دوشنبه 21 مهر 1404

کار در حوزه نشر هیچ توجیه اقتصادی ندارد؛ در نشر «فلفل» متفاوت هستیم

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
کار در حوزه نشر هیچ توجیه اقتصادی ندارد؛ در نشر «فلفل» متفاوت هستیم

مدیر نشر «فلفل» می‌گوید کسی که به این حوزه ورود پیدا می‌کند، فقط به خاطر علاقه و عشقی است که حوزه کودک و نوجوان دارد، وگرنه این کار هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد.

مدیر نشر «فلفل» می‌گوید کسی که به این حوزه ورود پیدا می‌کند، فقط به خاطر علاقه و عشقی است که حوزه کودک و نوجوان دارد، وگرنه این کار هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد.

دانیال سلطانی مدیر نشر «فلفل» ناشر تخصصی کودک و نوجوان در گفتگو با مهر درباره فعالیت‌های این نشر، گفت: ما تقریبا ده سالی بود که در حوزه کتاب‌های آموزشی مشغول فعالیت بودیم. از طرفی می‌دانید که همدان شاعران و نویسندگان خیلی برجسته‌ای در ادبیات کودک و نوجوان دارد. این عزیزان همواره برای انتشار کتاب‌هایشان مشکلاتی داشتند و از ما می‌خواستند به صورت جدی‌تر و تخصصی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان کار کنیم.

جای یک انتشارات تخصصی کودک و نوجوان در همدان خالی بود

سلطانی ادامه داد: با وجود تعداد زیادی شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در همدان، ناشری به صورت تخصصی در این حوزه فعالیت کند، وجود نداشت. با توجه به همین ظرفیت‌ها و کمبودی که وجود داشت، تصمیم گرفتیم نشر فلفل را ایجاد کنیم. فکر می‌کنم جای نشر ما در همدان خالی بود؛ چراکه تا امروز انتشارات تخصصی کودک و نوجوان در همدان نداشتیم. در این سال‌ها صبر کردیم تا اطلاعات و دانش‌مان بیشتر شود و با نویسنده‌ها و شاعران و تصویرگران خوب کشور آشنا شویم و بعد کار را شروع کنیم.

وی افزود: اولویت اول ما این است که کارهای خوب نویسنده‌های همدانی را چاپ کنیم ولی با همه نویسندگان کشور کار می‌کنیم و هدف اصلی انتشار کتاب خوب است. الآن تقریبا دو سال است که فعالیت تخصصی در این زمینه را شروع کرده‌ایم و کارهای در دست اقدام هم زیاد داریم.

او اضافه کرد: شاید تا امروز عناوین منتشرشده ما زیاد نباشد ولی تا نمایشگاه کتاب سال 1405 عناوین خیلی زیادی منتشر می‌شوند. در روز ملی کودک مراسم رونمایی یکی از کتاب‌های شعر کودک را برگزار کردیم و به همین ترتیب شاهد رونمایی کتاب‌های بعدی هم خواهید بود.

با رصد موضوعات روز جامعه مثل مشکل آب، محصولات‌مان را تولید می‌کنیم

مدیر نشر فلفل درباره رویکرد این نشر در تولید محصولات خود، گفت: به نظر من سلیقه مخاطبان ما، یعنی گروه سنی الف و ب، دارد تغییر می‌کند. من فکر می‌کنم نیاز است که با حوصله و تحقیق زیاد محصول تولید کنیم و داریم این کار را هم انجام می‌دهیم. ما ناشران کودک و نوجوان زیادی داریم و عناوین خیلی خوبی هم منتشر کرده‌اند، اما بنا داریم با رصد این تولیدات، ببینیم جای چه محصولاتی در حوزه نشر کودک و نوجوان خالی است و بعد روی آنها کار کنیم.

سلطانی ادامه داد: ما در نشر فلفل سعی داریم هم از نظر محتوا و هم ظاهر کتاب‌ها، محصولاتی کاملا متفاوت تولید کنیم. همین کتاب «نرمی و لپ‌گلی» که به تازگی رونمایی کردیم، از نظر ظاهری با دیگر کتاب‌های حوزه خردسال فرق می‌کند. سعی کردیم در تمام محصولات‌مان ساختارشکنی کنیم. ما قطع‌های کاملا متفاوت چاپ می‌کنیم و آن ظاهر همیشگی را که کتاب‌های قطع خشتی داشتند و در سایز 20 در 20 منتشر می‌شدند، کنار گذاشته‌ایم. ظاهر کتاب را به شکلی تولید می‌کنیم که مخاطب تمایل بیشتری به ورق زدن کتاب داشته باشد. در محصولات بعدی این تفاوت‌ها در ساختار و سایز و موضوع و تصویرسازی و... بیشتر دیده می‌شود.

سلطانی درباره حوزه‌های محتوایی محصولات نشر فلفل، گفت: سعی داریم با توجه به اتفاقات روزمره و مسائل جامعه، محصول تولید کنیم. مثلا یکی از کتاب‌هایی که به زودی منتشر می‌شود، درباره مشکل آب در جامعه است. با همکاری یک نویسنده خوب و یک تصویرسازی خیلی خاص، این موضوع را مطرح کردیم و سعی کردیم به صورت کاملا غیرمستقیم مشکلات و مسائل مربوط به آب را بیان کنیم تا آن نتیجه‌ای را که می‌خواهیم به دست بیاوریم.

کار در حوزه نشر هیچ توجیه اقتصادی ندارد و فقط به خاطر علاقه ادامه می‌دهیم

مدیر نشر فلفل فعالیت در حوزه نشر را سخت توصیف کرد و گفت: شرایط وخیم بازار کتاب آن‌قدر ملموس است که نیاز به توضیح ندارد. کسی که به این حوزه ورود پیدا می‌کند، فقط به خاطر علاقه و عشقی است که حوزه کودک و نوجوان دارد، وگرنه این کار هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد. خیلی وقت‌ها شده که ما چیزهای دیگر را فدای این کار می‌کنیم تا کار پیش برود. پرسنل ما، از کادر اداری تا نویسنده و تصویرگر و دیگران، در جریان هستند که با چه سختی داریم کار را پیش می‌بریم؛ منتها عشق و علاقه به این کار باعث شده ادامه دهیم.

سلطانی درباره علاقه‌اش به حوزه کتاب، گفت: هر کتابی که تولید می‌شود انگار بچه من است که به دنیا آمده است. فقط همین علاقه است که باعث می‌شود ادامه دهم. من مثل کسی که وارد بیمارستان می‌شود تا فرزندش به دنیا بیاید، با همین ذوق و شوق، وقتی کتابم از چاپخانه درمی‌آید، لحظه‌شماری می‌کنم کتاب را به دستم بگیرم و ببینم.