کوچک اما سازنده
این روزها راهاندازی یک استارتآپ بسیار پرهزینه است که شاید از توان یک دانشجویی که تنها داشتهاش علم است، خارج باشد، مگر اینکه چشمداشت مادی نداشته و از توان مالی بالایی هم برخوردار باشد، بهعلاوه راهاندازی یک استارتآپ، زیرساخت بسیار قوی نیاز دارد که تامین آن هم یک فرآیند بسیار زمانبر است و شاید 5 سال طول بکشد.
شواهد حاکی از آن است که اگر استارتآپها دانشجویی باشند، کمتر در معرض حمایت قرار میگیرند و جذب سرمایهگذار و همچنین کسب مجوز، زمان بسیاری از دانشجو میگیرد، بهعلاوه اینکه در نهایت بخش عمده سود را هم خودشان برمیدارند، بهصورتی که در عمل به شخص یا تیم ایدهپرداز سودی تعلق نمیگیرد. صمت در این گزارش بهمناسبت روز دانشجو به چالشهای استارتآپهای دانشجویی و موانع رشد آنها پرداخته است.
بازی الاکلنگ اشتغال و آموزش
افزایش جمعیت دانشجویان و قشر تحصیلکرده در چند سال گذشته، حاصل رشد نمادین دانشگاهها در سراسر کشور است. این فرآیند، نشانگر سرمایهگذاری حداکثری دولتها روی آموزش نیروی انسانی است، در حالی که فضای متناسب با این نیروی آموزشدیده، برای کارآیی و اشتغال بهوجود نیامد؛ در واقع به هر دلیل این روند سرمایهگذاری در بحث تقاضا که بازار کار باشد، انجام نشده و هنوز زیستبوم عرضه و تقاضای نیروی کار در فضای اشتغال کشور هماهنگی ندارد. در این رابطه، بسیاری از کارشناسان معتقدند از آنجایی که بسیاری از تحصیلکردههای دانشگاهی کشور دروسی که خواندهاند، مطابق با نیازمندیهای بازار کار نیست و بهمنظور رفع این معضل، وزارت صمت باید صنایع و بخشهای مولد اقتصادی تحتسلطه خود را تغییر دهد و فناوریهای خود را بهروز کند. از طرفی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هم باید تحول بنیادی در اسلوب درسی دانشگاهی ایجاد کند. در کل، ضریب بکارگیری نیروی انسانی ایران در بازارهای کار بینالمللی با شرایط فعلی پایین است. نمرههایی که بیشتر دانشجویان و تحصیلکردهها در نظام دانشگاهی کشور میگیرند، تضمینکننده جذب آنها در فضای کار بینالمللی نیست، بههمین دلیل، بسیاری از مهاجران تحصیلی ایرانی باید در دانشگاههای خارجی به ارتقای خود بپردازند و رشتههای متناسب با نیازهای بازار کار کشورها را فرابگیرند تا بتوانند وارد بازار کار این کشورها شوند.
اشتباهی که استارتآپهای دانشجویی مرتکب میشوند
در ادامه، سراغ یکی دیگر از صاحبان ایده در دنیای استارتآپی رفتیم که پیش از آغاز کار، بهواسطه فعالیتها و مقامهایی که در مسابقات بینالمللی رباتیک آورده بود، تصمیم گرفت یک شرکت استارتآپی در همین زمینه تاسیس کند، اما پس از مدتی با شکست مواجه شد و تصمیم گرفت، راه دیگری برای توسعه در پیش گیرد.
مجید یساری در گفتوگو با صمت درباره تجربههای خود از زمانی که بهعنوان یک استارتآپ دانشجویی فعالیت میکرد، گفت: یکی از مهمترین شروطی که برای توسعه یک کسبوکار لازم است، فروش کافی و استقبال از محصول و خدمات تولیدشده است، در واقع آنها باید در گام نخست، نیازهای بازار را بشناسند تا بتوانند بقای خود را حفظ کنند.
وی گفت: بیشتر استارتآپهای دانشجویی روندی معکوس در تولید و شکوفایی پیش میگیرند و لازم است از تجربه شرکتهای بزرگ و موفق نهایت استفاده را ببرند.
در ابتدای فعالیت خود، شروع به ساخت محصول کردیم، اما چون بازاری برای فروش پیدا نکردیم، در نهایت زمین خوردیم و مدت زمان زیادی را به پرداخت هزینههای اضافی پرداختیم، در نهایت تصمیم گرفتیم فعالیت خود را در دل یک مجموعه بزرگ نهادینه کنیم، در واقع بهصورت یک گروه فعال، پروژههای حوزههای الکترونیک نرمافزار و هوش مصنوعی را با آخرین فناوریها بهسرانجام میرسانیم.
چرا استارتآپ تاسیس میکنید؟
بهگفته یساری، امروز باید هر کسبوکاری بداند که برای رفع چه نیازی شکل گرفته است، در واقع دلیل شکلگیری آنها میتواند نیازهای رفعنشده در آن حوزه خاص باشد، اما اینکه چگونه باید به این نیازها دسترسی داشت، خود فرآیندی زمانبر است که بیشتر رهبران استارتآپها به آخرین موردی که میرسند، نیازسنجی در بازار است، در واقع آنها در فرآیند تولید کالا یا خدمات قرار میگیرند و بعد در ارائه آن به بازار با مشکل مواجه میشوند و میفهمند که محصولشان، موردنیاز بازار نیست، هرچند مبتنی بر فناوری است.
یساری گفت: ارتباط کم صنعت با دانشگاه اصلیترین مانع یک کسبوکار نو ا بهویژه در بخش فناوری است. کم پیش میآید که مشکلات صنعت کشور در دانشگاهها بررسی شود.
حال اگر این ارتباط برقرار شود، فرآیند نیازسنجی بهراحتی انجام میگیرد و در این شرایط، افراد خبره توانمند و باثبات بهراحتی میتوانند حتی باوجود تحریمها، مشکلات کشور را حل کنند.
بهگفته وی، ارتباط صنعت با دانشگاه، نیازسنجی و تیم خوب میتواند مسیر استارتآپهای یک کشور را به شکوفایی برساند و آنها را از خطر فروپاشی برهاند.
رهایی از دردسرهای تسهیلاتی در جایی دیگر
علی رحمانپور، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در زمینه اینترنت اشیا در گفتوگو با صمت گفت: یکی از مهمترین پارامترهایی که دانشجویان و فعالان دنیای استارتآپی را به مهاجرت وامیدارد، صرفههای اقتصادی است که در آنسوی مرزها وجود دارد. گفتنی است، بهطورمعمول در کشورهایی دیگر شرایط بهتری برای شرکتهای دانشبنیان بهدلیل افت ارزش ریال وجود دارد و همین امر باعث میشود آنها به مهاجرت ترغیب شوند، همچنین تفاوت ارزی موجود در کشور باعث شده است که بخواهند از صفر شروع و سختیها را تحمل کنند. از تفاوت ارزی که بگذریم، بعد دیگری که دانشجویان و رهبران استارتآپها را ترغیب به مهاجرت میکند، کیفیت و رفاه اجتماعی موجود در کشورهای مقصد نسبت به ایران است.
وی افزود: حمایت خاصی از سوی نهادهای دولتی وجود ندارد و حجم سرمایهگذاری که در یک سال گذشته روی شرکتهای دانشبنیان انجام گرفته، قابلمقایسه با کشورهای توسعهیافته نیست، حتی بهطورکامل متوقف شده است. از سوی دیگر، چون دانشجویان ظرفیت بالایی دارند، بهطبع در این حوزه افرادی که خواهان فعالیت هستند، در نهایت به این نتیجه میرسند که شاید در کشور کارآیی لازم را ندارند و ترغیب به مهاجرت میشوند. حمایتهایی که در کشورهای توسعهیافته میشود، بحث دیگری است که رهبران استارتآپها و دانشبنیانها را به مهاجرت ترغیب میکند، بخش دیگر مشکلات و اوضاع کلان کشور است و در کل، وقتی شرایط کشور برای اکوسیستم نوآوری مناسب نباشد، نمیتوان با زیست گلخانهای و متفاوت از دیگر بخشهای کشور از آنها مراقبت کرد.
رحمانپور گفت: در زمینه اینترنت اشیا بازار خوبی برای شرکتهای استارتآپی و دانشبنیانها وجود دارد و مهاجرت، بحث داغ نخبگان این حوزه است. افزون بر آن، تحریمها باعث شده که برخی شرکتهای دانشبنیان نمیتوانند با بدنه و ساختار داخلی خود به فعالیت بپردازند و مجبور هستند برای توسعه کسبوکارشان بخشی از فعالیت خود را در قالب شرکتهای فرامرزی انجام دهند و ترجیح این است که مجموعه خارجی ثبت کنند و برخی بهدلیل رشد و پیشرفتی که شاهدش هستند، ترجیح میدهند شرکت پایه را آن شرکتی انتخاب کنند که در خارج از کشور تاسیس کردهاند.
زیستبوم فناوری، نیاز به تکامل دارد
علی خیرالدین، معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتوگویی که چندی پیش با صمت داشت، بااشاره به اهمیت رشد اقتصاد دانشبنیان در کشور گفت: باتوجه به اینکه یکی از موانع اصلی در مسیر رشد شرکتهای دانشبنیان، مقاومت اقتصاد سنتی در مقابل اقتصاد دانشبنیان است، باید برنامههای مدونی را برای حذف آن طراحی کرد، در واقع، همیشه اقتصاد سنتی در برابر دانشبنیان مقاومت کرده، در حالی که امروزه نیازمند توسعه اقتصاد دانشبنیان در کشور هستیم.
وی افزود: علاوه بر آن، فقدان نقدینگی و کمبود فضای استقرار هم از دیگر موانع رشد دانشبنیانها در کشور است، همچنین از دیگر موانع رشد دانشبنیانها، زمانبر بودن بومی کردن فناوری در کشور است که زمان زیادی را میطلبد. گفتنی است، امروزه سرعت رشد فناوریها بهقدری زیاد است که طولانی بودن روند بومی شدن آن، در عمل آنها را از دایره مصرف خارج میکند.
معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم بااشاره به این امر که چرخه زیستبوم فناوری زاییده انقلاب اسلامی است، گفت: خوشبختانه زیستبوم نوآوری و فناوری در کشور کمابیش تکمیل شده و امروز باید در راستای حفظ و تکامل آن تلاش کنیم و از رویکردهای مهم در راستای دستیابی به این هدف، رصد فناوریهای نوین است.
وی ادامه داد: ما باید در دنیا بهدنبال نوآوری و فناوریهای نوپدید باشیم و در لبه فناوری حرکت کنیم، در واقع لازم است، ببینیم چه فناوریهایی در دنیا جریانسازی میکنند و پیشبینی کنیم که در آینده ما به چه فناوریهایی احتیاج داریم. 2 نوع فناوری داریم؛ سخت و نرم که تمام طراحیها و ایدههای نو در حوزه فناوریهای نرم پیاده میشوند که در عرصه هنر، معماری و علوم انسانی نمود دارد.
خیرالدین باتوجه به اهمیت سرمایهگذاری روی شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری در راستای توسعه دانشبنیانها گفت: همواره صندوقهای سرمایهگذاری نظیر صندوقهای نوآوری و شکوفایی، پژوهش و فناوری و حمایت از پژوهشگران و فناوران که برای حمایت از ایدهها و شرکتهای دانشبنیان تاسیس شدهاند، فعالیتهای ارزندهای را در تکمیل زیستبوم فناوری و نوآوری کشور بهثمر رساندهاند؛ حال از آنجایی که دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری یکی از مکانهای تولید ایده بهحساب میآیند، برای اینکه ایدهها در دانشگاهها به نمونه آزمایشگاهی برسند، نیازمند سرمایهگذاری هستند.
این مقام مسئول افزود: باتوجه به اینکه تجهیزات آزمایشگاهی در دانشگاهها از شرایط مطلوبی برخوردار نیست؛ خواهان کمک از سوی صندوقهای سرمایهگذاری هستیم. گفتنی است، در ادبیات فناوری، اصطلاحی وجود دارد با عنوان دره مرگ؛ به این معنا که بسیاری از ایدهها در مسیر تبدیل شدن به محصول، بهدلیل نبود امکانات لازم از بین میروند و در نهایت نزدیک به 70 درصد ایدهها در نطفه میمانند و رشد نمیکنند.
بهگفته خیرالدین، تبدیل شدن ایده به نمونه آزمایشگاهی، آن را از افتادن به دره مرگ نجات میدهد، بنابراین برای رسیدن به این هدف، نیازمند سرمایهگذاری هوشمندانه هستیم و اگر ایدهها از این مسیر به سلامت گذر کنند، بیشک میتوانیم سریعتر به مرز دانش برسیم.
سخن پایانی
باتوجه به موارد یادشده، هر چقدر بتوانیم به هوشمندسازی صنایع خود در بخش خدمات و صنعت بپردازیم و میزان استفاده از علوم کاربردی را در محصولات و خدمات خود بالا ببریم، میزان تقاضای شغلی متناسب با فارغالتحصیلان هم بالا میرود. از طرفی هم، ضروری است، در نظر داشته باشیم که بسیاری از رشتههای دانشگاهی در کشور اشباع شده، اما همچنان اصرار داریم که بسیاری از آموزشهایی را که مربوط به قرن بیستم است، به نسل جوان بدهیم، در صورتی که در قرن حاضر با ظهور فناوریهای جدید که مبتنی بر علم داده است، بازار کار بسیار فراوانی ایجاد شده و اگر نتوانیم از هوش نخبگان خودمان استفاده کنیم، از سوی کشورهایی که این تحول را بهوجود آوردهاند، جذب میشوند.