گزینه مهم سرمربیگری در استقلال
کاپیتان سابق استقلال از آیندهدارترین مربیان جوان فوتبال کشور به حساب میآید و اینکه فدراسیون فوتبال او را ندیده و در فهرست صوری و غیرعقلایی اخیر کاندیداهای هدایت تیم ملی قرار نداده بود نیز یک حسن برای وی است.
مهدی رحمتی بیش از سه سال بعد از آویختن دستکشهایش به دیوار تبدیل به مربی ای شده است که میتوان روی او حساب کرد. تیمهای تحت فرماندهی او الکی و بیهوده بازی نمیکنند که در فوتبال کم حساب ما که قانون نانوشته «بزن زیرش» بر آن حاکمیت نسبی دارد، این به گونهای یک ثروت فرهنگی و فنی است.
رحمتی پس از سومین مرتبه جداییاش از استقلال (که قریب به 15 سال در عضویت این تیم بود) ابتدا بهصورت بازیکن - مربی در لیگ ما چهره نشان داد و به محض اینکه احساس کرد دروازهبانانی را یافته است که میتوانند تا حدی جور خود او را بکشند، دندان طمعش در زمینه بازیگری را به کلی کشید و لب خط ایستاد و روی مربیگری زوم کرد و روز به روز مربی بهتری شد.
چرا غصه بخوریم؟!
آلومینیوم اراک در هر دو فصل قبلی با مربیگری وی به رتبههایی آبرومند در لیگ رسید و با اینکه امسال شروع بدی در لیگ بیست و دوم داشت اما رحمتی به آرامی تیمش را از نو جمع کرد و به شرایط خوب قبلی ارتقا بخشید. او حالا نه فقط تیم اراکی را جزو هشت تیم نیمه بالایی جدول نشانده بلکه صاحب یکی از بهترین خطوط دفاعی فصل هم کرده و با اینکه خط حمله این تیم نقطه ضعف بزرگ آن به حساب میآید و در 21 هفته سپری شده لیگ بیست و دوم فقط 15 بار به گلزنی نائل شده اما روند بازیهای آلومینیوم نشان میدهد رحمتی بر کاری که به انجام میرساند، کاملاً مسلط است و از طرف دیگر تا زمانی که یک تیم به ندرت و بسیار کم گل میخورد، چرا غم و غصه آن را بخورد و حتی تک گلهای زدهاش هم برای کسب پیروزیها کفایت میکنند.
نه دفاع صرف و نه حمله بدون پشتوانه
هنر رحمتی فقط تبدیل کردن حسین پورحمیدی به دروازهبانی نیست که آنقدر هنر دارد که دیگر کسی افسوس نایستادن خود رحمتی را در آخرین سنگر اراکیها نمیخورد بلکه تدوین و اجرای مدلی از بازی است که میتواند براساس مشخصههای لیگ برتر تیمهای او را همیشه در حاشیه امنیت و در رتبهای محترم در جدول قرار دهد. دور نیست روزی که آلومینیوم با رهبری وی به رتبههای چهارم و پنجم جدول هم برسد. آلومینیوم با هدایت رحمتی نه به شیوه تیمهای تحت هدایت جواد نکونام به «دفاع صرف و ضد حمله» میپردازد و نه با تأسی از سیستمهای سپاهان، تراکتور و پرسپولیس هر عنصر و نفری را ابتدا با نیتهای تهاجمی به کار میگیرد. آلومینیوم آمیزهای از دفاع، جاری ساختن روند تبادل توپ و بسط بازیاش در سطح زمین و رویکرد به تهاجمهایی با پشتوانه در زمانهایی است که حریفان غفلت کرده و از لمس درست شرایط موجود عاجز مانده و تمرکز خود را از دست دادهاند.
یک مرد واقعاً خوشبخت
با این اوصاف و توضیحات، رحمتی از آیندهدارترین مربیان جوان فوتبال کشور به حساب میآید و اینکه فدراسیون فوتبال او را ندیده و در فهرست صوری و غیرعقلایی اخیر کاندیداهای هدایت تیم ملی قرار نداده بود نیز یک حسن برای وی است زیرا به رحمتی فرصت میدهد دور از این حاشیههای مضر به آرامی و هر روز پختهتر شود و استقلال و تیم ملی زمانی خواستار مربیگری وی شوند که او از هر جهت برای این مهم آماده باشد.
چنین چیزی برای امثال علی دایی و امیر قلعهنویی لحاظ و رعایت نشد و چون بسیار زود و قبل از پخته شدن به سمت سرمربیگری تیم ملی منصوب شدند، به سبب نداشتن آمادگی و تجربه لازم، زود «سوخت» شدند و عمرشان در عرصههای ملی هنوز شروع نشده، پایان گرفت. چنین چیزی در صورت حفظ روند غفلت ناظران از عملکرد رحمتی در مورد وی تکرار نخواهد شد و او از این دیدگاه آدم واقعاً خوشبختی است!