پول چهار کیلو میوه بیشتر از دستمزد کارگران است!
نگاهی به قیمتهای چند صد هزار تومانی اثبات میکند که کارگران به خصوص حداقل بگیران که در پرداخت اجاره خانه و پول نان و تخم مرغ درماندهاند، توان خرید میوه ندارند؛ میوههای تابستانی برای پولدارها و بالانشینهاست و فرودستان حتی از میوههای فصل محرومند.
«تورم میوهها» در پایان خرداد به رکورد جدیدی رسید؛ دادههای رسمی نشان میدهد که قیمت میوهها و به طور خاص مرکبات در بهار امسال بیسابقه بوده است؛ قیمتهای رسمی بازار میوه و تره بار نیز این ادعا را تایید میکنند که میوههای تابستانی برای افراد با درآمد کم دشوار قابل دسترسی نیستند.
تورم ماهانه کالاهای خوراکی در خردادماه 1403 نشان میدهد میانگین قیمت کالاهای خوراکی در خرداد امسال نسبت به اردیبهشت حدود 4.3 درصد رشد کرده است. در این میان، قیمت میوهها و مرکبات با فاصلهی زیادی از سایر کالاهای خوراکی، در حال پیشتازیست و مرزهای نرخهای نجومی را جابجا کرده است.
در خرداد، برخی از کالاهای خوراکی حتی تا بیش از 30 درصد تورم ماهانه را تجربه کردهاند. دو کالای خوراکی که بیشترین تورم ماهانه را در خردادماه تجربه کردهاند عبارتند از «پرتقال» و «لیمو ترش». تورم ماهانه «پرتقال» در خردادماه امسال 32.5 درصد و تورم ماهانه «لیمو ترش» در این ماه معادل 21.3 درصد بوده است. به عبارتی در این ماه مرکبات بیش از 20 درصد افزایش قیمت را نسبت به اردیبهشت داشتهاند.
اما قطار تندرویِ قیمتها در پایان بهار متوقف نشده است؛ در روزهای سپری شده از تیرماه، میوهها بازهم گرانتر شدهاند به گونهای که یک سبد ساده از میوههای تابستانی قیمتی فضایی پیدا کرده است. بد نیست نگاهی به قیمت میوهها در 17 تیرماه بیندازیم.
در هفدهم تیر، قیمت برخی از میوهها در مناطق مرکزی و پایین پایتخت به این ترتیب بوده است: هر کیلو گرم انجیر سیاه 298، آلو زرد و سیاه 98 تا 120، انگور عسگری 118 تا 198، سیب گلاب 75 تا 148، گیلاس 148 تا 168، توت فرنگی 188، زردآلو 68 تا 198، هلو 55 تا 98، گلابی 400، پرتقال جنگلی 79، شلیل 71 تا 98 و آلبالو 79 تا 125 تومان است. در بازار میوههای آبدار هر کیلو گرم هندوانه بین 15 تا 22.800، خربزه 49 و جانا 44.800 تومان قیمت گذاری شده است. در بازار میوههای وارداتی هم موز هر کیلو گرم 75.800 تا 89.800، انبه 115 تا 198 و 200 گرم بلوبری 130 تا 300 هزار تومان به فروش میرسد.
پول چهار کیلو میوه بیشتر از دستمزد 2.5 روز یک کارگر!
نگاهی به قیمت های چند صد هزار تومانی اثبات میکند که کارگران به خصوص حداقل بگیران که در پرداخت اجاره خانه و پول نان و تخم مرغ درماندهاند، توان خرید میوه ندارند؛ میوههای تابستانی برای پولدارها و بالانشینهاست و فرودستان حتی از میوههای فصل محرومند.
دستمزد روزانه یک کارگر حداقلبگیر در سال جاری، 238 هزار تومان است که با الحاق تمام متعلقات و مزایای مزدی در هر روز به زحمت به 250 هزار تومان میرسد؛ بیایید فرض کنیم یک کارگر وقتی خسته و غمناک از سر کار به خانه برمیگردد، تصمیم میگیرد یک سبد کوچک از میوههای تابستانی برای فرزندانش بخرد؛ این سبد فقط یک کیلو انجیر، یک کیلو آلوزرد، یک کیلو گیلاس و در نهایت یک کیلو انگور است؛ او اگر از ارزانترین نقاط شهر خرید کند، برای یک سبد چهارکیلویی از میوههای فصل باید حداقل 662 هزار تومان بپردازد! که این رقم 2.6 برابر دستمزد روزانه این کارگر است؛ در واقع کارگر حداقلبگیر باید 2.6 روز کار کند و هیچ چیزِ دیگر نخرد تا بتواند 4 کیلو میوه تابستانی آنهم با ارزانترین قیمتهای موجود در بازار خریداری کند و به خانه ببرد.
اعداد این معادله نشان میدهد که بازگشت این کارگر با دست پُر به خانه ممکن نیست؛ «بابا میوه ندارد». فرزندان کارگران در انتظار اینکه پدر با سبد پُر از میوه به خانه برگردد، نیستند؛ نهایت چیزی که در سراسر تابستان داغ نصیبشان میشود، هندوانه یا خربزه است، فقط همین...
و این شرایط فقط مختص تهران نیست؛ کارگران در همه جای کشور در تامین نیازهای خوراکی خانوار و به طور مشخص میوههای فصل ناتوانند؛ حسن عزتی، رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی بانه در استان کردستان، در این زمینه میگوید: امسال کارگران ساختمانی یا فصلی در شهرستان بانه نسبت به سال گذشته در وضعیت معیشتی تاسفبارتری به سر میبرند؛ یک کارگر ساختمانی به سختی میتواند در هفته دو روز کار پیدا کند که مجموع دستمزدِ دو روز کارش نهایت به یک میلیون و دویست یا یک میلیون و سیصد هزار تومان میرسد و تمام هفته را باید با همین پول سرکند؛ پس درنتیجه در سبد خرید فقط ضروریات میگنجد و بس....
عزتی اضافه میکند: به علت افت شدید ساخت و ساز، بسته شدنِ مرزها در شهرستان بانه و تورم هرروزه، شاهد کاهش قدرت خرید کارگران فصلی هستیم؛ یک خانواده کارگری ساختمانی به زحمت میتواند در هفته دو بار میوه بخرد، آنهم میوههایی که نه درجه یک بلکه درجه چند هستند.
حذف میوه و صیفیجات از سبد خرید روزانه، سلامت طبقهی کارگر را در معرض خطر قرار داده، این خطرِ جدی نادیده گرفته میشود چون حیاتِ جریان اصلی در سپهر سیاسی بیتوجه به وضع ناگوار معاش کارگران ادامه دارد. فرامرز توفیقی، فعال کارگری، در این رابطه میگوید: یکی از عوامل تاثیرگذار در سلامت، مصرف مواد غذایی مورد نیاز و مغذیست که میوهها و سبزیجات، در صدر جدول نیازها قرار دارند. متاسفانه با گران شدن وحشتناک میوهها و سبزیجات، این اقلام از سبد غذایی کارگران حذف شدهاند.
او اضافه میکند: از آنجاییکه تامین هزینههای مسکن و اقلام ساده خوراکی به کارگران فشار آورده، خانوادههای کارگری به ارزانخری روی آوردهاند و ارزانخری نتیجهای جز ناتوانیهای جسمی و روحی ندارد. در سالهای اخیر، قابلیتهای جسمی و روحی طبقهی کارگر افول کرده است. این شرایط بغرنج، تبعات دردناک کم ندارد؛ کاهش نرخ زاد و ولد، پایین آمدن بهرهوری و رشد حوادث مرگبار شغلی، از نتایج تلخِ همین شرایط است.
از سالهای ابتدای دهه 90 شمسی، به دنبالِ در پیش گرفتن شوکدرمانیهای ارزی و انقباضات بودجهای، کالاهای خوراکی در صف خروج از سبد خرید طبقه کارگر قرار گرفتند؛ اول، گوشت قرمز، آجیل و خشکبار، بعد مرغ و ماهی و حالا میوهها و سبزیجات. در طول حدود 10 سال، یک سبد خرید مغذی و آکنده از کالاهای گوناگون، آنچنان کوچک شده که امروز جز نان خالی و تخم مرغ و چند کیلو سیبزمینی چیزی در آن نمیگنجد!