سه‌شنبه 6 آذر 1403

چاپ کتابی درباره نگاه دکارت به مابعدالطبیعه ماهیت انسان

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
چاپ کتابی درباره نگاه دکارت به مابعدالطبیعه ماهیت انسان

کتاب «دکارت و مابعدالطبیعه ماهیت انسان» نوشته جاستین اسکیری با ترجمه مصطفی شهرآیینی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

کتاب «دکارت و مابعدالطبیعه ماهیت انسان» نوشته جاستین اسکیری با ترجمه مصطفی شهرآیینی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دکارت و مابعدالطبیعه ماهیت انسان» نوشته جاستین اسکیری به‌تازگی با ترجمه مصطفی شهرآیینی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال 2005 منتشر شده است.

جاستین اسکیری نویسنده این‌کتاب دکتر و استادیار فلسفه در دانشگاه نبراسکا - وسلیان است و ضمن انتشار مقالاتی در مجله تاریخ فلسفه، فصلنامه تاریخ فلسفه و مجلات دیگر علمی‌پژوهشی، به دکارت و فلسفه‌اش علاقه دارد. او می‌گوید شاید بتوان برجسته‌ترین و بحث‌برانگیزترین جنبه تفکر دکارت را تلقی او در باب رابطه نفس و بدن دانست. این‌مولف در کتاب پیش‌رو به واکاوی نقادانه مابعدالطبیعه در فلسفه دکارت پرداخته و نشان داده وحدت نفس و بدن در نگاه این‌فیلسوف فرانسوی، به‌خلاف باور سنتی بیشتر دکارت‌شناسان، ارتباطی به برقراری تعامل علت‌ومعلولی از نوع علیت فاعلی بین آن‌ها ندارد که با تردید در امکان این‌تعامل، آن‌وحدت خدشه‌دار شود.

دکارت معتقد بود وحدت نفس و بدن، همان‌چیزی است که مدرسیان به آن وحدت جوهری یعنی وحدت صورت (نفس) و ماده (بدن) می‌گفتند و محصول این‌وحدت هم یک‌کل است که در جمع اجزایش خلاصه نمی‌شود. بلکه قابلیت حالات احساس و حرکات ارادی بدن از خواص نوظهور آن‌کل است که از وحدت جوهری نفس و بدن حاصل می‌شود.

مولف کتاب پیش‌رو، در آن، ابعاد مختلف رابطه وحدت مورد اشاره و تفسیرهای دکارت‌پژوهان را از آن بررسی کرده و تلاش کرده به چنین‌سوالاتی پاسخ دهد: آیا دکارت به دو جوهر متفاوت قائل است که صفتِ یکی مادی بودن و امتداد است و صفتِ دیگری غیرمادی بودن؟ دکارت دوگانه‌انگار است یا یگانه‌انگار؟ وحدتِ نفس - بدن چگونه امکان‌پذیر است؟ آیا نسبت پیوند نفس و بدن علی است؟ اساساً دکارت چه فهمی از جوهر و اعراض دارد و آن‌ها را چگونه تعریف می‌کند و تفاوت تعریف او با تعریف مدرسی‌ها در چیست؟ اجسام دکارتی چیستند و آیا اجسامِ جزئی جوهرند؟ در نهایت ماهیتِ انسان را در مابعدالطبیعه دکارت چگونه باید فهمید؟

کتاب «دکارت و مابعدالطبیعه ماهیت انسان» 6 فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «جوهر و حالت»، «صفات دکارتیو تمایز مفهومی‌شان»، «اجسام دکارتی»، «برهان وحدت جوهری»، «آموزه ماده_صورت دکارت» و «رفع دشواره نفس _بدن از سوی دکارت».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

کوتاه سخن، موضع وحدت‌باور به سه‌دلیل سست است. نخست، تعبیر «به‌طور کلی»، برخلاف اعتقاد چندی از محققان، به این‌معنا نیست که دکارت درباره «امتداد کاملا فراگیر» سخن می‌گوید، بلکه منظورش فقط جسم به‌معنای کلی اصطلاح، یعنی امتداد، است. دوم، دکارت بدن انسان را به کل عالم ممتد نسبت نمی‌دهد، چنان‌که عرضی را به جوهری نسبت می‌دهند، بلکه ادعایش این است که این پیکربندیِ اندام‌ها و دیگر اعراض است که نوع اجسام را برمی‌سازد، به‌گونه‌ای که یک پیکربندی برای نمونه سنگ را، پیکربندی دیگر پرنده را، پیکربندی دیگر انسان را و... برمی‌سازند. سوم، با توجه به متون پرشماری که دکارت در آن‌ها اجسام جزئی را آشکارا جوهر می‌خواند و نیز گویا نبودن همین شاهد اصلی از متون دکارت بر موضع وحدت‌باور، از این همه شواهد متنی پیداست که دیدگاه سنجیده دکارت این باشد که اجسام جزئی جواهر مخلوق هستند. سرانجام، این تفسیر ادعای مارکی را هم که معتقد بود در این فراز تعریف سومی از جوهر ارائه می‌شود سست می‌کند؛ زیرا این تمایز میان جواهر محض یا بسیط و جواهر «ناخالص» یا مرکب ترسیم شده است، یعنی تمایزی است که در درون مقوله جوهر برقرار است. دکارت در این‌جا درباره جوهر به‌طور کلی سخن نمی‌گوید، بلکه آن نوع جوهر مخلوق یا امر تعین‌پذیر نهایی را که ماهیت یا ذاتش برساخته پیکربندی اجزاست از آن نوع جوهری جدا می‌سازد که ذاتش چنین برساخته نیست. به این‌ترتیب، این [برخلاف ادعای مارکی] تعریفی از جوهر افزون بر تعریف‌های مطرح در جایی دیگر، یعنی در پاسخ به «دسته دوم اعتراضات» و در اصول فلسفه، نیست.

این‌کتاب با 296 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 210 هزار تومان منتشر شده است.