پهلوی به روایت پهلوی | زمانی که شاه احساس پیری کرد
به گزارش گروه تاریخ خبرگزاری فارس، کتاب «یادداشتهای عَلَم» یکی از منابع دست اول در شناخت اندرونیترین زوایای تاریک دستگاه حاکمیت پهلوی است. مطالعه این کتاب، زمینه دستیابی آگاهی بیواسطهای را نسبت به تصمیمگیریهای پهلوی دوم فراهم میکند و خواننده را با دنیای شاهی آگاه میسازد که 37 سال بر ایران حکم میراند. این یاداشتها توسط اسدالله عَلَم نوشته شد که نخست وزیری ایران را از سال 1341 تا سال 1342 هجری شمسی بر عهده داشت و از سال 1333 تا پایان عمر به مدت حدود 24 سال وزیر دربار شاه و تصمیم گیرنده اصلی در نظام حکومتی کشور پس از شاه در دوران پهلوی بود.
محمدرضا پهلوی در حال بازی [قمار] با فاطمه پهلوی و محمود حاجبی تبریزی
پنجشنبه، 29 آبان 1348
«شاه حقیقتا پرکار است؛ امروز از برنامه کاری سبک ما گله میکرد. عرض کردم: «پیری دارد بالاخره به سراغم میآید. چون چند روز گذشته به دلیل چشمدرد قادر به کار کردن نبودهام.» تجویز کرد ویتامین A بخورم و افزود: «خود من هم وضعم بهتر نیست؛ چون در چند روز گذشته با هیچ زنی طرف نشدهام. ظاهرا داریم پیر میشویم.» 1
1. اسدالله عَلَم، گفتوگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 1، تهران، طرح نو، بهار 1371، ص 161.
جمعه 21 فروردین 1349
«پیش از شرفیابی سواری کردم... ناهار در سد فرحناز پهلوی صرف شد که به دعوت نخستوزیر رفته بودیم. مشتاق بود استراحتگاهی را که برای شاه ساخته به او نشان بدهد. که هیچ بد نیست و قطعا برای گریزهایمان محل مناسبی خواهد بود.» 2
2. اسدالله علم، گفتوگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 1، تهران، طرح نو، بهار 1371، ص 225.
انتهای پیام /