گامهای استوار اربعینیان در امتداد نهضت عاشورا
در دو فراز از زیارت عاشورا اباعبدالله الحسین علیه السلام، سخن از گام های راستین و پابرجا به میان آمده است. ابتدا در اواسط این زیارت خطاب به سید الشهدا می گوییم:«أن یثبت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا و الآخر: از خدا می خواهم که... گام مرا در دنیا و آخرت در نزد شما، راستین و استوار گرداند.» در سجده آخر نیز به درگاه خدا عرضه می داریم: «و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و أصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام: گام مرا در پیشگاه خود، با حضرت حسین علیه السلام و یارانش که خون قلب خویش را نثار آن حضرت کردند، راست و استوار گردان.»
سوال اینجاست: که قدم صدق چیست؟ و چگونه زائر می تواند در سایه ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام خود را به آن درجه و مقام برساند که دوشادوش امام حسین علیه السلام در نزد خدا حاضر شده و سایه سار رحمت حق قرار گیرد؟ جهت پاسخگویی به این سوال، ابتدا لازم است مقدمه ای را ذکر کنیم.
یکی از سنتهای حتمی الهی، آن است که خداوند متعال بندگان خود را در شرایط گوناگون، مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهد. بدیهی است که این امتحانها، بسته به نوع افراد و درجات ایمانی ایشان متفاوت است. یکی از مهمترین این آزمایشها، راستی آزمایی موحدان و خداپرستان در اعتقاد حقیقی به توحید است اما همانگونه که امیرالمومنین علیه السلام در خطبه قاصعه1 اشاره می فرماید، سنجه اصلی در آزمون توحید و یکتا پرستی، پذیرش فرمان خدا در داستان خلافت و جانشینی او در زمین است.
شاید به همین جهت است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «اگر تو نبودی مومنان راستین، پس از من شناخته نمی شدند.» چرا که ایمان حقیقی، زمانی آشکار می شود که مومنین به دستورات و آموزه های پیغمبر به خصوص در مسئله خلافت، گوش فرا داده و از او پیروی کنند. قرآن کریم در همین رابطه می فرماید:
«فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی أنفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما»: «به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع واختلاف دارند به داوری بپذیرند؛ سپس از حکمی که کردهای در وجودشان هیچ دل تنگی و ناخشنودی احساس نکنند، و به طور کامل تسلیم شوند.»
2 پس از این مقدمه کوتاه بایسته است ابتدا مفهوم صدق را در گفتمان قرآن و عترت مورد بررسی قرار دهیم.
مفهوم صدق در قرآن و روایات با مفهوم لغوی آن ارتباط تنگاتنگ دارد، از این رو هر قول و فعلی که با واقع مطابق باشد صدق است. بر این اساس مرد و زن با ایمان هم در ادعای دینداری، صادق اند، و هم در گفتار راست میگویند3 و هم خلف وعده نمیکنند.4 پس مراد از صدق، راستگویی متقین در عمل و در ادعای ایمان است به همین جهت است که خدای متعال بندگان خود را در ادعای ایمان مورد سنجش قرار داده و حقیقت ایمان ایشان را راستی آزمایی می کند و کسانی که از این آزمون دشوار سربلند بیرون آمده و صادق بوده باشند از صدق خود در قیامت بهره برده5 و در مقام و جایگاه صدق در نزد ملیک مقتدر جای خواهند گرفت.6
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر گران سنگ المیزان چنین می فرماید: «صدق، وصفی است که تمامی فضائل علم و عمل را در بر میگیرد، ممکن نیست کسی دارای صدق باشد و عفت و شجاعت و حکمت و عدالت، چهار ریشه اخلاق فاضله را نداشته باشد، چون آدمی به غیر از اعتقاد و قول و عمل، چیز دیگری ندارد و وقتی بنا بگذارد که جز راست نگوید، ناچار میشود این سه چیز را با هم مطابق سازد، یعنی نکند مگر آنچه را که میگوید؛ و نگوید مگر آنچه را که معتقد است و گر نه دچار دروغ میشود.»
در این هنگام است که ایمان خالص و اخلاق فاضله و عمل صالح، همه با هم برایش فراهم می شود و خداوند متعال در وصف این انسان های صادق سخن می گوید: «لیس البر أن تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الآخر و الملائک و الکتاب و النبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و أقام الصلا و آتی الزکا و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فی البأساء و الضراء و حین البأس أولئک الذین صدقوا و أولئک هم المتقون: نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی [واقعی و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادی] بردگان میدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپای میدارند، و زکات میپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستی و تهیدستی و رنج و بیماری و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دینداری و پیروی از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند.»7
این شیوه و روش رایج قرآن است که وقتی میخواهد مقامات معنوی را بیان کند، تنها به بیان مفهوم، قناعت نمی کند بلکه به شرح حال و تعریف انسانهای دارنده آن صفات و مقام، می پردازد. توصیفاتی که در این آیه برای صادقان بیان شده مجموعه کاملی از مقامات معنوی و فضیلت های انسانی است که در میدان ایمان و عمل خوش درخشیده و از آزمون صدق، سربلند بیرون آمده اند.
با عنایت به مطالب بیان شده می گوییم آنچه در زیارت عاشورا از خدا طلب میکنیم توفیق همراهی با ولی خدا در عمل به وظایف و دستورات دینی است. زائر و دوستدار امام حسین علیه السلام با این درخواست از خدا می خواهد که بتواند همچون مولا و مقتدایش در آزمایشهای سخت و نفس گیر بندگی، محکم و استوار ظاهر شده و در میدان عمل به وظایف سستی و کوتاهی نکند و از همراهی پیشوای خود در دنیا و آخرت بازنماند.
به امید آنکه بتوانیم همواره در سایه سار ولایت اهل بیت علیهم السلام در مسیر تعالی معنوی حرکت کنیم و این وعده الهی در باره ما نیز تحقق یابد که: «و أن لو استقاموا علی الطریق لأسقیناهم ماء غدقا 8 بیتردید اگر (انس و جن) بر راه (راست اعتقاد و عمل) استقامت ورزند حتما آنها را از آب فراوان (و برکات مادی و معنوی) سیراب سازیم.» منابع:
1. نهج البلاغه، نسخه صبحی صالح، ص:86 2. سوره نساء، آیه: 65 3. و جعلنا لهم لسان صدق علیا (سوره مریم، آیه:50) و اجعل لی لسان صدق فی الآخرین (سوره شعراء، آیه:84) 4. و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا (سوره بقره، آیه: 177) 5. قال الله هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا رضی الله عنهم و رضوا عنه ذلک الفوز العظیم (سوره مائده، آیه:119) 6. فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر (سوره قمر، آیه: 55) و بشر الذین آمنوا أن لهم قدم صدق عند ربهم (سوره یونس، آیه: 2) 7. سوره بقره، آیه:177 8. سوره جن، آیه:16