کارمندی برخورد نکنید
مجید یساری - دبیرکمیته ارتباط با صنعت دانشگاه علموصنعت
استارتآپها نقطه امید فضای کسبوکار در هر جامعه بهشمار میروند؛ آنها نطفه اصلی ایجاد اشتغال هستند. اما اینکه کمتر استارتآپی موفق به عبور از دره مرگ میشود، به نیازسنجی رهبران آنها و تصمیماتی ارتباط دارد که امنیت شغلی آنها را تحتتاثیر قرار میدهد. در دنیای امروز هر کسبوکاری باید بداند که برای رفع چه نیازی شکل گرفته است؛ در واقع پیش از شکلگیری کسبوکارها، دلیل بهوجود آمدن آنها، میتواند نیازهای رفعنشده در آن حوزه خاص باشد؛ اما اینکه چگونه باید به این نیازها دسترسی داشت، خود فرآیندی زمانبر است. این در حالی است که بیشتر رهبران استارتآپها به آخرین موردی که میرسند، نیازسنجی بازار است. در واقع، آنها در فرآیند تولید محصول کالا یا خدمات قرار میگیرند و بعد در ارائه آن به بازار با مشکل مواجه میشوند و میفهمند که محصولشان موردنیاز بازار نبوده است، هرچند محصول تولیدشده مبتنی بر فناوری و کاملا مدرن بهحساب میآید.
در جامعه مدرن که کسبوکارها متناسب با پیشرفت تکنولوژی مداوم در حال تغییر و تحول هستند، افراد باید بهعنوان یک کارفرمای استارتآپ موفق، براساس جامعه هدف نیازسنجی استارتآپ خود را به بهترین نحو با استفاده از روشهای مختلف انجام و با ارائه راهحل مناسب در راستای موفقیت استارتآپ خود گام بردارید و به این نکته توجه داشته باشید که نیازسنجی همان خلأ موجود استارتآپها بهشمار میرود که نقش اصلی را در شکست یا موفقیت استارتآپها ایفا میکند. بنابراین میتوان گفت بزرگترین معضل استارتآپها در مسیر اشتغالزایی، نحوه ارتباط گرفتن آنها با صنعت و شناختن نیاز آنها است. باتوجه به این الگوی رفتاری، آنچه میتوان از اکوسیستم نوآوری در کشور فهمید، این است که تاکنون ارتباط موثر و کارآمدی میان استارتآپها با صاحبان صنایع برقرار نشده است. برای همکاری میان استارتآپها با صاحبان صنایع بهمنظور ایجاد اشتغال، جای خالی یک گفتمان اساسی، احساس میشود؛ این گفتمان باید موثر، سازنده و ایجادکننده تعاملات شغلی میان رهبران استارتآپها با صاحبان صنایع باشد. همکلام شدن استارتآپها با صنعت در نهایت منجر به این امر میشود که استارتآپها به خلأها و نیازهای صنایع پی میبرند و میتوانند جورچین توسعه را قوت بخشند. گفتنی است، بسیاری از نیازهای صنایع در کارگاهها و کارخانهها از دید صاحبان و فعالان صنعتی تنها با بکارگیری یا خرید فناوریهای بسیار پیشرفته خارجی قابلحل است؛ این در حالی است که رفع همان نیاز از دید رهبران استارتآپی که از دانش و فن بالایی برخوردار هستند، لزوما به فناوری گفتهشده، نیاز ندارد و میتوان بهراحتی آن را رفع کرد. ناگفته نماند که البته نیازهایی هم در صنعت وجود دارد که بسیاری از استارتآپها با فناوریهای پیشرفته میتوانند به حل آن بپردازند. برای شناخت بیشتر استارتآپها با نیازهای صنایع لازم است در یک بستر واحد، خلأهای صنایع دستهبندی شود. یکی دیگر از چالشهای ارتباط میان صنعت و استارتآپها در مسیر ایجاد اشتغال، بیاعتمادی اهالی صنعت به توانایی حل معضلات فناورانه از سوی استارتآپها است. بهاعتقاد من، برای اعتمادسازی بهتر است، ابتدا نیازهایی از صنعت که برای حل آن به فناوریهای پیشرفته احتیاجی نیست و از توانایی استارتآپها هم بر میآید، از سوی آنها حل شود تا در این شرایط صنعتگران بتوانند به توانایی استارتآپها اعتماد کنند. معضل مهم اینجا است که دید برخی صاحبان صنایع مختلف در کشور ما نسبت به نوآوری با آن روشی که یک استارتآپ باید برای توسعه خود در پیش گیرد، تداخل دارد. بهعبارت روشنتر، صاحبان صنایع نگرش کارمندی به استارتآپها دارند، در حالی که ماهیت استارتآپها بهگونهای است که بهطورمعمول باید آزادانه و بدون قیدوبندهای کارمندی به فعالیت با توان خلاقیت خود بپردازند. حال کارمند شمردن فعالان استارتآپی در واحدهای صنعتی بهضرر آنها تمام میشود و پس از گذشت مدت زمانی، خلاقیت و چابک بودن آنها از بین میرود. صنایع زیادی وجود دارند که جای خالی توانمندی استارتآپها بهشدت در آنها احساس میشود. در میان صنایع گوناگون، صنعت خودروسازی، پتروشیمی و غذایی نیاز بیشتری به دستارودهای استارتآپی و دانشبنیان داخل دارند. باتوجه به تحریمهای موجود، این مجموعهها میتوانند با فعالیت بهینهتر در حوزه تولید مواد شیمیایی و ساخت قطعات الکتریکی بهتر کار کنند. بسیاری از صاحبان این صنایع اقلام موردنیاز خود را بهسختی وارد میکنند، در حالی که تولیدات داخلی میتوانند این نیاز را حل کنند.