که دستگاه قضایی نگاه پسینی به مبارزه با فساد نداشته و از زاویه بیرونی به ماجرا نگاه نمیکند، سالها پیش هرگاه سخن از مبارزه با فساد به میان میآمد، در پشت آن این سؤال هم پیش میآمد که متر و معیار مبارزه با فساد چیست و اصولاً در کجا این برخورد ضرورت داشته و یا آنکه آیا اصلاً میتوان در همه ابعاد با فساد حتی در درون مجموعه دستگاه قضایی هم مبارزه کرده و همه ساختارها را در برابر این پدیده شوم واکسینه کرد؟ پاسخ به این سؤالات دارای چندین مؤلفه پیچیده بود که پاسخ به آن را سخت میکرد.
اما پس از تدوین سند تحول قضایی و اهتمام ویژه در تغییر در اصل کارآمدی حالا قوه قضائیه با یک رشد چشمگیر و برداشتن چند قدم فراتر از برنامههای تدوینی حالا در جایگاهی قرار دارد که کانال مبارزه فساد را عوض کرده و فرکانسهای حساسیت نسبت به آن را تغییر داده است، اما مبارزه قاطع با فاسد دارای یک حلقه بزرگ مفقوده هم بوده است!
متأسفانه دشمن با بهرهگیری از جنگ ادراکی تمامعیار خود بهگونهای وانمود کرده است که گویی فساد در ایران ریشه سیستماتیک داشته و برخورد با فساد گزینشی یا بهاصطلاح سیاسی است، این خط ترویجی به این دلیل وایرال شده است که رسانه بهخوبی نقش خود را بازی نکرده است، یک جستجوی ساده در میان پروندههای قضایی نشان میدهد که دستگاه قضایی با بسیاری از پروندههای دانهدرشت با جدیت و دقت کامل مقابله کرده و آن را تا آخرین نقطه پیگیری کرده است اما حتی یک خبر ساده از آن نیز به رسانهها راه پیدا نکرده است؛ این عدم اطلاعرسانی و مبارزه با فساد در سایه باعث شده است تا حساسیت نسبت به برخورد با فساد در جامعه لمس نشده و به عبارتی برخوردهای قضایی اجتماعی نشود.
اما انتشار خبر دستگیری یک دادستان فاسد قاعده را عوض کرده، در این ماجرای قابلتأمل رسانه در نقش مکمل حفاظت دستگاه قضایی بازی کرده و پیامی امیدبخش به جامعه ارسال کرده است. رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان دستگاه قضایی فرمودند دو توصیه بسیار مهم به مدیران آن داشتند، حضرت آقا فرمودند که اکثریت قاطع قضات و کارکنان قوه قضائیه، انسانهای شریفی هستند که با درآمد واقعاً کم سختترین کارها را انجام میدهند اما سوءاستفاده اقلیتی کوچک در هر نقطه کشور، چهره قوه قضائیه را مخدوش میکند و مایه قضاوت نادرست درباره کُل این قوه میشود، همچنین معظم له در فرازی دیگر از بیاناتشان به بحث رسانه و نشان دادن تصویری درست از قوه قضائیه اشاره فرمودند. این دو توصیه از سوی رهبر انقلاب در خود درسهای مهمی دارد.
اگر برخورد قاطع با عوامل فساد را در کنار صورتبندی درست رسانهای از آن در کنار هم قرار دهیم به نتایج جالبتوجهی میرسیم، قوه قضائیه برای نشان دادن تصویری دقیق و صحیح از خود به یک ستاد خبری شبانهروزی نیازمند است که بااطلاع رسانی دقیق از پروندهها نشان دهد که عدالتخانه نهتنها به کوچکترین فساد حساسیت داشته و قاطعانه با مبادی آن برخورد میکند، بلکه و حاضر است بدون تعارفهای خاص و حتی لاپوشانی آن را به نمایش عمومی نیز بگذارد، این رفتار درخشان و هوشمندانه امنیت «اقلیت فاسد» را به خطر انداخته و آنها با کمترین هزینه حذف خواهند شد؛ پرونده این دادستان بهزودی با حکم قاطع به اطلاع عموم مردم خواهد رسید اما پایان این دادگاه آغاز یکرویه جدید قضایی است!