گزارشی از زندگی نماینده ابراهیم نبی (ع)
کتاب "حضرت لوط (ع)" روایتگر زندگی این پیامبر الهی است که به مدت 30 سال نماینده حضرت ابراهیم (ع) در دعوت به خداپرستی بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب "حضرت لوط (ع)" به قلم حجتالاسلام محمدرضا عابدینی به همت نشر معارف به تازگی منتشر شد.
در معرفی این اثر آمده است: تحلیل سیره انبیاء و اولیای الهی (ع) به عنوان حقیقتی زنده و تأثیرگذار در زندگی امروز ما چه در جانب محبت به آنها و چه در جانب عبرت گرفتن و درسآموزی از سرنوشت مخالفان آنها آن هم در بیان کامل قرآنی کاملاً لازم و ضروری است؛ از اینرو با توجه به اینکه در دوران غیبت حضرت رسول اکرم (ع) همه سنن و مواریث انبیاء (ع) در کمالات و ابتلائات تکرار میشود، در دفتر هفتم از مجموعه سیره تربیتی پیامبران، زندگی و سیره رسول الهی و سفیر ابراهیم خلیل علیهالسلام، "حضرت لوط (ع)" پرداخته میشود.
این پیامبر الهی حدود 30 سال در قومی ثروتمند، ولی بیاخلاق و فاسد به مبارزه با گناهانی پرداخت که بهتعبیر قرآنی در عالم بشریت بیسابقه بوده است. آن حضرت با صبوری کامل در بین آنها زندگی کرد تا بلکه بتواند هم از گسترش و شیوع این بیماری واگیردار، در بلاد و شهرهای دیگر جلوگیری کند و هم سرمشقی برای امروز ما باشد؛ چنانکه امروزه همجنسگرایی دوباره در بعضی از کشورهای غربی عمومیت یافته و توسط برخی از حاکمیتها ترویج شده است؛ حتی در این کشورها این عمل قانونی شده و مخالفت با آن جرم تلقی میشود.
مهاجرت به کانادا و مرگ تدریجی یک رؤیاهمجنسگرایی فسادی است که نهتنها انحراف از نظام خلقت است، بلکه در مقابل نظام تکوین و هستی قرار دارد؛ بهتعبیر مفسر بزرگ قرآن کریم، علامه طباطبایی رحمهالله، تمام هستی در مقابل آن قرار میگیرد و در صورت عمومیت یافتن، هلاکت قومهای مبتلا به آن را در پی خواهد داشت.
امروز وظیفه ما در مبارزه با این فساد که فسادهای دیگری از جمله فرهنگ عریانی و بیحیایی را بهدنبال دارد، این است که با زنده کردن قدرت منطق فطرت و سنتهای الهی، جلوهای از رسالت رسول الهی حضرت لوط علیهالسلام را متجلی کنیم.
کتاب حضرت لوط (ع) در سه گفتار ارائه شده است؛ در گفتار اول با عنوان لوط و مأموریت از جانب ابراهیم علیهمالسلام به اهمیت داستان قوم لوط برای امت پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و هجرت حضرت لوط همراه حضرت ابراهیم علیهمالسلام و نمایندگی ایشان اشاره شده و در ادامه به توصیف صفات و ویژگی های حضرت لوط علیه السلام و قوم ایشان پرداخته شده است. سپس به گناه قوم لوط و فساد آنها در قوم و نحوه تعامل و تلاش حضرت لوط علیه السلام برای هدایت قومش بیان شده است.
در گفتار دوم ضمن توصیف شرایط قوم لوط به تبیین جامعه خوب و بد و توجه به ارزش های جامعه اسلامی و سیره عملی قوم لوط و نحوه نفوذ شیطان در بین مومنان و مردم پرداخته شده و سپس به اهمیت خانواده و جایگاه آن و گناه قوم لوط یعنی همجنسگرایی به عنوان عاملی ساختارشکن نسبت به بنیان خانواده فطری و سنت الهی و اساس زوجیت در نظام خلقت مورد بررسی قرار گرفته است.
در گفتار سوم عذاب قوم لوط، نحوه آن و درخواست قوم و شفاعتهای حضرت ابراهیم علیه السلام و برخورد حضرت لوط با قومش در مواجهه با عذاب و در نهایت ریشه کن شدن تمامی قوم لوط تشریح شده است و در پایان به علل نهی شدید از عمل قوم لوط پرداخته شده است.
در برشی از این کتاب میخوانیم:
سیره عملی قوم لوط
قوم لوط در مسئله خانواده از حدود الهی تجاوز و اسراف کردند و به همجنسگرایی روی آوردند:
««أَ تَأتُونَ الذُکرانَ مِنَ العالَمینَ * وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَکُم رَبُکُم مِن أَزواجِکُم بَل أَنتُم قَوم عادُونَ»»
آیا در میان جهانیان، شما بهسراغ جنس ذکور میروید و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده رها میکنید؟! شما قوم تجاوزگری هستید!
ازاینرو خدای سبحان آنان را مردمان اسرافگر نامید: ««بَل أَنتُم قَوم مُسرِفُونَ»»؛ یعنی آنان قومی بودند که عادتشان اسراف و تجاوز از حدود الهی در هر چیزی بود. بنابراین نهتنها در پاسخگویی به غریزه جنسی اسراف کردند، بلکه آن را از حالت عادی نیز گذراندند. اسراف ملکه آنها شده بود، بهگونهایکه انجام دادن
- این گناه نزد آنها قبحی نداشت و کاری عادی تلقی میشد، و چون ملکه شدن اسراف، سبب تداوم فساد است از کار زشت آنان با فعل مضارع که دال بر استمرار است یاد کرده است: ««اِنَکُم لَتَأتُونَ الرِجالَ»» و در آیه پیشین آنها را متجاوز، و نیز در آیهای دیگر جاهل و بیخرد معرفی میکند: ««بَل أَنتُم قَوم تَجهَلُونَ»». در این موارد جهل در مقابل عقل است، نه علم؛ به همین دلیل عالِم و غیرعالِم را دربر میگیرد. همچنین خداوند متعال در بعضی آیات آنان را مفسد، ظالم، فاسق، مجرم، سرمست و سرگشته معرفی میکند: ««قالَ رَبِ انصُرنی عَلَی القَومِ المُفسِدینَ *... اِنَ أَهلَها کانُوا ظالِمینَ»»؛««اِنَا مُنزِلُونَ عَلی أَهلِ هذِهِ القَریَهِ رِجزاً مِنَ السَماءِ بِما کانُوا یَفسُقُونَ»»؛««لَعَمرُکَ اِنَهُم لَفی سَکرَتِهِم یَعمَهُونَ»».
برایناساس، عمل قوم لوط اسراف، عدوان، جهالت، ظلم و فساد بود و آنها چنان در تباهی غرق شدند که خدا در نکوهش آنها میفرماید: شما وقاحت را به مرزی رساندهاید که مردم را در مجامع عمومی به این کار زشت فرامیخوانید و محفل و مجلسآرای شما چنین کار زشتی است: ««وَ تَأتُونَ فی نادیکُمُ المُنکَرَ»».
بر پایه برخی روایات افزونبر گناه لواط، گناهان دیگری چون قماربازی، هرزگویی، توهین، کشف عورت در انظار عمومی که از پوشیدن لباسهای جلوباز آغاز و به مراحل دیگر رسید و... نیز در میان این قوم رواج داشته است. گفتنی است که ریشه تباهی در عمل، جهل علمی و جهالت اخلاقی است که هر دو دامنگیر قوم تبهکار لوط شده بود؛ ازاینرو قرآن حکیم ضمن اسناد اسراف و تعدی به آنها، از آنان بهعنوان قوم جاهل یاد میکند.
کتاب "حضرت لوط (ع)" در هزار نسخه و در 143 صفحه و به قیمت 130 هزار تومان به چاپ رسیده است.