کاغذ تحریر سه برابر قیمت ابتدای سال 97 شد! / کاهش تیراژ روزنامهها به دو تا شش هزار نسخه / تعطیلی شماری از نشریات شتاب گرفت
با این اوضاع، نشریات کاغذی مجبور به افزایش قیمت هستند که به افت فروش و تیراژ دامن میزند... وضعیت به گونهای شده که تیراژ برخی از مهمترین روزنامههای ایران که به عنوان روزنامههای پرمخاطب محسوب میشدند و تیراژهایی چند ده هزار نسخهای داشتند، اکنون تیراژشان به دو تا شش هزار نسخه کاهش یافته است... اکنون تیراژ کل مطبوعات ایران به سیصد هزار نسخه نمیرسد
با افزایش نزدیک به سه برابر قیمت کاغذ تحریر از ابتدای سال و عبور هر بند کاغذ تحریر اندونزی از مرز 300 هزار تومان، انتظار میرود تعطیلی نشریات شتاب بیشتری به خود گیرد و شاهد تعطیلی برخی نشریات مهم تا پایان سال جاری باشیم؛ رویکردی که به نظر میرسد، راهکار قطعی داشته باشد و آنگونه که شواهد نشان میدهد، راهکارهای مقطعی نظیر توزیع کاغذ یارانهای نیز نتوانسته کمک جدی دستکم به اهالی مطبوعات کند.
به گزارش «تابناک»؛ قیمت کاغذ از همان آغاز سال 1397 با شتاب جدی مواجه شد و اهالی نشر امیدوار به ثبات در بازار بودند و همه چیز به سودجویی برخی دلالهای کاغذ نسبت داده میشود؛ اما با افزایش ارزش دلار در مقابل ریال، فضا به کلی تغییر کرد و قیمت کاغذ سر به فلک کشید و از همان زمان به مرور شاهد کوچکتر شدن حجم مطبوعات در دکه بودیم و هرچند در سال 97 نیز نشریات معدودی عمدتا در قالب مجله منتشر شدند، این اعلام وجود جدی نیست و بعید است تداوم چندانی نیز داشته باشد، چرا که انتشار نشریه فاقد هر نوع توجیه اقتصادی و دارای ضرردهی به شدت بالاست.
در همین راستا هر بند (500 برگ) کاغذ 70 در 100 اندونزی که تا پیش از نوروز 97 به قیمت 108 هزار تومان خرید و فروش میشد، در انتهای فرودین 97 به قیمت 121 هزار معامله میشود و امروز به قیمت 306 هزار تومان رسید که یک رکورد تاریخی و ضربه سنگین به مطبوعات است. در این شرایط، اگر قیمت کاغذ هر نسخه یک روزنامه با ابعاد برلینی و در قالب 24 صفحه، حدود 1800 تومان، قیمت کاغذ هر نسخه روزنامه با همان ابعاد در قالب 12 صفحه 900 تومان است.
همان گونه که انتظار میرفت، نسخههایی نظیر کاغذ یارانهای تأثیری در بازار نداشته و به مرور همه کالاها از جمله کاغذ خود را با افزایش دو برابر ارزش دلار (نسبت به ابتدای سال 97) تطبیق میدهند و حتی خود را برای روزهای سختتر آماده میکنند و نسبت افزایش قیمتشان از میزان افزایش ارزش دلار نیز بیشتر شده که نمود عینی آن را در حوزه کاغذ میتوان دید.
البته صرفا هزینه کاغذ افزایش نیافته، بلکه هزینه چاپ نیز به واسطه افزایش هزینههای چاپخانه رشد قابل توجهی داشته و در نهایت نسخه یک نشریه 24 صفحهای با ابعاد برلینی چیزی حدود 2000 تومان تمام میشود که این رقم برای نشریات با ابعاد تابلویید کمی کاهش مییابد. در عین حال افزایش قیمت کاغذ به حدی است که کوچکسازی ابعاد نشریه تاثیر عمیقی در هزینهها نمیگذارد و نمیتواند منجر به کاهش چشمگیر هزینهها در دوران افزایش پرشتاب قیمت کاغذ شود. با این اوضاع، نشریات کاغذی مجبور به افزایش قیمت هستند که به افت فروش و افت تیراژ دامن میزند.
نباید فراموش کرد که در قیمت تمام شده نشریه و برای محاسبه قیمت دقیق هر نسخه روزنامه باید درصد توزیع کنندگان را نیز در نظر گرفت و در نهایت هزینه تحریریه روزنامه را به آن افزود؛ هرچند در شرایط کنونی، کمترین هزینه در اغلب روزنامهها متعلق به چاپ است و هزینه تحریریه احتمالا تنها در یک روزنامه بزرگ کشورمان بیش از هزینه چاپ است. وضعیت به گونهای شده که تیراژ برخی از مهمترین روزنامههای ایران که به عنوان روزنامههای پرمخاطب محسوب میشدند و تیراژهایی چند ده هزار نسخهای داشتند اکنون تیراژشان به دو تا شش هزار نسخه کاهش یافته است.
برخی روزنامههای دیگر که در گذشته تیراژهای دو تا شش هزار نسخه متعلق به آنها بود، به همین نسبت کاهش تیراژ داشتهاند و عملا فاقد توزیع جدی هستند، به گونهای که نسخههای کاغذیشان به سختی حتی در دکههای مرکز و میادین اصلی پایتخت پیدا میشوند و شماری از دکههای روزنامهفروشی در اطراف میدان ولیعصر و بلوار کشاورز و میدان هفتتیر نیز نسخهای از این نشریات نداشتند؛ نشریاتی که هر روز صبح در برنامههای مرور مطبوعات مورد توجه قرار میگیرند!
روزگاری نه چندان دور، همشهری و جام جم با تیراژ 300 تا 400 هزار نسخه (ادعاهای مطرح شده در گذشته) بر سر پرمخاطبترین بودن رقابت میکردند؛ اما اکنون تیراژ کل مطبوعات ایران به سیصد هزار نسخه نمیرسد و وضعیت برای رسانههای کاغذی آنچنان فاجعهبار است که معاون مطبوعات در پیگیریها در راستای قانون دسترسی آزاد به اطلاعات حاضر به انتشار تیراژ مطبوعات نشده و برای حفظ شأن و عدم تقابل با روزنامهها و مجلات، از انتشار این اطلاعات استنکاف ورزیده است.
به این وضعیت باید افت شدید میزان آگهیها و کاهش چشمگیر وصول درآمد آگهیها را نیز افزود که باعث شده برخی نشریات نتوانند مرتب به خبرنگارانشان حقوق پرداخت کنند و یا با پرداخت حقوق علیالحساب، تحریریه را سرپا نگه دارند. البته در این حوزه صرفا نشریات متضرر نشدهاند و تقریبا همه رسانهها از جمله رسانههای الکترونیک نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند و رسانههای بخش خصوصی که وابسته به بودجه کشور نیستند، با کمرونقی کسب و کار که به کم رونقی تبلیغات منتهی شده، تحت فشار جدی قرار گرفتهاند.
پیش بینی آینده مطبوعات در این شرایط امر چندان دشواری نیست و انتظار میرود برخی نشریات و به خصوص شماری از روزنامهها تا پایان سال 97 تداوم نیابند و برخی دیگر نیز در ابتدا تا ماههای نخست سال 98 به فعالیتشان پایان دهند. این اتفاقی است که پیش بینی میشد در سال 98 به مرور رخ دهد و در نیمه دوم سال آینده خود را بر روی گیشه مطبوعات بیشتر نشان دهد اما گیشه مطبوعات در همین سال جاری لاغرتر از همیشه خواهد شد و این روند با شتاب بیشتری نسبت به گذشته تداوم خواهد داشت.